فرهنگ ایرانی در قزاقستان
گفتگو با دکتر حسن علی اوف
ایرانیان و اقوام ساکن در آسیای مرکزی از دیرباز روابط گسترده ای با یکدیگر داشته اند - زمینه های فرهنگی نیز از سده ها پیش یکی از دریچه های ارتباط این گروهها با یکدیگر بوده است . متاسفانه پس از اشغال 17 شهر قفقاز ایران این وابستگی و آمیختگی فرهنگی به دوری انجامید و امروزه نیازمند پیوستگی مجدد این فرهنگ و تمدن می باشیم . به طور کلی میتوان گفت ایران با کشورهای : ارمنستان - آذربایجان - گرجستان - ترکمستان - تاجیکستان - کردستانات - افغانستان و بلوچستان پاکستان یکی است و از دید نژادی آمیختگی دیرینه دارند و با کشور های قزاقستان و قرقیزستان و ازبکستان پیوستگی دیرینه فرهنگی و تمدنی داشته است . آنچه در زیر آورده می شود گفتگو با عضوی از پژوهشگران این عرصه در جمهوری قزاقستان است .
حسن علی اوف هستم - از قزاقستان - شهر آلمانی - دانشگاه زبانهای خارجی و ارتباطات بین المللی آبلای خان و رئیس کرسی زبانهای شرقی . در این بخش سه زبان پارسی - ترکی - هندی تدریس می شود . البته اصلیت من آذری است و 16 سال است که از جمهوری آذربایجان به قزاقستان مهاجرت کرده ام . دانشجویان ما پس از پایان تحصیلات به تدریس این زبان با مترجمی مشغول می شوند . فارسی برای قزاقها بسیار اهمیت دارد - زیرا ما اگر بخواهیم با ادبیات کلاسیک آشنا شویم - لازم است که پارسی را بدانیم - زیرا واژه های پارسی در آثار آن دوره بسیار دیده می شود .
آیا شعر فارسی به قزاقی ترجمه شده و در میان مردم راه یافته است ؟
بلی - رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری - ماجراهای شاهنامه فردوسی - غزلیات حافظ - سعدی - مولانا - عطار - نظامی و . . . در قراقستان فراوان است و مردم نیز از آنان استقبال میکنند . شعر فارسی در همه جای دنیا معروف است و این معروفیت در قزاقستان هم خودش را نشان میدهد . مردم نیز خوشحال می شوند که به زبان خودشان می توانند با روحیه عرفانی - ادبی و بزرگ شاعران مشرق زمین آشنا شوند .
سابقه زبان پارسی در میان قزاقها چگونه است ؟
شاعران دوره کلاسیک با شعرای ایرانی آشنایی داشته اند و از سوژه های آنها استفاده میکردند - مثل آبای غلام بایف - شاه کریم قودای بردی منظومه ای دارد که لیلی و مجنون نظامی گنجوی را به شعر قزاقی بازگویی کرده است و این شنان می دهد که زبان پارسی همیشه در قزاقستان سابقه داشته است . در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بعضی از آثار معروف ادبیات فارسی به قزاقی ترجمه شد - مثلا عارض ملا - شدی جهنگیر - ترمغن بت ایز تلاف کوشیدند شاهنامه را به نظم ترجمه کنند . در این دوره تعداد علاقه مندان به شعر فارسی بسیار زیاد بود و شاعران قزاقی علاوه بر زبان مادری به فارسی - عربی - روسی نیز مسلط بودند . شاعر بزرگ قزاق "آبای قونان بیاف" اصلا اولین بار اشعار خود را به پیروی از شاعران ادبیات کلاسیک ایران سرود و از آنها الهام میگرفت - به طوریکه یک جا میگوید : فضولی - شمسی - صیقلی - نوایی - سعدی - فردوسی - خواجه حافظ - همگی مدد یا شاعران فریاد . به تاکید نویسنده نامدار قزاقی "مختار اونضف" آبای در جوانی به شدت تحت تاثیر شاعران ضرقی قرار میگیرد و شعرها و داستانهای اساتید بزرگی همچون فردوسی - حافظ - نظامی - سعدی - رودکی و عطار و مولانا را از روی متن اصلی و گاهی ترجمه های جغتایی می خواند و حتی برای اولین بار عروض را در شعر قزاقی مطرح میکند . آبای - حافظ را استاد روحانی خود می دانست و احترام و اردات خاصی به او داشت .
اشعار برادر زاده او یعنی شاه کریم قودای بردی نیز از نظر معنی و مضمون بسیار شبیه به شعرهای حافظ است - شاید به این دلیل است که او اشعار حافظ را به قزاقی ترجمه نموده است . در دوران شوروی نیز شاعران قزاقی با ادبیات شرقی و غربی آشنایی داشتند و سعی میکردند آنها را به قزاقی منتقل کنند .
