عمان و سياست موازنه مثبت
نام گفت و گو شونده: مرتضي - رحيمي
اگرچه روابط ايران و عمان به سالهاي خيلي دور باز ميگردد، اما جدا از تاثيرات اقتصادي و سياسي، روابط تهران و مسقط، ريشه در گذر تاريخ و جغرافيا دارد. نزديكترين نگاه به روابط 2 كشور نشان ميدهد همگرايي به گونهاي بوده است كه پيش از انقلاب، سربازان ايراني به سلطان عمان در سركوب شورش كمك كردند و پس از انقلاب هم عمان تنها كشور خليج فارس بود كه روابط خوبي با ايران در طول 8سال جنگ تحميلي با عراق داشت. علاوه بر آن، آمادگي دائمي جمهوري اسلامي ايران و عمان براي جستجوي بهترين راهها به منظور حفظ امنيت منطقهاي و بينالمللي از ديگر نكات قابل توجه در روابط 2 كشور است.
تجربههاي سياسي در طول سالهاي اخير نيز حاكي است عمان در ميان ديگر كشورهاي خليج فارس، بيش از همه علاقهمند به اجتناب از تعرض احتمالي امريكا به ايران و كمتر از ديگران، نگران چشمانداز قدرتي هستهاي در مجاورت خود بوده است. ساحل عمان تنها 80 كيلومتر با تنگه هرمز ايران فاصله دارد و همبستگي با اين كشور، بيشتر از آن جهت است كه انزوا و اقدام نظامي عليه ايران، تاثير مستقيم بر اقتصاد و ثبات عمان دارد. چنين رويكردي باعث شد در ديدار مرتضي رحيمي، سفير ايران در مسقط ديدگاههاي عمان را از وي جويا شويم.
رحيمي معتقد است عمان موضع ايران را بيش از ديگر كشورها درك ميكند و به امريكا اجازه استقرار پايگاههاي خود را در خاك خود نميدهد، چنان كه ديگر كشورهاي منطقه هم نميگذارند از خاك آنها براي تعرض به ايران استفاده شود
* در حال حاضر، روابط ايران و عمان در چه سطحي قرار دارد و مهمترين نقاط عطف ايران روابط در چه زمانهايي تعريف شده است؟
روابط 2 كشور جمهوري اسلامي ايران و كشور عمان در 2 نقطه حساس از نظر سياسي و اقتصادي قرار دارند كه در دو سوي تنگه هرمز واقع شدهاند. اين موقعيت جغرافيايي اهميت روابط 2 كشور را رقم ميزند.
در طول چند دهه گذشته، در مناسبات تاريخي، سياسي و اقتصادي همواره شاهد روابطي متين مبتني بر واقعيتهاي سياسي منطقه و درايت مقامات سياسي 2 كشور بودهايم و ميتوانيم اين ادعا را داشته باشيم كه با چنين ديدگاهي يعني سياست در كنار حكمت، در ميان كشورهاي منطقه، عمان تقريبا جزو معدود كشورهايي در منطقه خليج فارس است كه در دههاي گذشته، نقطه سياهي در رابطه با ايران نداشته بلكه ارتباط تهران و مسقط همواره رو به توسعه بوده است.
اين روابط بويژه در دولت نهم با سفر رئيسجمهور به عمان كه در ارديبهشت سال گذشته انجام شد؛ توسعه يافت و ميتوان گفت اين سفر نقطه عطف جديدي در روابط و مناسبات 2 كشور بود و با توجه به ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي، منطقهاي و بينالمللي كه همراه خود داشت، صفحه جديدي در روابط 2كشور گشود.
در پي اين سفر، يادداشت تفاهم و قراردادهاي مختلف همكاري ويژهاي در زمينه نفت و گاز و همكاريهاي اقتصادي با حضور شركتهاي ايراني به امضا رسيد و با پروژههاي توسعهاي در عمان موافقت شد. در ادامه اين روند، سال گذشته كه از سوي رهبر معظم انقلاب سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي ناميده شده بود، شاهد بيشترين تحولات در مناسبات سياسي، اقتصادي و فرهنگي بوديم. رفت و آمدها و رايزنيهاي سياسي مختلفي در سطوح مختلف بين ايران و عمان صورت گرفت.
