خلیج فارس آلوده ترین محیط زیست تاریخ جهان
استاد دکتر علی اکبر محمودیان
بخش یكم- چگونگی پیدایش آلودگی در منطقه
1-1. علت آلودگی: بمباران توسط بیش از 100 هزار یورش هوایی (سورتی پرواز) و حملات موشكی زمینی و دریایی در مدت 40 شبانه روز بر سراسر خاك كویت و عراق و به طور متوسط در هر شبانه روز 2500 پرواز، ایجاد تلههای انفجاری و بالاخره به آتش كشیدن تمامی چاههای نفت كویت به وسیله عراق وضعیتی را در این دو سرزمین پدیدار ساخت كه شاید نظیرش در جای دیگر تاكنون دیده نشده است.
2-1. میزان و ابعاد تخریب: شدت و تداوم بیوقفه بمبارانها آنقدر بود كه امكان كمترین امداد را فراهم نمیساخت. در دهه سوم روزهای جنگ گفته شد میزان تخریب بیش از جنگ جهانی دوم بوده است. بنابراین اگر آن جنگ در محدودهای به تقریب 20 میلیون كیلومترمربع به انجام رسید و حدود 6 سال به طول انجامید، محدوده این جنگ كمتر از نیممیلیون كیلومترمربع و در زمانی حدود 40 روز به وقوع پیوست به عبارت دیگر تخریب این یورش 40 برابر و سرعت آن بیش از 50 برابر جنگ یاد شده بوده است. بنابراین عوارض وحشتناك این جنگ به مراتب بیش از رویدادهای رقتانگیزی بوده است كه تاكنون از جنگهای گذشته از هزاران گزارش گوناگون شنیده یا خواندهایم.
3-1. تلفات و ضایعات: با توجه به تعداد پروازها و میزان مواد منفجره و مناطق بمباران شده اگر حداقل در ازای هر دو انفجار بمب یا راكت و مانند آن فقط یك كشته و 5 مجروح به طور متوسط در نظر بگیریم، باید بیش از 200 هزار نفر كشته و یك میلیون مجروح به همراه میلیاردها دلار خسارت مادی برجای مانده باشد. اگر ضایعات و خسارات و تلفات جنگهای داخلی را نیز براین ارقام بیافزائیم میتوان تا حدی به ابعاد این هولانگیزترین جنایت تاریخ پیبرد كه چگونه جان و مال میلیونها مردم بیگناه از كودك شیرخوار تا پیرزن گوژپشت فدای امیال جمعی قدرتطلب و سودجود و سلطهگر گردیده است.
بخش دوم- چگونگی انواع آلودگیها
پیامدهای جنگ خلیجفارس یا جنگ نفت در ابعاد وسیع و گوناگون آلودگی و خساراتی بسیار حاد در بخش وسیعی از منطقه برجای نهاده و مینهد كه برخی از آنها غیرقابل جبران و بسیاری تا درازمدت گریبانگیر مردم كشورهای این منطقه خواهد بود. گسترش آلودگی آن برفضای كشورهای مجاور و حتی جنوب آسیا و آبهای اقیانوس هند و به طور كلی محیط زیست كره زمین نیز اثرات نگران كنندهای برجای گذارده كه تاكنون میتوان گفت كمتر منطقهای در جهان با چنین ابعادی در ویرانی محیط زیست مواجه بوده است. متأسفانه سازمانهای حفظ محیط زیست جهانی و حتی كشور خودمان در انتشار و آگاهی ساختن مردم از نتیجه بررسیهایی كه به عمل آمده و میآید تاكنون به شدت كوتاهی كردهاند. اهم این آلودگیها عبارتند از:
1-2. آلودگی روانی و جسمانی: اضطراب زمان جنگ و پیامدهای آن، كسانی را كه جانشان در امان مانده، گرفتار بیماریهای گوناگونی ساخته است كه مهمترین آنها عبارتند از:
1-1-2- بیماریهای عصبی: اكثر ساكنان عراق و كویت در درجه اول و كشورهای عربستان، بحرین، قطر و امارات متحده عربی، در درجه دوم، دچار ناراحتیهای آشكار و غیرآشكار عصبی میباشند. بهویژه آنهایی كه دچار نقص عضو نیز شده باشند. بیماریهای عصبی علاوه بر اینكه زمینهساز بیماریهای بسیاری میباشند برای جامعه نیز نگرانكننده است چون روحیهها را مستعد میسازد تا آنانكه قصد سلطه بر منطقه و بهرهجویی از آن را دارند، مردم لطمه دیده را در راستای اهداف خویش به گونههای مختلف مورد بهرهبرداری قرار دهند.
