مرز دریایی ایران- بحرین
درسال 1971،اندكی پس ازآن كه ایران ادعای خود نسبت به حاكمیت برمجمع الجزایر بحرین را پس گرفت،دودولت باهدف تعیین مرزهای مشترك فی مابین،بایكدیگر وارد مذاكره شدند.تعیین مرزهای مناطق فلات قاره ای ایران – بحرین به هیچ وجه پیچیده نبود.ولی اختلافات بحرین با قطر برسرمجمع الجزایر حوار،كه مانع از تعیین مرزهای فلات قاره میان آنها شد،تاحدی مایه نگرانی گردید.معهذا،چون رأس شمالی مرز فلات قاره ای دو كشور،نمی توانست تفاوت زیادی از به كار گرفتن هرشیوه ای كه برای مشخص كردن مرزهای فلات قاره ای بحرین – قطر داشته باشد،انعقاد معاهده 17 ژوئن 1971 ایران – بحرین با مشكل چندانی مواجه نشد.(23)ماده یك این معاهده امتداد این خط مرزی را به شرح ذیل تعیین می كند: خطی كه فلات قاره واقع در میان سرزمین ایران از یك سو وسرزمین بحرین ازسوی دیگر را تقسیم می كند،شامل خطوط ژئودسیك بین نقاط ذیل است وبه ترتیب مشخص شده است؛
نقطه(1): شرقی ترین نقطه درشرقی ترین قسمت خط مرزی شمال فلات قاره متعلق به بحرین است كه به وسیله تقاطع خطی شروع شده ازنقطه ای به عرض جغرافیایی ً35 َ00 ْ27 شمالی وً00 َ23 ْ51 شرقی كه دارای سمت ژئودسیك ً27 َ14 ْ278 است با خط مرزی تقسیم كننده فلات قاره متعلق به بحرین وقطر شكل گرفته است.مختصات نقاط بعدی به شرح ذیل است:
شمالی شرقی
نقطه(2) ً46 َ02 ْ27 ً54 َ05 ْ51
نقطه (3) ً30 َ06 ْ27 ً00 َ57 ْ50
نقطه(4) ً00 َ10 ْ27 (24) ً00 َ54 ْ50.
موافقتنامه ایران – بحرین مرز فلات قاره ای منطقه دریایی دو كشور درقسمت مركزی خلیج فارس را تعیین می كند.طول این مرز 28/28 مایل دریایی است وچهار نقطه را به وسیله خطوط مستقیم به یكدیگر متصل می سازد.نقاط اتصال مرز مورد توافق،به وسیله مرزموجود ایران وقطروعربستان سعودی تعیین گردید.نقطه 1 مرز دقیقا ً مشخص نیست وباید منطبق برنقطه 2 مرز 1969 ایران – قطر باشد.ونقطه 4 بر نقطه 1مرز 1968 ایران – عربستان سعودی منطبق است.این نقاط از نزدیك ترین نقاط سرزمینهای خشكی دو كشور نسبت به یكدیگر،به یك فاصله قرار ندارند و وسط آنها نیستند.نقطه اتصال 1(شرقی) این مرز حدودا ً 10 مایل دریایی به سواحل ایران نزدیكتر است ولذا در فاصله بیشتری از بحرین قرار دارد،ونقط نقطه پایانی 4(شرقی) نیز تقریبا ً 5 مایل دریایی به ایران نزدیكتر است.ساید علت این امر موقعیت مكانی بحرین در دریا باشد كه باعث شده است خط منصف ایران – بحرین درنقطه 4 این مرز حدود 5مایل دریایی بالاتر(شمالی تر) ازخط منصف میان ایران وسایر كشورهای عربی درخلیج فارس توافق كرده باشد.مع الوصف به نظرمی رسد این دو نقطه پایانی،ازطریق استفاده از شیوه خط منصف تعیین شده باشند.این را می توان به میزان بهره گیری از نقشه آبی خاصی كه برای تعیین این نقاط به كار رفته نسبت داد.این موافقتنامه كه در 17 ژوئن 1971 به امضا رسید،پس ازمبادله اسناد تصویب در14می1972 لازم الاجرا شد.(25).
ازنظرجغرافیایی شیوه خط منصف كه برای تعیین نقاط گردش واتصال این مرز مورد استفاده قرارگرفته است،صرفا ً منعكس كننده روبرویی سواحل دوكشور است،درحالی كه زمین شناسی وساختارشناسی زیستی زمینی نقشی درتعیین مرزبازی نكرده اند.آبهای اطراف این مرز كاملا ً كم عمق هستند ولی درنقاطی كه عمق متوسط خلیج فارس زیاد است گودی این آبها به 200تا250 پا می رسد.بستر دریا دراین نقاط نسبتا ً صاف وخالی ازاشكال ژئومورفولوژی قابل توجه می باشد.انگیزه اصلی درتعیین این مرز،ملاحظات اقتصادی بوده است.قبل ازتعیین مرز،ایران وبحرین به شركتهای مختلفی امتیازات دریایی داده بودند.مقدمه توافق مرزی مذكور تصریح می دارد كه طرفها مایل هستند به شیوه ای عادلانه،مبتنی برتساوی فاصله ها ودقت مرز میان فلات قاره های مربوطه خود را تعیین كنند.این خط مرزی در نقشه مفصل شماره 2748 نیروی دریایی بریتانیا (با مقیاس 000/750 : 1 ) روشن شده وشامل خطوط ژئودسیك متصل كننده نقاط دارای مختصات تعیین شده می باشد.هرچند ایران خواهان سیستم خط مبدأ مستقیم بود ولی این ادعا تأثیری برموقعیت دونقطه گردش خط منصف كاملا ًمحاسبه شد،زیرااین جزایرداخل خط مبدأ مستقیم ایران قرارداشتند.این جزایرحدودا ًدر3مایلی سرزمین اصلی ایران قرار گرفته اند.جزیره بحرینی المحرق (كه دومین جزیره مهم این كشور است وبه وسیله یك جاده پل مانند به جزیره اصلی بحرین یعنی منامه متصل شده) در تعیین خطوط مرزی بخشی ازسرزمین اصلی بحرین محسوب شد.این توافقنامه درخصوص منابعی كه مرز از روی آنها عبورمی كند،اشعارمی دارد اگر یك ساختار نفتی ازاین سو به آن سوی مرز گسترش یافته باشد وهریك ازطرفین بتواند از یك سوی مرز از آن استخراج كند آن گاه :
(1) تافاصله 410 پایی مرز نباید بدون توافق متقابل چاه حفر نمود؛ و
(2) طرفین باید در جهت توافق برسر هماهنگ ویكپارچه كردن عملیات مربوط به این ساختارهای طبیعی بكوشند.