در همين چارچوب حضور و مشاركت فعال عمان، مقامات قضايي در اجلاسهاي مختلف در ايران، اجلاس مرتبط به دادستانهاي كشورهاي اسلامي و همچنين اجلاس روساي قوه قضاييه بويژه حضور قضات زنان مسلمان در اجلاس قضات اسلامي قابل توجه بود.
همچنين ميتوان به حضور عمانيها در اجلاسهاي سياسي كه در تهران برگزار شد، اشاره كرد و اجلاس غيرمتعهدها و اجلاس وزراي خارجه كشورهاي ساحلي اقيانوس هند از تحولات عمده در اين مناسبات بود. در كنار اين اقدامات، رايزنيهاي مستمر بين وزراي خارجه جمهوري اسلامي ايران و وزير مسوول در امور خارجه عمان، بنعلوي برقرار شد و 2كشور درباره تحولات بينالمللي و مناسبات منطقهاي به رايزني پرداختند.
اين تعاملات براي هر ناظري كاملا مشهود بود و موجب شد ديدگاهها و نظرات 2 كشور به يكديگر نزديك شود. در سايه اين معرفت و شناخت متقابل بود كه اينك شاهد ديدگاه هاي مشترك 2 كشور در منطقه هستيم. به دنبال اين مفاهمه مشترك بين ايران و عمان، يك هيات عاليرتبه سياسي، اقتصادي و فرهنگي چندي پيش، به رياست معاون سلطان قابوس فهد بن محمود راهي ايران شد كه اين هيات از سوي دكتر داوودي، معاون رئيسجمهور مورد استقبال قرار گرفت. اعضاي اين هيات عاليرتبه سياسي را وزراي فرهنگ، بازرگاني، اقتصادي، ميراث فرهنگي و صنايع تشكيل ميدادند كه مذاكرات فراگيري با مقامات ايراني داشتند.
همچنين اين هيات با رئيسجمهور نيز ديدار كرد و از طرف احمدينژاد مورد استقبال قرار گرفت. بايد گفت اين سفر هم به لحاظ روابط دوجانبه، هم با توجه به موافقتنامهها و اسنادي كه در حوزه فرهنگ سياست و اقتصاد امضا شد، از اهميت بالايي برخوردار بود و در نتيجه آن، مذاكرات فشردهاي درباره مناسبات بينالمللي و منطقهاي ميان مقامات 2 كشور انجام شد. از سويي ديگر، اين سفر قبل از برگزاري اجلاس آتي مشورتي سران شوراي همكاري خليج فارس در عربستان صورت گرفت و ميتوان پيام صلح و دوستي ايران از رهگذر اين ديدار و مذاكرات مبادله كرد.
* عمان از جمله كشورهايي در خاورميانه است كه به امريكا اجازه دسترسي به بنادر و فرودگاههاي اين كشور را صادر كرده و در سفر اخير گيتس، سلطان قابوس قول حمايت اين كشور را از برنامههاي امريكا داده است. به نظر شما، در صورت عملي كردن اين تهديدها، آيا عمان اجازه تاسيس پايگاه امريكا در اين كشور را ميدهد؟
مناسبات عمان با كشورهاي غربي، امريكا و ديگر كشورهاي اروپايي چيزي نيست كه به امروز و ديروز مرتبط باشد، بلكه اين مناسبات تاريخي است كه بستري مشخص و انكارناپذير دارد. روابط عمان با ساير كشورها و طرفهاي ديگر نيز روابط خوبي است و عمانيها در سياست خارجي خود، از سياست موازنه مثبت بهره ميبرند. اما آنچه در سوال شما به آن اشاره شد، تنها مطالبي است كه از سوي رسانهها منتشر شده است و از سوي وسايل ارتباط جمعي دولتهايي عنوان ميشود كه علاقهمند به توسعه مناسبات دوستانه ايران با ساير كشورها نيستند.