2-1-2- بیماریهای تنفسی و مسمومیتهای مزمن: دود، گازهای مسموم، ذرات معلق ناشی از انفجار بمبها و سوختن شهرها، كارخانهها و صدها چاه نفت به هنگام جنگ و بعد از آن و حتی تاكنون كه در كویت ادامه دارد، ریه و دستگاه تنفسی بیشتر ساكنان عراق، كویت، شمال شرقی عربستان، بحرین، قطر و تا حدی امارات متحده عربی و جنوب و جنوبغربی ایران و گاهی نواحی غرب ایران را مورد تهدید قرار داده و عوارض رنجآوری را برای این مردم به وجود آورده است. بسیاری از ساكنان این مناطق به دلیل مشكلات حاد زندگی بعد از جنگ و ضربهای كه بر آنها وارد گردیده هنوز چنانكه باید لطمهای را كه بر سلامتشان وارد آمده احساس نمیكنند.
3-1-2- بیماریهای واگیر در عراق: انهدام لولههای آب آشامیدنی، قطع برق، كمبود دارو، نابسامانی مراكز درمانی، گرانی مواد غذایی، ضعف جسمی و روحی، جاری شدن فاضلابها در كوی و برزن و رودخانهها، تعفن اجساد دفن نشده در صحنههای درگیری جنگهای داخلی، فرا رسیدن فصل گرما و فراوانی مگس و پشه و سایر حشرات ناقل بیماریها، كشور عراق را محیط بسیار مناسبی برای شیوع و انتشار بیماریهای عفونی به خصوص وبا، اسهال و تیفوئید ساخته است (شهردار بغداد در 30 بهمن 69، حدود دو ماه و نیم پیش چند مورد وبا و تیفوئید را گزارش داده بود).(1)
4-1-2- بیماریهای عفونی و مسئله آوارگان در غرب ایران: هجوم بیش از یك میلیون آواره در زمانی كمتر از 20 روز كه هر روز نیز بر تعداد آنان افزوده میشد، این امكان را نداده است كه آنان را تحت قرنطینه دقیق قرار دهند و برای ایشان اردوگاههای مناسب تهیه شود، و در واقع ملت ایران در مقابل عمل انجام شده واقع گردید. علیرغم كمكهای ایثارگرانه مردم و برخی سازمانها، به خصوص مرزنشینان غربی كه هر خانواده پذیرای چند خانواده آواره در خانههای خود شدهاند و كاری فراتر از نوعدوستی و ایثار را به انجام رساندهاند، هجوم مداوم و صفوف چند ده كیلومتری (گاهی بیش از 100 كیلومتر) طی دهها روز در پشت مرزها، اجازه نداده است به وضع بهداشتی اردوگاهها از همان ابتدا رسیدگی اصولی بشود. ملت ایران در حالی این از خودگذشتگی را از خود نشان میدهد كه هنوز به شدت سنگینی فشارهای ویرانی حاصل از 8 سال جنگ تحمیل شده از سوی دولتِ همین آوارگان، و سپس زلزله و سیل بنیان كن را با تمامی وجود احساس میكند و با مشكلات شدید اقتصادی و گرانی روبرو میباشد. ابعاد فاجعه بسیار وسیع و بیسابقه است. فصل بارندگی و سرما و منطقه كوهستانی، نبود همكاری سریع و كافی سایر كشورها و حال با فرا رسیدن فصل تابستان و گرما، همه و همه زمینهساز گرفتاریهای بیشمار حاصل از جنگ نفت برای دولت ایران است. نمونه كوچكی از این گرفتاریها را از كیهان 31 فروردین ماه 1370 به شرح زیر نقل میكنیم: «... باران سیاه، همراه با باد شدید و توفان در غرب كشور وضعیت مصیبتباری را برای آوارگان در منطقه فراهم ساخت. در بعد از ظهر چهارشنبه (28 فروردین) ابرهای سیاه آسمان غرب كشور را پوشاند و هوا چنان تاریك شد كه اتومبیلها ناگریز از روشن كردن چراغهایشان شدند، همچنین توفان، دیرك بسیاری از چادرهای آوارگان را از جا كند و صدها چادر در زیر باد سرنگون شدند و سیلاب سیاه نیز همزمان در منطقه به راه افتاد. آوارگانی كه با خستگی و سرمازدگی و گرسنگی تازه از راه رسیده بودند در برابر توفان ناگزیر از پناه گرفتن در شكاف صخرهها شدند.»
