نقش دانشوران بحرین در گسترش معارف اسلامی

نقش دانشوران بحرین در گسترش معارف اسلامی

نقش دانشوران بحرین در گسترش معارف اسلامی

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۰۵۳

بازدید دیروز

۰

بازدید ماه

۱۰۵۳

بازدید کل

۹۱۶۰۸۰۰

افراد آنلاین

۸۶۳

 


نقش دانشوران بحرین در گسترش
معارف اسلامی

 

 

دکتر محمد رضا بندرچی
استادیار دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری

 

دومين همايش بزرگداشت علامه ابن ميثم بحراني

تهران: 25-26 دي ماه 1385

1- مبانی گسترش اسلام وتشیع در بحرین
منطقه بحرین از دیرباز یکی از حوزهای مهم علمی ایرانی - اسلامی بوده است و مسلمانان از نقاط مختلف، جهت دانش‌اندوزی به این سرزمین دانش مهاجرت می‌کرده‌اند و این دانش‌دوستی به حدّی است که حتی افرادی عامی مثل کشاورزان، کارگران، ماهی‌گیران، غواصان و... نیز در کنار شغل خود به علم آموزی می‌پرداختند و در مورد آن باید به جستجو پرداخت، این است که شروع نهضت علمی اسلام و گرایش مردم این دیار به اهل بیت علیهم السلام از کجا است و تطوّر آن چگونه است.
با طلوع رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد صلی الله علیه و آله گسترش دین مبین اسلام در سرتاسر جزیره‌العرب و نواحی اطراف آن، بحرین نیز از این تابش خورشید محمدی بی بهره نماند و می‌توان گفت که از همان قرن اول هجری معرفت دینی به این ناحیه رسوخ کرد.
چنانچه در تاریخ مسطور است، با گسترش دین اسلام و رسیدن آوازه مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله به بحرين، هیأتی بیست نفره به رهبری منذر بن عائد مشهور به اشجّ (که قبلاً مسلمان شده بود) ، در سال هشتم هجری به مدینه مشرف شدند و به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدند، پیامبر اکرم به گرمی از آنان استقبال کرد و درباره آنها فرمودند:
«مرحباً بوفد قومٍ لا خزایا و لا نادمین.»
سپس به انصار فرمودند: ای گروه انصار! برادرانتان را گرامی دارید که آنها شبیه‌ترین مردمان به شما در دین اسلام هستند!
هیأت مزبور نیز عرض کردند: ای رسول خدا، ما بدون جنگ، در صلح‌ایم و بدون عصیان، مطیع شماییم؛ لذا درخواست آنان را به طلب بیعت تفسیر کردند و فرمودند: آیا از طرف خود و قومتان با من بیعت می‌کنید؟ که آنان پاسخ دادند: بله، ای رسول خدا! شما می دانید که مردان نسبت به دینشان از هر چیزی متعصب‌ترند، لذا ما از طرف خودمان و همه کسانی که ما را به جانب شما گسیل داشته‌اند با شما بیعت می کنیم و هر آن کس كه به اسلام بگرود از ما است و هر کس منکر آن باشد، با او می‌جنگیم.
بعد از این واقعه، حضرت آنان را در خانه «رمله بنت الحارث» جای داد و آنان حدود ده روز در آن مکان توقف کردند و در این حین اشجّ از پیامبر اکرم احکام و عقاید و معارف اسلام را فرا گرفت و اعضای هیأت نیز آیاتی از قرآن کریم را حفظ نمودند و سپس با هدیه ای گرانبها به نام اسلام به جانب مردم خویش برگشتند تا آنان را از جهالت نجات بخشند.