چنين اظهاراتي از سوي منابع غيرمرتبط در روابط ايران با ساير كشورها جايي براي اعتبار ندارد و آنچه ما از آن اطلاع داريم، اين است كه مقامات عماني همواره در مذاكرات خود با ساير كشورها و طرفهاي ديگر از ديدگاهها، سابقه تمدني و فرهنگ ايران دفاع كردند و در گفتگو با مقامات و شخصيتهاي سياسي ديگر كشورها همواره با ديده احترام به فرهنگ و تمدن ايران نگريستند و تلاش كردند اين ديد را به ديگر مقامات و شخصيتهاي سياسي كه با آنان در ارتباط و گفتگو هستند، منتقل كنند و به نظر ميرسد تاكنون خوب ايفاي نقش كردهاند.
بارها در اجلاسهاي منطقهاي ما شاهد طرح ديدگاههاي ايران از زبان مقامات عمان بوديم و اين امر حاكي از شناخت عمانيها از سياستهاي ايران است و اين شناخت از استمرار گفتگوها و رايزنيهاي ميان مقامات 2 كشور حاصل شده است.
رويكرد مقامات عمان نشان ميهد آنها دريافتهاند كه ايران به عنوان قدرت منطقهاي قطعا ميتواند دوست و برادر باشد و اين كشور را در توسعه مناسبات همه جانبهاش ياري كند. از اين رو، همان گونه كه ما در عمل نيز شاهد هستيم، آنچه از زبان اين رسانهها نقل ميشود با رويكرد عملي اين دولت متفاوت است و اين اخبار تنها از زبان رسانههاي غربي يا رسانهاي كه منابع اطلاعاتي آنها غربي و اروپايي است و توجهي به منافع كشورهاي منطقه ندارند، بيان ميشود.
در ارتباط با سفرهاي اخير، آنچه در محافل سياسي و مطبوعاتي مستقل و از سوي عمانيها مطرح شد، اين بود كه آنها با تشريح مواضع خود ديدگاهها و مواضع جمهوري اسلامي ايران را به مقامات امريكايي گوشزد و به آنها تاكيد كردند كه تحريمهاي اقتصادي عليه ايران نبايد ادامه داشته باشد و چه بسا در بسياري از موارد، با ادامه اين تحريمها از سوي امريكاييها مخالفت كردند كه بهترين دليل اين امر، سفر فهد بن محمود و هيات همراه به ايران است كه در اين سفر، قرارداد توسعه نفت و گاز كيش ميان ايران و عمان به امضا رسيد لذا در يك كلام بايد گفت؛ حوزه واقعيتهاي سياسي از حوزه القائات رسانهاي فاصله بسيار دارد و در عين حال، جمهوري اسلامي ايران همواره هوشياري خود را در ابعاد مختلف و در ارتباط با هر اقدام تجاوزكارانه حفظ كرده و آماده دفاع از كيان كشور اسلامي است.
در عين حال، همانگونه كه بيشتر كارشناسان و تحليلگران سياسي تاكيد ميكنند هزينه هر حمله به جمهوري اسلامي ايران، بسيار بالاست و حتي كساني كه گفته ميشود چندان عقل مدبري نيز در كاخ سفيد ندارند، نميتوانند اين اقدام و اشتباه بزرگ تاريخي را انجام دهند. در عين حال، ايران آمادگي آن را دارد كه در صورت مشاهده هرگونه اقدام تهديدآميز، واكنش شايستهاي را نشان دهد.