هر روز كه میگذرد هزینه نگهداری آوارگان بر دوش ملت ما سنگینتر میگردد. اكنون هزینه روزانه آنها حدود 15 میلیون دلار(2) و به عبارتی دیگر با ارز آزاد حدود 2 میلیارد تومان است. ایرانیان به تنهایی از عهده التیام چنین مصیبتی كه دیگران مسئول پیدایش آن هستند و به روی خود نمیآورند، برنخواهند آمد. باید از طریق وسایل ارتباط جمعی در سطح وسیع و جهانی و مصاحبههای مطبوعاتی با رسانههای گوناگون مشهور جهان ایثار مردم بیگناه ایران را در مقابل پیآمدهای اعمال نیروهای چندملیتی و دیكتاتور عراق و ستمی كه بر مردم ایران تحمیل شده و میشود، به گوش جهانیان رسانید و از طریق مجاری سیاسی و قضایی سازمان ملل خسارت آن را از مسببان طلب كرد. با گرم شدن هوا در كوتاهمدت خطر شیوع بیماریهای عفونی نواحی غرب و در درازمدت اكثر نواحی ایران را تهدید میكند. در اوایل فروردین ماه 500 مورد هپاتیت ویروسی به علت آلودگی آبهای آشامیدنی دیده شد.(3) در اواخر فروردین در اردوگاه 25 هزار نفری كامیاران (نزدیك سنندج) 8 مورد ابتلا به وبا و صدها مورد مشكوك مشاهده گردید، خطر بروز تیفوئید نیز در پیش است. اكنون كه هوا گرمتر شده است انتشار وبا در صورت عدم برخورد جدی و اقدامهای بهداشتی اساسی، حتمی خواهد بود.(4) ضروری است تا هرچه سریعتر مردم ایران و منطقه را به طور سریع و مستمر آماده پیشگیری ساخت و توجه و رعایت مسائل بهداشتی را به طور مداوم در سطح وسیع در تمامی منطقه و كشورهای همجوار تبلیغ كرد.
امسال تابستان خطرناكی را در پیش خواهیم داشت زیرا گزارشهائی درباره بیماریهای عفونی ناشی از عوارض جنگ از نقاط دوردست و حتی جنوب شرقی ایران نیز در دست است (بخش 2-2). سازمانهای مسئول بهداشت كشور باید در تهیه و توزیع مواد پاك كننده و صابون به میزان بسیار وسیع در میان آوارگان و ساكنان منطقههای غرب و جنوب كشور اقدام مقتضی به عمل آورند. باید رسانههای گروهی بهویژه رادیو، در سطحی گسترده و مكرر رعایت نكات بهداشتی و دلایل آن را گوشزد كنند. باید كه تمامی اردوگاههای آوارگان زیرپوشش آموزشهای بهداشتی قرار گیرند.
5-1-2- آلودگی ناشی از آوارگان در شمال و جنوب عراق: اجازه یافتن دولت عراق در استفاده از جنگ افزارهای هوایی و بمباران شهرها و روستاها تحت تصرف نیروهای مخالف، در مدتی كمتر از یك ماه نزدیك به 3 میلیون نفر را آواره ساخت. اینان كه اكثرشان كودك و زن و پیر میباشند و فاقد كمترین وسیله زندگی هستند، سه كانون آلودگی را به شرح زیر تشكیل دادهاند:
الف- بیش از یك میلیون نفر وارد ایران شدند كه در بخش 4-1-2 بدان اشاره شد.
ب- حدود یك میلیون نفر در لابلای دریاچههای كمعمق (هورها)، نیزارها و ماندابها در جنوب شرقی عراق در بدترین شرایط زندگی و بدون هیچ امكانات و به احتمال زیاد همراه با بیماریهای عفونی و غیره و در جنگ و گریز با نیروهای دولتی تقریباً به حالت محاصره قرار دارند.
پ- نزدیك به نیم میلیون نفر آواره در مرز تركیه و عراق در بدترین وضع غذایی و بهداشتی به سر میبرند كه در هفتههای اخیر كمكم تعدادی از آنان توسط نیروهای چند ملیتی به اردوگاههای زاخو و عمادیه عراق كه نزدیك مرزهای تركیه و سوریه میباشد، منتقل شدهاند.