یک سال بعد از بازگشت این گروه، هیأتی دیگر متشکل از چهار مرد به رهبری جارود بن معلّی عبدی به جانب مدینه روان شد. در بین این گروه حکیم بن جبله عبدی که بعدها از پیروان مولا علی علیه‌السلام قرار گرفت و در جنگ جمل در رکاب حضرت شهید شد نیز وجود داشت. «جارود» که از بزرگان قبیله خود در جاهلیت به شمار می رفت، در مدینه نزد رسول الله صلی الله علیه و آله باقی ماند و پس از فراگیری معارف اسلامی به بحرین بازگشت .
بدین ترتیب می‌توانیم بگوییم که از همان ابتدای ظهور دین اسلام معرفت و دانش این دین الهی توسط مسلمانانی که شرحشان رفت، به این سرزمین اسلامی راه پیدا کرد و مساجد، کانون نشر حقایق اسلام گردید.
این توجه به علم و دانش در زمان حیات شریفه صادقین علیهما السلام رشد بیشتری يافت؛ و لذا مردم این دیار به واسطه علما و رجالی که در عصر رسول الله صلی الله علیه و آله و نیز امیرالمؤمنین علی علیه السلام به آنجا هجرت کرده بودند، گرایش زیادی به اهل بیت و معارف صادر از ناحیه آنها پیدا کردند، به حدی که می‌توان بحرین را یکی از کانون های مهم تشیع در آن زمان دانست. مرحوم شهید قاضی نور الله شوشتری در مجالس المؤمنین می‌نویسد:
«تشیع مردم بحرین و نواحی آن مثل قطیف و احسا از قدیم ‌الایام بارز و شایع بوده است و می‌توان منشأ این تحول را نیز لطف الهی دانست که شامل مردم آن دیار شده است. از جمله علت‌های این گرایش را نیز می‌توان حضور ابان بن سعید به عنوان عامل حکومت در صدر اسلام در این منطقه دانست، چرا که وی یکی از دوستداران و پیروان مولا علی (ع) بوده است. علاوه بر این، مدت ها نیز عمر ابن ابی سلمه فرزند امّ سلمه رضوان الله علیهم همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا سمت عاملیّت داشته است و چنانچه می‌دانیم، وی نیز از شیعیان حضرت علی علیه السلام بوده و تشیع را در آنجا رواج داده است .
همین حبّ اهل بیت علیهم السلام باعث شده بود که در زمان حکومت غاصب اموی مردم با آنان از سر معارضه درآیند، چنانچه در عصر امامت حضرت حسن مجتبی علیه السلام مردم بحرین صراحتاً با حکومت منصوب از جانب اموی‌ها از در معارضه بر آمدند و جز در زمان‌هایی اندک که اموی‌ها با قوّه تیغ و شمشیر، اراده خود را تحمیل می‌کردند، مردم به تشیع و حبّ اهل بیت، وابستگی کامل داشتند.
از جمله معارضه‌های اهل بحرین با حکومت های غاصب حق اهل بیت می‌توان از موارد ذیل نام برد:
1- در سال 65 هجری قبیله بکر بن وائل با عمال حکومت اموی به جنگ و نزاع برخاستند.
2- در سال 67 هجری بین خوارج و قبیله بنی عبد قیس جنگی شدید رخ داد.
3- در سال 71 هجری با عبد الملک بن مروان درگیری رخ داد.
4- در سال 82 هجری نیز با حجّاج بن یوسف ثقفی به نبرد برخاستند .
لذا شاید بتوان گفت که اهالی بحرین در طول تاریخ اسلام همواره با حکومت های غاصب و غیر شرعی در حال معارضه بوده‌اند و هیچ گاه آنها را نپذیرفته‌اند.
به طور کلّی حاکمان و علمای دوستدار اهل بیت با تبلیغ راه و رسم ائمه اطهار علیهم السلام، عامّه مردم را به شیوه علوی سوق دادند و این امر در عصر صادقین علیهما السلام هم از نظر علمی و نیز از جهت علمی به اوج خود رسید و بدین لحاظ منطقه بحرین مهد علم و علمای بزرگ شد.