* طرحهاي مشترك ايران و عمان در مورد تنگه هرمز چيست؟
تنگه هرمز تنگه ويژه، ميان 2 كشور است. سالهاست كه بين 2 كشور ايران و عمان يك كميته مشترك فني و همكاريهاي دوستانه نظامي وجود دارد كه در آن، تهران و مسقط زمينه همكاريهاي دوطرفه بويژه تردد آبراههاي منطقه از جمله تنگه هرمز را بررسي و در مورد آن تبادل اطلاعات ميكنند و اين مبادله در چارچوب همكاريهاي 2 كشور قابل تفسير است. آنچه مسلم است، 2 طرف معتقدند كه عبور شناورها از اين منطقه بايد صلحآميز و بيضرر باشد و طرف عماني هم كه شناورها و سواحل و مناطقي را در آن سوي اين آبراه دارد، به اين نكته توجه دارد كه خواست ايران اين است كه اين آبراه، آبراه صلح و دوستي باشد، نه آبراه جنگ و ستيز. در عين حال جمهوري اسلامي ايران اين آمادگي را دارد كه در برابر هر اقدام تحريكآميز ممكن هوشياري به خرج دهد و واكنش شايستهاي داشته باشد. نظير آنچه همزمان با سفر بوش به منطقه به وقوع پيوست و سياستمداران غربي تلاش كردند اين منطقه را نزد افكار عمومي ناآرام جلوه دهند و جهان را عليه ايران تحريك كنند، اما اقدام بموقع ايران مانع جدي براي اين ترفند آنان شد.
چنين حركتي با حضور اسماعيل احمديمقدم، فرمانده نيروي انتظامي در عمان همزمان بود و براي مقامات عماني بروشني آشكار شد. آنچه عليه ايران در افكار عمومي منتشر شده بود، فضاسازي رسانهاي بوده و واقعيت نداشته است. همچنين مقامات عمان نيز تاكيد كردند اهتمام ويژهاي دارند كه مانع از هر حركت و تحريكي در منطقه و ايجاد فضاي آرام در آن شوند.
* ما بتازگي شاهد سفر رئيسجمهور به اين منطقه بودهايم. به نظر شما مهمترين دستاوردهاي اين سفر چيست؟ مهمترين مسائل ميان تهران و عمان كدامند؟
سفر رئيسجمهور به عمان در ابعاد مختلف و به لحاظ روابط دوجانبه از اهميت ويژهاي برخوردار و حائز اهميت بود. در اين سفر كه در ادامه زنجيره سفر رئيسجمهور به كشورهاي عربي و همسايگان خليج فارس انجام گرفت، ابعاد مختلف رايزنيهاي سياسي و فرهنگي بينالمللي بررسي شد و اين فرصت فراهم آمد كه رايزنيها با عمان در بالاترين سطح صورت گيرد. در اين سفر رئيسجمهور اهتمام ويژهاي به موضوع ايرانيان و توسعه مناسبات در ابعاد اقتصادي، فرهنگي و بازرگاني داشت و حضور ايشان در جمع ايرانيان مقيم عمان و شركت در جلسه مشترك تجار ايراني و عماني تاثير موثري بر توسعه مناسبات اقتصادي 2 كشور و تحكيم پيوند ايرانيان خارج از كشور داشت.
در عين حال، در اين سفر در بستر حوزه رسانهاي و فرهنگي زمينه امضاي قرارداد همكاريهاي جهانگردي و گردشگري فراهم شد كه به دنبال آن در سفر بن محمود به ايران قرارداد گردشگري و باستانشناسي ميان 2 كشور امضا شد. به موجب اين سفرها، هياتهاي مختلفي به 2 كشور رفت و آمد كردند و براي اولين بار هيات باستانشناسي براي كاوش موزه فرهنگ و تاريخ عمان در اين كشور حضور يافت كه اين همكاريها همچنان ادامه دارد و ميتواند پيوندهاي تاريخي ميان ايران و عمان در سالهاي پيش و پس از اسلام را بررسي كند.
* سطح همكاريهاي اقتصادي 2 كشور در چه نقطهاي قرار دارد؟ تاسيس بانك مشترك كشتيراني به كجا انجاميد؟ آيا اعزام پزشكان و پرستاران ايراني به اين كشور ادامه دارد؟
من از ابتداي ماموريتم در عمان به رسانههاي اين كشور و رسانههاي جمهوري اسلامي ايران اعلام كردم كه مناسبات سياسي 2 كشور در بالاترين سطح قرار دارد و آنچه بايد درباره آن اهتمام كرد، روابط اقتصادي است كه در سطح پاييني قرار دارد. براي حل چنين موضوعي تلاشهاي بسياري صورت گرفته و ما شاهد حركت رضايتبخشي در سطوح بخش خصوصي و دولتي هستيم.