این توافقنامه،براساس ملاحظات رژیم حقوقی،مرز میان مناطق مربوطه فلات قاره را كه {دوكشور} درچارچوب حقوق بین الملل نسبت به آن حقوق مستقلی خواهند داشت ... تعیین می كند.درقسمتهای بعدی آن اشاره شده است كه "هیچ قسمتی ازاین موافقتنامه بروضعیت آبهای مافوق فلات قاره ویا حریم هوایی بالای هرقسمت از فلات قاره اثر ندارد." ایران بعدا ً خواهان صلاحیت انحصاری ماهیگیری درخلیج فارس تاحد مرز فلات قاره ای خود شد.این معاهده دردوطرف مرز،یك منطقه محدود 410 پایی را تعریف می كند كه در درون آن، دو دولت حق حفر چاه در بستردریا برای استخراج نفت را ندارند.(26) توافق برسر این معاهده براساس نقشه شماره 28447 نیروی دریایی انگلستان صورت پذیرفت.(27) به نظر می رسد موافقتنامه ایران – قطر كه حدود 21ماه قبل از امضای توافقنامه مرزی ایران – بحرین به امضا رسید،منعكس كننده این فرضیه است كه مرزبحرین – قطر،پس ازنهایی شده،ژئودسیك مشترك را درغرب نقطه منتهی الیه شرقی قطع می كند (درغیراین صورت هیچ نقطه دیگری وجود نخواهد داشت كه دارای ویژگیهای نقطه (1) در موافقتنامه ایران – قطر باشد). (28) ولی موافقتنامه،محدوده غربی موقعیت نقطه تلاقی را تعیین نمی كند.درموافقتنامه مرز بحرین – ایران به نقطه ً46 َ02 ْ27 شمالی، ً54 َ05 ْ51 شرقی (نقطه منتهی الیه غرب) كه نقطه (2) بحرین – ایران است، اشاره نشده.بنابراین موافقتنامه مرزی ایران – قطر نیز به خودی خود مانع از ادعاهای قطر مبنی بر داشتن مرزی می شود كه ژئودسیك مشترك را در نقطه منتهی الیه غربی یا غرب آن قطع كند.
تصویر 4 – 4 مرز فلات قاره ای ایران – بحرین.براساس Limitis in the Sea No. 94 (1981)
به نظر می رسد توافقنامه بحرین – ایران نیز به نوبه خود، منعكس كننده این فرض است كه مرز بحرین – قطرپس از نهایی شدن،ژئودسیك مشترك را شرق نقطه غربی قطع خواهد كرد (وگرنه هیچ نقطه دیگری وجود نخواهد داشت كه شرایط (1) موافقتنامه مرزی بحرین – ایران را داشته باشد). (29) توافقنامه بحرین – ایران همچنین این طورمی نماید كه این تلاقی درغرب نقطه منتهی الیه شرقی خواهد شد.قطرمی تواند براساس این فرض ادعا كند كه بحرین،پس از امضای موافقتنامه مرزی بحرین – ایران،دیگرنمی تواند ادعای داشتن مرزی رامطرح كند كه ژئودسیك مشترك را درنقطه منتهی الیه شرقی ویا درشرق آن قطع می كند.باوركردن اینكه ایران با قطر وبحرین موافقتنامه هایی را امضا كرده كه ممكن است باعث به وجود آمدن تعارض میان ادعاهای مرزی مربوطه دوكشورشود،بدون اینكه خود را درمقابل امكان چنین تعارضهایی بیمه كرده باشد،مشكل به نظر می رسد.بنابراین ممكن است به اشتباه تصور شود قطر ایران را مطمئن ساخته كه متعاقبا ً مدعی مرزی با بحرین كه ژئودسیك مشترك را در نقطه منتهی الیه غربی یا غرب آن قطع می كند نخواهد شد و این اطمینان در روند مذاكرات بحرین – ایران به كشور بحرین نیز منتقل شده باشد.صرف این واقعیت كه ممكن است قطریا بحرین درجریان این مذاكرات،درمورد موضع احتمالی مذاكره دیگری پیش بینی كرده باشند ویا اظهاراتی درخصوص نیات یك طرف نسبت به دیگری مطرح كرده باشند طبیعتا ً الزامی برای دولت دیگرایجاد نمی كند.