2- پیشینه علمی بحرین
برای آشنایی خوانندگان با این پیشینه علمی باید گفت که بسیاری از راویان احادیث و نیز عالمان صدر اسلام از این ناحیۀ شریف برخاسته‌اند. به عنوان نمونه می‌توان از:
رشید هجری، صعصقه بن صوحان، زید بن حوصان و فرزندش سیجان بن صوحان، حکیم بن جیله عبدی، اصبغ بن نباته، اعین بن ضیعه، اعود بن بنان تمیمی، جاریه بن قدامه و... نام برد که همگی این بزرگواران از یاران با وفای مولا امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند و بعضی از اي‌شان نیز در جنگهای آن حضرت در کنار آن و جود مبارک جانفشانی کرده‌اند .
علاوه بر این بزرگواران می‌توان از شیخ نصیر بحرانی (م: 78 هجری) که راوی احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله از طریق جابر بن عبد الله انصاری، صحابی معروف پیامبر است، نام برد. فرزند وی نصر بحرانی نیز از جمله رواتی است که شیخ مفید در کتاب امالی از وی احادیث متعددی نقل کرده است. محمد بن سهل بحرانی نیز از روات دیگری است که شیخ صدوق در علل الشرایع از وی نقل حدیث کرده است.
در همین زمینه نیز می‌توان از شیخ عبد الله ذهبه (م 128 هجری) که بین قرن اول و دوم هجری یعنی عصر صادقی می‌زیسته، یاد کرد که از روات مهم امامیه است .
از دانشوران بحرانی در پایان قرن سوم و ابتدای قرن چهارم هجری می‌توان از افراد ذیل نام برد:
1- شیخ علّام البحرانی (م، 308هجری) نویسنده کتاب الامامه و المعجزات. از این دانشمند، شیخ مفید در آثار خود به نیکی یاد کرده است.
2- فقیه بزرگوار، ابن شریف اکمل بحرانی که از «سید مرتضی، علم الهدی» روایت حدیث کرده است و ذکر لقب شریف برای وی بیانگر آن است که از سادات علوی محسوب می‌شود.
3- لغوی بزرگ، فقیه، متکلّم و ادیب مبرّز، ناصر الدّین راشد بن ابراهیم بن اسحاق بحرانی (م: 605 ق).
4- شیخ قوام الدین محمد بن محمد البحرانی که هر دوی این دانشوران از سید فضل الله راوندی (م: 563 ق) روایت حدیث کرده‌اند .
از علمای قرن ششم به بعد نیز افراد ذیل قابل توجه‌اند:
1- شیخ کمال الدین احمد بن علی بن سعد بن سعاده بحرانی (م: 672).
وی رساله‌ای در علم نگاشته که توسط خواجه نصیر طوسی شرح گردیده است و همین دقت خواجه طوسی بیانگر مکانت والای علمی رساله است . شیخ عبد الله سماهیجی، شیخ یوسف بحرانی (در لولؤه البحرین) و علامه خوانساری (در روضات الجنات) او را به حدّ عالی ستوده‌اند .
2- شیخ علی بن سلیمان البحرانی (م 699 قمری) که یکی از فقهای بزرگ بحرین محسوب می‌شود و در علوم فلسفی نیز تضلّع داشته است.
در قرون بعد از ششم نيز دانشوران ذیل قابل ذکرند:
1- جمال الدین احمد بن عبد الله بن محمد بن علی بن حسن، معروف به ابن متوّج بحرانی (م:820 ق) صاحب کتاب «منهاج‌ الهدایه فی شرح الاحکام الخمسمأئه». وی از نظر علمی از مکانت والایی برخوردار است و تألیفات متعددی به وی منسوب می‌باشد.
2- شیخ ناصر بن متوّج، فرزند برومند ابن متوّج نیز جزء علمایی است که او را از نظر حدّت ذهن و ذکاوت ستوده‌اند.
3- سید حسین بن حسن غریقی (م: 1001 ق) که به زهد و تقوا مشهور بوده و کرامات زیادی به وی منسوب است.
4- شیخ احمد بن مخدم بحرانی که از نظر زهد و تقوا و عبادت زبانزد مردم بوده است. علامه رجالی شیخ حرز‌الدّین عالم بزرگ بحرین از شاگردان این عالم مکرّم می‌باشد.
5- سید ماجد بن هاشم صادقی بحرانی (م:1028یا 1022 ق) از محدّثین مهم بحرین است. وی اولین کسی است که علم‌الحدیث را در شیراز ترویج نموده است.
6- شیخ زین‌الدین علی بن سلیمان بحرانی (م1064ق) محدّث مهم بحرین که از مقام مرجعیت نیز در آن دیار برخوردار بوده، دانشمندی است که او را اوّلین مروج حدیث و علوم آن در بحرین شمرده‌اند، لذا به وی لقب امّ الحدیث داده‌اند.
7- سید هاشم توبلی بحرانی صاحب تفسیر بزرگ البرهان رجلی است که آوازه‌اش همه گیر است. وی علاوه بر تألیف ده‌ها کتاب علمی به داشتن کرامات نیز مشهور بوده است.
8- شیخ سلیمان ماحوزی مشهور به محقّق بحرانی (م: 1121 ق) نیز از دانشمندانی است که در حفظ و دقّت مطالب، سرعت انتقال آن و زبردستی در مناظرات و شیرین سخنی جزء عجایب آن دیار محسوب می‌شود .
البته اینها تعدادی از دانشوران بحرین‌اند، و گرنه چنانچه بخواهیم همه مردان علم و معرفت این دیار را برشماریم، به مجالی وسیع نیاز است.
به طور خلاصه مهم‌ترین بیت‌های علمی معروف در بحرین را می‌توان به شرح ذیل ذکر کرد:
آل ابی شبانه، عصفور، غریفی، بلادی، التاجر، التوبلی، الدرازی، ستری، صادقی، عریض، آل طعان، عسکری، قارون، ماحوزی، مقابی، متوّج، کتکانی .
بدین ترتیب در می یابیم که منطقه بحرین از نظر علمی، حوزه‌ای مهم است و حتي قبل از ظهور اسلام نیز از نظر ادبی دارای ادبا و شعرای متعددی بوده است. با دقت در آثاری که پیرامون این حوزه اسلامی نگاشته شده، اهمیت موضوع، روشن‌تر می‌شود.
شیخ علی بلادی در کتاب «انوار البدرین» که پیرامون تاریخ بحرین است، آورده است که در برهه‌ای از زمان حدود 450 مجتهد در بحرین مي‌زيسته‌اند و اين تعداد غير از طلاب معمولي علوم ديني بوده است.
و همو از قول بعضي از علماي بحرين نقل می کند که: علمای بحرین از نظر تقوا و عدالت و زهد نیز سرآمد بوده‌اند، به طوری که در بعضی از اوقات در مسجد خمیس حدود سیصد عالم دینی به نماز جماعت حاضر می‌شده‌اند .
صاحب روضات ‌الجنّات هنگامی که در صدد بیان حالات شیخ محمد خطی بحرانی است، می‌نویسد:
اهالی بحرین از قدیم‌الایام شیعی بوده و در امور دینی نیز بسیار معتقد و متعبّد بوده‌اند. از این دیار علمای زیادی برخاسته‌اند. رشید هُجری که هم‌پایه میثم تمّار است و از کسانی است که از اصحاب سرّ مولا علی علیه السلام بوده، منسوب است به هُجر که شهری است بزرگ در انتهای جزیره بحرین .