در اين جهت 2 طرف تمايل دارند بانكهاي دو طرف شعب خود را در كشور مقابل افزايش دهند و به سمت بانك مشترك گام بردارند، اما در عرصه حمل و نقل و خطوط ارتباطي ما با مشكلات و چالشهايي روبهرو بوديم. خوشبختانه سال گذشته خط كشتيراني مستقيم بندرعباس مسقط برقرار شد و ما به دنبال توسعه اين خط هستيم. همچنين در پي برقراري خط مستقيم كشتيراني بين مسقط و چابهار هستيم كه اين توسعه با توجه به ارتباطات قوي ميان مردم سيستان و بلوچستان و عمان حائز اهميت است. در عين حال، ما شاهد تحول چشمگير و تعميق علاقهمندي شهروندان اين كشور به ايران در طول يك سال گذشته بوديم.
خوشبختانه يك پرواز چارتر از مسقط به چابهار و از مسقط به شيراز برقرار شده است، اما اين خط جوابگوي تقاضاي رو به رشد شهروندان عماني براي ديدار از ايران و در عين حال ايرانيان علاقهمند براي بازديد از عمان نيست. در گذشته مذاكرات اوليه ميان سفارت ايران و مقامات عمان در اين باره صورت گرفته و ما با شركتهاي هواپيمايي در ايران چه در بخش خصوصي و چه در بخش دولتي در اين باره گفتگو كرديم تا بتوانيم پرواز مستقيم به تهران و ديگر شهرها داشته باشيم. اميدواريم در سال 87 بتوانيم براي توسعه خطوط هوايي گام برداريم.
علاقهمندي عمانيها به بازديد از مناطق باستاني و گردشگري ايران مثل اصفهان و شيراز و سفر به مناطق شمالي و سرمايهگذاريهايي كه در بخش گردشگري در استان خراسان شمالي صورت گرفته است، نشان ميدهد اين ظرفيت وجود دارد كه اين خطوط هوايي برقرار شود.
علاوه بر گردشگران زيارتي و سياحتي بخش عمدهاي از گردشگراني كه از اين كشور عازم ايران ميشوند، گردشگران زيارتي هستند. از يك سو به دليل قيمتهاي نازل درمان در ايران در مقايسه با ساير كشورها و از سوي ديگر، برخورد شايسته كادر درماني و پزشكي با بيماران، همه روزه شاهد افزايش چشمگير افرادي هستيم كه براي درمان از اين كشور، راهي شهرهاي مختلف ايران از جمله شيراز، اصفهان و يزد ميشوند كه بخصوص در حوزه قلب، چشم و درمان نازايي اين آمار بيشتر است. تنها چالشي كه در اين بخش با آن روبهرو هستيم؛ زبان خارجي است. تسلط افراد به زبان انگليسي يا عربي آنقدر نيست كه بتوانند با اين دسته از مراجعهكنندگان بخوبي ارتباط برقرار كنند.
* سياست عمان درخصوص برنامه هستهاي ايران چيست؟
عمانيها قبل از هر كشور ديگري از حق مسلم انرژي صلحآميز هستهاي ايران دفاع كردند و همواره بر حل مسالمتآميز آن تاكيد داشتند. آنها طي يكسال گذشته چه در اجلاس رياض و چه در شوراي همكاري خليجفارس ضمن تاكيد بر حق ايران براي برخورداري از انرژي صلحآميز هستهاي، خود نيز استفاده از اين انرژي را در دستور كار قرار دادند و ايران نيز آمادگي خود را براي همكاري با اين كشورها در زمينه هستهاي و زير نظر آژانس بينالمللي انرژي اتمي اعلام كرد.
عمانيها در گفتگوهاي سياسي خود با طرفهاي ثالث نيز اين ديدگاه را اعلام و تاكيد كردند كه ايران هيچگونه هدفي جز استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي ندارد. اين باور را نهتنها خود قبول دارند، بلكه در گفتگو با مقامات غربي و امريكا آن را منتقل و همواره به اينكه موضوع هستهاي ايران بهانهاي براي برخورد باشد مخالفت كردهاند.
