اصطلاحات سیاسی

اصطلاحات سیاسی

اصطلاحات سیاسی

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۲۵۰

بازدید دیروز

۰

بازدید ماه

۱۲۵۰

بازدید کل

۹۱۶۰۹۹۷

افراد آنلاین

۹۵۴


اصطلاحات سیاسی

دانلود کامل واژه نامه


تربیت سیاسی Political Education (instruction)
آماده کردن فرد برای مشارکت فعال در زندگی سیاسی و پذیرفتن مسوولیت در جامعه، آشنا کردن شخص با حقوق فر دی و اجتماعی، نظام ها و فلسفه ها و اندیشه های سیاسی، نقش سیاست در زند گی اجتماعی، مسایل سیاسی روز موقعیت و پایگاهش در کشور و صحنه ی بین المللی. تربیت درست سیاسی هم موجب سعادت و همبستگی ملی و هم تفاهم بین المللی می شود.

آزادی مثبت Positive freedom
1- آزادی برای انجام کار نیک که جوهر سنت فلسفی ایده آلیسم یا آرمان گرایی است.
2- از میان برداشتن اجبار و انجام هر کاری را به اختیار انسان گذاشتن به خودی خود،کمک برای آزادی نیست. آرمان آزادی واقعی آن است که بیشترین امکان برای تمام اعضای جامعه، مسوولیت برابر تامین گردد تا خود را به کمال برسانند.

نظام چند حزبی multiparty system
نظام سیاسی که درآن، تعداد زیادی از احزاب سیاسی مشترکا برای به دست گرفتن حکومت اقدام می کند و وقتی حزبی پیروز شد، می کوشد تا به کمک چند حزب دیگر و با رعایت نظر آنها، اکثریت لازم را کسب و نقشه های خود را عملی کند، مثل وضعی که در ایتالیا وجود دارد. نظام سیاسی با حزب مسلط نیز معمولا در نظام های سیاسی چند حزب پیش می آید که چندین حزب در کشور فعالیت می کنند؛ اما اغلب این احزاب، کوچک و کم عضو اند و در برابر این احزاب کوچک، یک حزب بزرگ وجود دارد که به تنهایی قادر است اکثریت نسبی آرا را در کشور کسب کرده و زمام امور را به دست گیرد، مثل وضع حزب کنگره در هند.

چند فرهنگ گرایی؛ سیاست چند فرهنگی؛ آیین تعدد فرهنگ ها Multiculturalism
این واژه بیانگر تلاش هایی است که در بسیار از کشور ها برای خاتمه دادن به اختلافات بین فرهنگ اکثریت و فرهنگ های متنوع متمایز گروه های اقلیت صورت می گیرد. بر اساس سیاست چند فرهنگی، فرهنگ های گوناگون مثل نقش و نگار های موزاییکی در کنار هم قرار می گیرند به نحوی که هیچ اقلیتی مجبور نیست عناصر فرهنگی خود را کنار بگذارد یا از یاد ببرد.

سرمایه داری انحصاری Monopoly Capitalism
تمرکز سرمایه های بزرگ، از بین رفتن رقابت آزاد و طرد یا نابودی واحد های کوچک صنعتی و تولیدی به وسیله ی واحد های بزرگ، موجب تبدیل سرمایه داری توأم با رقابت آزاد به سرمایه داری انحصاری می شود که وجه مشخصه ی امپریالیزم است.

اراده ی عمومی؛ خواست همگانی General will
واژه ای که روسو برای تمیز اراده ی عامه (اراده ی جامعه از جنبه ی سیاسی) از اراده ی اکثریت، فرد، چندفرد و یا یک طبقه بر این و یا آن مورد، به کار برد. به نظر ژان ژاک روسو، برای این که دولت خصیصه ی اساسی خود یعنی خصیصه ی اخلاقی را حفظ نماید، باید متکی بر اراده ی عمومی، یعنی بر رضایت افرادی باشد که بر آن ها حکومت می کند. اراده ی عمومی، غیر قابل تقسیم و غیر قابل انتقال و مطلق و خطا ناپذیر است.