2-2- آلودگی هوا: به هنگام جنگ، روزانه هزاران انفجار بمب، موشك و راكت، آتشسوزی شهرها، بهویژه سكوها و چاههای نفت، هوای عراق و كویت را كانون بیسابقهترین آلودگی جهان ساخته بود و در بعد از جنگ نیز به آتش كشیدن صدها چاه نفت كویت توسط عراق این حالت را همچنان تشدید كرده است. بادها در جهات مختلف دوده، گازهای سمی، ذرات و غبار معلق انفجارها را به كشورهای مجاور منتقل میسازند. از جمله بادهای غالب شمالغربی منطقه، در درجه اول هوای استانهای خوزستان و بوشهر و شمال عربستان، بحرین و قطر را آلوده كرده و در درجه بعد استانهای ایلام، كهكیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری و جنوب فارس را ناپاك گرداندهاند. گسترش این هوای سمی حتی در جنوب سیستان و بلوچستان باعث آلودگی میوهها و سبزیهای بندر ریگ در ساحل دریای عمان شده و عدهای از اهالی در اثر خوردن آنها دچار بیماری عفونی اسهال شدهاند.(5) جریان باد همچنین در جنوب خلیجفارس، امارات متحده و عمان را نیز بینصیب ننهاده است. دامنه آلودگی گفته شده حتی به كشورهای جنوب آسیا هم سرایت كرده است. اثرات این آلودگی ممكن است به ظاهر و به خصوص در مناطق دور از كانون آن مشهود نباشد. اما به طور یقین و برحسب فاصله به نسبت اثرهای مخربی را حداقل بر دستگاههای تنفسی ساكنان مناطق یاد شده برجای نهاده است. نشانههای این پلیدی وقتی آشكار میگردد كه هوا مرطوب و ابری و بارانی باشد. در آن حالت آسمان آنچنان تیره و سیاه میگردد كه همچون شب، مردم مجبور به روشن كردن چراغهای خویش میشوند و در صورت بارش باران، رنگ سیاه آن همه را به تعجب و وحشت وا میدارد و جریان آب تیره، سطح شهر و روستا و زمینهای زراعتی و میوه و سبزیجات و مانند آنها را آلوده و سیهفام میگرداند. ممكن است رنگ آن از بین برود و با ذرات خاك مخلوط و محو شوند ولی اثرات سمی آن ممكن است تا مدتها باقی بماند. این پدیده بارها و بارها در شهرها و روستاهای استانهای خوزستان، ایلام، بوشهر و جنوب فارس و سایر نواحی گزارش گردیده است و تقریباً بیش از 300 هزار كیلومترمربع یعنی حدود 18 درصد خاك كشور ما را آلوده ساخته است. اینچنین آلودگی در مساحتی حدود 2 میلیون كیلومترمربع در منطقه، شاید تاكنون در زمان حیات آدمیان سابقه نداشته باشد.
3-2- آلودگی زمین: محیط زیست و پیوستگی اجزا تشكیل دهنده آن چون آب و خاك و موجودات زنده از گیاه و جانوران ذرهبینی گرفته تا جثههای چند ده متر، از قعر دریاها تا فراز آسمانها، آنچنان زنجیروار بهم پیوسته و محتاج، شكننده و ظریف میباشند كه اگر آسیبی به یكی از این زنجیره وارد گردد رشته حیات و بقاء در سایر اجزا متزلزل میگردد.
آلوده شدن هوا، باران را و آلوده شدن باران خاك را ناپاك میسازد و به دنبال آن در زندگی گیاهان و سپس در دامها، گوشت آنها در سلامت انسانها اثر خواهند داشت و این هنوز زنجیره كوچكی از بومشناسی میباشد.
4-2- آلودگی آبها: آلودگیهای یاد شده هركدام بر آبهای زیرزمینی و جاری و رودخانهها اثر گذاشته و آنها قسمتی از آلودگیها را با خود به خلیجفارس حمل میكنند.