قدیمی ترین سابقه که از زبان فارسی در قزاقستان است چیست ؟
از قدیم زبان فارسی در قزاقستان وجود داشته است - اما در بعضی دوره ها حضورش را کمتر و در برخی دوره ها بیشتر می بینیم . شعرای قزاقی دوره های قدیم تر - زبان پارسی را میدانستند و یا با ادبیات پارسی آشنایی خوبی داشتند . به طوریکه در مکتب خانه ها گلستان و بوستان را در کنار درسهای دینی میخواندند – همین طور مثنوی – خمسه نظامی و داستانهای زیبای شاهنامه فردوسی را – بنابر این در قدیم این ارتباط ادبی وجود داشته است .
امروزه برای دانشجویان قزاقی زبان پارسی چه جذابیتی دارد ؟
زبان پارسی جذابیت خاص خودش را دارد . آنها میخواهند این زبان را به عنوان تخصص شان انتخاب نمایند و در این ضمینه فعالیت کنند تا روابط ادبی دو کشور که در طول تاریخ یکی بوده اند را حفظ کنند . دانشجویان ما برای تکمیل این زبان به ایران می آیند – مثلا پارسال یکی از دانشجویان من به ایران آمد و دوره دانش افزایی را گذراند و سال قبل هم همینطور بود . به تازگی نیز دانشگاه ما قراردادی با دانشگاه علامه طباطبایی بسته تا دانشجویان قزاق برای پژوهش و تکمیل زبان پارسی به آنجا سفر کنند .
شما میدانید که ارتباط ادبی یکی از مهم ترین مسائل ادبیات شناسی است و آگاهی از تاثیر ادبیات ها بر یکدیگر برای ساختن نقشه کامل ادبیات ملی هر کشوری لازم می باشد . به قول پرفسور میرزایف : تجریه ادبیات جهانی شدن نشان میدهد که ادبیات ملی نمی تواند به طور مجزا از جریان کلی هنری رشد کند . هر ادبیاتی از دیگر ادبیاتها تاثیر گرفته و بر دیگر ادبیاتها تاثیر گذاشته است .
رابطه ادبیات فارسی با ادبیات تورکی به طور کامل و ادبیات قزاقی به طور خاص چنین بوده است . البته ما بیشتر تحت تاثیر ادبیات فارسی بوده ایم و کمتر تاثیر گذاشته ایم . چون فارسی دارای سابقه بسیار کهن است و در کتیبه های باستانی هخامنشی نیز از پارسی باستان استفاده می شده است . موضوعات و شیوه ادبیات پارسی صدها سال است که وارد ادبیات ترکی شده است و حتی شکل ملی پیدا کرده است . مثلا در دولتهای آسیای مرکزی – شاعران بزرگی آثار خود را به پارسی نگاشته اند و در دربار شاهان مجالس ادبی به زبان پارسی برگزار می شده است . حتی امپراتوری ترک عثمانی نیز علاقه بسیاری به زبان پارسی داشته اند به طوریکه شاعران عصر سلطان سلیم و پسرش سلیمان آثارشان را به پارسی نگاشته اند .برخی از آنها از بزرگ مرد ایرانی مولانا جلال الدین محمد بلخی پیروی میکردند و به گسترش محبوبیت فردوسی بزرگ – سعدی – حافظ – نظامی – رودکی و . . . کمک میکردند . ادبیات ایران ذخایری بسیار غنی دارد که حاصل هزاران سال تاریخ و تمدن است که این امر موجب گسترش و حفظ آن در منطقه شده است . همین امر دلیلی برای جذب دانشجویان کشورهای تازه استقلال یافته برای دست یافتن به زبان کهن پارسی و فرهنگ غنی ایرانی است .
انتظار شما از دولت ایران چیست ؟
ما میخواهیم که از پژوهشهای علمی استفاده کنیم تا بتوانیم ارتباط بیشتری با مردم – تاریخ – و فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانیان داشته باشیم . دولت نیز باید برای این پیوستگی و یکی شدن فرهنگها و تمدنهای ایرانی کوشش کند .
ایران برای قزاق ها چه جذابیتی دارد ؟
ایران برای ما و بسیاری کشورهای جهان جذاب است . به خصوص به عنوان یک کشور بزرگ , مهد تمدن و ادبیات غنی . ما برای گسترش فرهنگی – سیاسی و اجتماعی دو کشور کوشش میکنیم .
بن مايه : www.Ariarman.org