فهد بن محمود، معاون سلطان قابوس در سفري به تهران كه وزير خارجه عمان نيز وي را همراهي ميكرد، ضمن ديدار با وزير خارجه كشورمان به رايزنيهاي سياسي مختلفي نيز پرداختند.
* بسياري از رسانههاي ناسيوناليست عربي در دفاع از كاربرد نام جعلي خليج عربي اظهار ميكردند كه اگر خليج فارس متعلق به ايران است پس درياي عمان نيز متعلق به عمان است. به نظر شما سياست عمان راجع به جعل نام خليج فارس چيست؟ اين كشور چه نظري درخصوص جزاير سهگانه ايراني دارد؟
خليج فارس يك نام ايراني است و اسناد تاريخي آن نيز وجود دارد، اين اسناد تاريخي مربوط به يك سال و دو سال يا يك قرن و دو قرن نيست. اين اسناد تاريخي است و به چندينهزار سال قبل برميگردد كه نام اين مجموعه يعني خليجفارس، درياي عمان و اقيانوس هند در دوران باستان به درياي پارس معروف بوده است و حتي در اسناد و مكتوبات فقهي و تفصيلي متعدد نيز نام درياي پارس آمده است و بسياري از مقامات كشورهاي عربي نيز از دوران كودكي نام خليج فارس را ميشناسند.
اما زماني كه ما از خليج فارس سخن ميگوييم به اين معنا نيست كه خواهان مالكيت تمام اين منطقه هستيم، بلكه منظور ما اين آن است كه اين يك نام تاريخي است و برهم زدن آن، يك ايده استعماري براي ايجاد اختلاف ميان كشورهايي است كه دو سوي اين آبراه قرار دارند. اين منطقه آبراهي است كه بر آن قوانين بينالمللي حقوق درياها برقرار است. يك سري مناطق ساحلي و آبهاي داخلي دارد و يك سري مناطق عبور آزاد كه حقوق كشورها در رابطه با بستر و زير بستر آن روشن است. اينكه كسي بگويد درياي عمان به دليل اينكه نامش عمان را دارد متعلق به اين كشور است، درست مثل آن است كه بگوييم اقيانوس هند متعلق به هند خواهد بود.
البته نبايد بحث جزاير ايراني را با بحث تغيير نام خليج فارس مخلوط كرد. جزاير ايراني بخشي از سرزمين ايران است و موضع ايران در مورد آن يك موضع روشن و هميشگي است. يك يادداشت تفاهم بين ايران و عمان درخصوص جزيره ابوموسي قبل از خروج انگليسيها و بين ايران و شارجه در سال 1971 امضا شده و موضوع آن كيفيت حضور شهروندان شارجه در اين جزيره است و موضوع حاكميت ايران بر تنب بزرگ و تنب كوچك نيز چيزي نيست كه قابل بحث و گفتگو باشد.
درخصوص سوءتفاهمي كه با اماراتيها در مورد ابوموسي پيش آمده و نامهاي كه شيخ زايد در سال 1991 در مورد برخي مشكلات شهروندان شارجهاي ساكن اين جزيره نوشته است، مذاكراتي نيز بين مقامات دو كشور براي رفع سوءتفاهم صورت گرفته است. به نظر من هرگونه اقدامي خارج از مذاكرات بين مقامات ايراني و اماراتي به بيراهه رفتن است. ايران در اين باره ديدگاه خود را به مقامات اماراتي اعلام كرده است، برخي رسانهها تلاش دارند تا در اين زمينه شيطنت كنند. با توجه به مناسبات گسترده ايران با امارات و علايق تاريخي، منافع اقتصادي و تجاري دو كشور، طبعا مناسبترين راهحل براي رفع سوءتفاهم گفتگوي دوجانبه و پرهيز از دامنزدن به اختلافات و ادعاهاي غيرواقع است.