1-4-2- آلودگی آبهای خلیجفارس قبل از آغاز جنگ نیروهای چند ملیتی با عراق: بررسی آبزیان خلیجفارس و تعیین میزان آلودگی آبهای آن توسط دانشگاه اهواز (شهید چمران) در سال 1362 به هنگام جنگ عراق با ایران بسیار تأسفبار و حیرتانگیز بوده است، چنانكه: میزان كادمیوم هزار برابر، كبالت سیصد برابر، روی سیصد برابر، سرب خیلی بیشتر و حدود بیستهزار برابر و نیكل هزار برابر آب دریاهای پاك برآورد شده بود. از آنجایی كه قسمت اعظم این عناصر در تركیب نفت به خصوص خام آن وجود دارد، به نظر میرسد كه آلودگیهای نفتی به طور عمده ناشی از به آتش كشیدن چاههای نفت نوروز توسط دولت عراق بوده است.(6) البته منابع آلوده كننده دیگر، از جمله حدود 142 كارخانه صنعتی و تعداد زیادی پالایشگاه، كارخانههای سیمان، كارخانههای آب شیرین كن و غیره را در كرانههای خلیج فارس و كشتیهای صیادی، تجاری، جنگی و نفتكش را نیز نباید فراموش كرد.
فلزاتی مانند جیوه، مس، كادمیوم، سرب و روی در مدت 96 ساعت اثر خود را میبخشند و تخم و لارو ماهیها را از بین میبرند و ماهیهای بزرگ را آلوده و از آن حدود میپراكنند. مهمتر اینكه آلودگیهای مزبور بر روی پلانگتونها (جانوران و گیاهان ذرهبینی) كه در تغذیه ماهیها نقش اول را دارند نیز اثر نابود كننده برجای میگذارند.
به عنوان نمونه بد نیست بدانید در دریای خزر آلودگی باعث شده كه اكثر فیتوپلانگتونها (گیاهان ذرهبینی) از زنجیره غذایی دریا حذف شوند و با حذف آنها در ذخایر زئوپلانگتونها (جانوران ذرهبینی) كمبود حاصل شود و به دنبال آن در ذخائر شیلاتی كاهش شدید پدیدار میگردد (همانطور كه در قسمت 3-2، اشاره گردید در زنجیره محیط زیست از این ظرافتهای شكننده بسیار است). طبق برآوردهای سال 1309 تاكنون، از ذخائر ماهیان غضروفی حدود ⅔ در قسمت شمال، و ¾ در قسمت جنوبی این دریا از بین رفته است. حتی در مورد ماهی آزاد این كاهش بسیار شدید بوده چنانكه تنها یک دهم ذخیره آن باقیمانده است.(7)
2-4-2- آلودگی آبهای خلیجفارس بعد از جنگ نیروهای چند ملیتی با عراق: صرفنظر از آلودگیهای ناشی از انفجار كشتیها در اثر برخورد با مین و حملههای موشكی به نفتكشها و غیره كه گوشهای از اثرات آن را بیان داشتیم، سواحل شمال غربی خلیجفارس كه پایانهها و سكوهای نفتی كویت در آن قرار دارند به قول نیروهای چند ملیتی بر اثر گشودن شیرهای نفت توسط دولت عراق و به گفته دولت عراق بر اثر مورد اصابت قرار دادن نفتكشهای مجاور بندر احمدی توسط نیروهای چندملیتی سرچشمه عظیم آلوده كنندهای از این بندر به خلیجفارس گشوده شد و میلیونها تن نفت خام بر سطح آب جاری گردید كه روزهای پیدرپی جریان داشت. این لكه عظیم با پوشش سطح آب، آرام آرام درحالیكه آبزیان را نابود میساخت در مجاورت سواحل غربی وگاهی از میان خلیجفارس و زمانی در تماس با سواحل مزبور برحسب وزش باد به سوی جنوب شرقی و مشرق حركت كرد و هنوز هم درحالیكه به صورت لایههای قیر مانند و گلولههای جامد درآمده است به سوی شرق در حركت میباشد و گفته شده تا پائیز سال 1371 ناپاكیهای آن به سواحل هند و خلیج بنگال خواهد رسید. این لكههای عظیم نفت تا وقتیكه در سطحی وسیع و لایهای ضخیم باشند صرفنظر از سایر عوارض، چون حتی امواج هم قادر به ایجاد شكاف در لایه آن نمیباشند، انبوه انبوه آبزیان را در زیر پوشش خود به علت نرسیدن هوا و كمبود اكسیژن خفه خواهد ساخت.