3- تعامل علمای بحرین با ایران
زمان حکومت صفویه که پادشاهانی شیعی مذهب بوده‌اند، اوج شکوفایی علوم و معارف دینی با رنگ مذهب که در لبنان و دیگر بلاد اسلامی می‌زیستند، توانستند لجنه‌ای مهم از دانشوران امامیه را گرد آورند تا با حمایت مادی از آنان به گسترش فرهنگ شیعی بپردازند. مهاجرت علمایی مثل محقق کرکی، شیخ حسین جبل عاملی، والد شیخ بهایی از لبنان به ایران مشهورتر از آن است که به ذکرش بپردازیم، ولی در این بین بحرین که منطقه ای غنی از حیث عالمان متّقی است، نقش مهمّی ایفا کرده است.
«شیخ عبد الله» فرزند «نورالدین بحرانی» از شاگردان علامه مجلسی (م:1110 ق) است که در بحرین مدفون است. وی سالیان زیادی نزد آن استاد بزرگ شاگردی کرده و ثمره این تحصیلات مجدّانه، تألیف کتابی مهم به نام «العوالم جامع العلوم والمعارف والاحوال، من الآیات والاخبار والاقوال» می‌باشد. به گفته «میرزا هاشم خراسانی» صاحب «منتخب التواریخ» این اثر در مقیاس چاپ‌های سنگی قدیم حدود یکصد جلد است و در طبع جدید بالغ بر 600 جلد خواهد شد که از نظر کمیّت بسیار بیشتر از موسوعه بحار الأنوار می‌باشد و چه بسا از نظر کیفی حاوی مطالبی بیشتر از بحار نیز باشد، چرا که وی پس از مطالعه بحارالانوار به تدوین کتاب مزبور پرداخته، فلذا باید حاوی مطالبی باشد که در آن کتاب مهم نیامده است.
بحرانی از کسانی است که علامه مجلسی را در تألیف بحار مساعدت نموده است. نویسنده اعیان الشیعه مي‌‌گوید که تا مجلد 54 این کتاب را دیده است. جدّ مؤلف مزبور یعنی شیخ محمد حسن بن شیخ حسین عصفور (که در بحرین به شهادت رسید) از بحرین به بوشهر مهاجرت می‌کند و در زمان قیام مردم تنگستان علیه انگلیسی‌ها (1919-1921م) همراه مردم آن دیار بر ضد این قوای استعماری می‌جنگد، به طوری که در کتاب‌های تاریخ قیام مزبور، از وی به «مجتهد بحرانی» تعبیر می‌شود .
وجود مرکزیت تشیّع در ایران و حمایت حکومت از علما، باعث شد که دانشوران شیعی بحرین جهت کسب علم و گسترش آن به ایران سفر کنند. برای نمونه:
شیخ علی بن جعفر قدمی (م: 1131 ق) به کازرون، شیخ احمد بن صالح الدراری ( م:1124ق) و شیخ عبد الله بن علی البلادی (م: 1148ق) به شیراز آمدند که مدفن دانشور اخیر در جوار حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) قرار دارد. سید عبد الله بن سید علوی بلادی به بهبهان آمد و در همان شهر نیز وفات کرد و اکنون بازماندگان وی در بوشهر و نجف اشرف حضور دارند. علامه ابی البحر الخطی (م: 1028 ق) به اصفهان، سید ماجد بن هاشم بحرانی (م:1022 ق) به شیراز آمدند، شیخ حسن العصفور، شیخ محمد علی‌ العصفور نیز در بوشهر رحل اقامت افکندند و به نشر تراث ائمه اطهار علیهم‌السلام پرداختند، به طوری که امروز مقابر زیادی از سادات و علمای بحرین در شهرهای بهبهان، اصفهان، فسا، بوشهر، کازرون و مناطق جنوبی فارس وجود دارد که زیارتگاه مردم است و به علت زهد و تقوایی که مدفونین آن داشته‌اند، مردم بدان‌ها عشق می‌ورزند.