* همكاريهاي ايران و عمان پيرامون موضوع فلسطين و لبنان و سازمان كنفرانس اسلامي و شوراي همكاري خليج فارس چگونه است؟
عمان از جمله سردمداران همكاري با ايران در حوزه خليجفارس بوده و در گذشته از دهه 1970 يعني قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و چه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، مبتكر گفتگوهاي چندجانبه ميان ايران و شوراي همكاري خليج فارس بوده است. نخستين موضوعي كه ميان ايران و اعراب در اين زمينه مورد توجه قرار گرفت، همكاريهاي ايران و مجموعه شوراي همكاري خليجفارس است. اين همكاريها در پرتو سفر رئيسجمهور به دوحه و شركت در بيستوهشتمين اجلاس شوراي همكاريهاي خليجفارس و پيشنهادهايي كه در اين سفر از سوي رئيسجمهور براي توسعه همكاري با 6 كشور عضو اين شورا مطرح شد، بيشتر مورد توجه قرار گرفت و توسعه يافت و عمانيها از جمله كشورهايي بودند كه از اين رايزني و گفتگوها حمايت كردند. در يك ماه آينده ما شاهد برگزاري اجلاس مشورتي شوراي همكاريهاي خليجفارس در عربستان هستيم كه حتما عمانيها پيام جمهوري اسلامي ايران را براي توسعه مناسبات منتقل ميكنند.
علاوه بر اين در حوزه مجموعه اتحاديه عرب، تحولات منطقهاي، لبنان و فلسطين، جمهوري اسلامي ايران و سلطنت عمان رايزنيهاي متعدد داشته و اجلاسهاي چندجانبه ايران، عمان، سوريه، قطر و ديگر كشورهاي موثر در تحولات منطقه در طول ماههاي گذشته در كشورهاي مختلف برگزار شد كه نمونههايي از توجه عمانيها به رابطه چندجانبه ايران با كشورهاي عربي حوزه خليجفارس و خاورميانه است. همچنين توجهات ديدگاههاي ايرانيان به تحولات لبنان و فلسطين براي عمانيها كاملا شناختهشده است و عمانيها با ايرانيان ديدگاههاي مشتركي دارند.
بايد توجه داشت كه منطقه خليجفارس منطقهاي حائز اهميت بوده و از جمله مناطق ژئواستراتژيك جهان به شمار ميرود و كساني كه از آن سوي آبها آمدهاند، نميتوانند با تنش و بحران آن را اداره كنند و چارهاي ندارند جز اين كه از خليجفارس خارج شوند و اداره امور را به ملتهاي منطقه واگذارند. منافع ملتهاي اين منطقه به يكديگر گره خورده است و ملتها بايد بدانند كه در يك فضاي آرام و به دور از دشمنيها ميتوانند به اين منافع دست يابند.
مرتضي رحيمي، متولد 1331 سفير ايران در عمان است. وي تحصيلات خود را در دانشگاه تبريز به پايان رساند و از سال 1360 بعد از دورهاي تلاش در وزارت جهاد سازندگي وارد حوزه سياست خارجي شد. وي از اولين ماموريت خود به عنوان كاردار موقت سفارت ايران در كويت به عنوان دوران سختي ياد ميكند؛ دوراني كه صدام تلاش ميكرد تا در نقش ژاندارم منطقه، كشورهاي عربي را عليه ايران وادار به موضعگيري كند. وي در فاصله سالهاي 1363 تا 1367 رئيس اداره آموزش و معاون مديركل آموزش و ارزشيابي شد و در فاصله سالهاي 1367 تا 1374 به عنوان معاون و رئيس اداره دوم خليجفارس منصوب شد.
رحيمي در سال 74 سفير جمهوري اسلامي ايران در يمن شد كه ازجمله كشورهاي مهم در حوزه عربي به شمار ميرود، اما از سال 1378 رياست دوم اداره خليجفارس در ايران را به عهده گرفت و از سال 85 تاكنون به عنوان سفير ايران در عمان مشغول به خدمت است. رحيمي بر اين باور است كه وجود قرابتهاي خانوادگي ميان دو كشور پيوندهاي تاريخي و فرهنگي را دوچندان كرده است و اين پيوندها به گونهاي است كه با سفر به عمان ميتوان ديدگاه و نظر تازه به روابط دو كشور داشت.