یك چنین آلودگی تاكنون درجهان وجود نداشته و از آن به نام عظیمترین لكه نفتی جهان در محافل محیط زیست یاد میشود. طول این لكه بزرگ حدود 160 و عرضش حدود 32 كیلومتر بوده است.(8) چندی بعد به دنبال حملات هوایی نیروهای چند ملیتی به پایانهها و تأسیسات نفتی كویت (كه در آن هنگام در تصرف عراق بود) سر منشأ نفت مزبور به آتش كشیده شد و جهنمی غیرقابل تصور در سواحل دریا برپا گردید و قسمتی از لكه نفتی را نیز آتش فرا گرفت و دوزخ را بر روی آب گستراند. این آتش با این ابعاد در روی دریا بیسابقه بوده است. همانطور كه ملاحظه میگردد در این منطقه انواع آلودگیها كه هركدام مخربتر از دیگری میباشد و در نوع خود تاكنون بینظیر بودهاند یكی پس از دیگری به وجود آمدهاند. محافل علمی جهان این آتشسوزی را یك فاجعه عظیم محیط زیست اعلام كردهاند و گفتند حریق مزبور 15 تا 20 درجه دمای منطقه را كاهش خواهد داد. دود سركش آن به صورت ابری ضخیم نواحی وسیع مجاور را تیره و تار ساخت و از جهت شرق و جنوب شرقی تا دور دست آسمان را تا روزها از دید ساكنان آن پنهان كرد.
این لكه نفتی كه آغاز ورودش به خلیج فارس در حدود 6 بهمن 1369 میباشد، علیرغم تلاش فراوان بحرین، قطر، دوبی و عربستان برای مهار و جلوگیری از نزدیك شدن آن به ساحل، صدمات فراوانی به آنها وارد ساخت و در تاریخ 27 بهمن پس از حدود 20 روز سواحل شمال شرقی عربستان را فرا گرفت و بنا به گزارش رادیو ریاض خسارات سنگینی به كارخانههای آب شیرین كن بندر جبیل وارد ساخت. كارخانههای مزبور آب مصرفی شهر ریاض را تأمین میكنند.
دكتر محمدمهدی شفیعیپور، رئیس سازمان تحقیقات و آموزش شركت سهامی شیلات ایران در 15 بهمنماه 69 اعلام داشت: «تاكنون هیچ نشانهای مبنی بر آنكه لكههای عظیم نفت جاری در خلیجفارس سواحل جنوبی كشورمان را تهدید كند به دست نیامده است...» اما «با آلوده شدن آبهای خلیجفارس به لایههای عظیم نفتی و دیگر مواد آلودهكننده میزان متوسط آلودگی آبهای خلیجفارس 48 برابر بیشتر از میزان آلودگی آبهای سایر (دریاهای) جهان است.»(9)
با توجه به آنچه در قسمت (1-4-2) و اثرات آلودهساز حریق نوروز اشاره شد، اكنون باید در پی رویدادهای اخیر میزان آلودگی بسیار فراتر و وحشتناكتر باشد. از این روی نخستین و فوریترین تصمیم آن است كه مقامات مسئول و صاحب صلاحیت امور بهداشتی، از نظر پیشگیری، آبزیان صید شده را در سواحل مختلف مورد آزمایش قرار دهند تا در صورت لزوم قبل از آنكه جان هزاران نفر به خطر افتد از فروش و توزیع ماهیهای صید شده جلوگیری به عمل آید.
در خاتمه پیشنهاد میشود سازمانهایی چون: محیط زیست، بهداشت، منابع طبیعی، برنامه و بودجه، نهادهای مسئول دیگر، چگونگی و مقدار خسارات و غرامت و هزینههای نگهداری آوارگان و آلودگیهایی كه در این بخش و سایر بخشها بدان فهرستوار اشاره شد را دقیقاً بررسی و بدون فوت وقت در مراجع و دادگاههای بینالمللی مطرح و استیفای حقوق پایمال گشته ملت ایران را از دولتهای مسبب آن ادعا كنند.
پینویس
1- صدای جمهوری اسلامی ایران، اخبار ساعت 8، 30 بهمن 1369
2- كیهان 15 اردیبهشتماه 1370
3- کیهان 8 فروردینماه 1370
4- كیهان اول اردیبهشتماه 1370
5- صدای جمهوری اسلامی، 18 اردیبهشت 1370، گزارش برنامه بهداشتی خانواده
6- نشریه بررسی آبزیان خلیجفارس و تعیین میزان اثرات مواد آلودهكننده بر روی آنها، جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید چمران، شماره 177، ص 46 و 47
7- همان مأخذ
8- كیهان 13 بهمنماه 1369
9- كیهان 15 بهمنماه 1369