قوم مداری؛ قوم پرستی؛ خود مرکزی قومی Ethnocentrism
قوم خود را مرکز جهان دانستن یا هنجار های فرهنگ جامعه ی خود را مطلق و بی چون و چرا پنداشتن و به جوامع دیگر که هنجار های متفاوتی دارند، با تحقیر نگریستن. قوم مداری یا خود مرکزی قومی باعث ایجاد عقاید قالبی، عدم تفاهم و کشمکش بین جوامع می شود. این واژه را ویلیام گراهام سامنر ( 1910- 1840) جامعه شناس امریکایی وارد فرهنگ اجتماعی کرد و از نظر او دیدگاهی است که بر اساس آن، گروه خودی، محور و مرکز همه چیز است و همه چیز با توجه بدان مورد ارزیابی و سنجش قرار می گیرد.

خاورمیانه ی جدید New middle east
اندیشه ای که در سال 1993 توسط "پرز" وزیر امور خارجه ی اسراییل و در کتابی به همین نام مطرح شد. اهداف طرح خاورمیانه ی جدید را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
تفوق اسراییل بر جهان عرب به عنوان رژیمی که از قدرت برتر اقتصادی و نظامی در برابر اعراب برخوردار است و تحمیل سلطه ی اقتصادی و امنیتی بر دنیای اسلام، نقش اسراییل به عنوان پل عبور شرکت های انتفاعی امریکایی و اروپایی به سراسر دنیای اسلام؛ تضمین سلطه ی ایالات متحده ی امریکا بر تمام گذرگاه های واقع در خلیج فارس تا دریای مدیترانه و اقیا نوس هند و در یای سیال؛ تغییر دادن فرهنگ و عقاید اعراب در جهت به رسمیت شناختن موجودیت اسراییل؛ ایجاد گروه بندی های جدید در برابر گروه بندی های عربی؛ ایجاد تغییر در عهد نامه های منطقه و عقد قرار داده های دو جانبه ی تازه بین کشور های عربی و اسراییل.

رجاله سالاری؛ حکومت فرومایگان؛ غوغا سالاری monocracy
حکومتی که غالبا در خلال بحران ها، شورش ها و تحولات به طور موقت تشکیل می شود و اداره ی امور جامعه به دست مردم جاهل ، حقیر و بی اطلاع می افتد. مردمی که نه تابع عقل و خرد، بلکه دست خوش احساسات هستند و در نهایت درجه ی تلقین پذیری قرار دارند و برای رسیدن به هدف خود خشونت می ورزند. در دوران حکومت جاهلان و مردم بی سر و پا، اشخاص شایسته وکار دان از فعالیت های سیاسی و اجتماعی دور می شوند. یکی از شا عران عرب جاهلی به نام افوه شعری بدین مضمون سروده است:"مردم صلاح نپذیرنده که در حرج و مرج باشند و یا سرور و راه نمایی نداشته باشند، و سرور راه نمایی در میان نخواهد بود اگر جاهلان سرور یابند ". گاهی نیز در اثر شکست نیروهای انقلابی و موفقیت ارتجاع و ضعیف شدن اقشار مترقی جامعه ، شرایط مساعدی برای یکه تازی اشخاص بی شخصیت به وجود می آید که در راس امور قرار می گیرند و در سیر حوادث و تاریخ تاثیر می گذارند. از آن جا که فرو مایگان نمی توانند رجال بزرگ به تاریخ عرضه کنند، به اشخاص مکار، عوام فریب و یا بی رحم متوسل می شوند که قادر اند برای مدتی به منافع آن ها خدمت کنند.


آپولیتیسم؛ سیاست گریزی؛ بی طرفی در سیاست Apolitisme (apoliticism)
واژه ی فرانسوی به معنای لاقیدی نسبت به سیاست و مسایل اجتماعی ومیهنی، خودداری از شرکت در جریانات سیاسی وامتناع از اتخاذ مشی روشن سیاسی. بی طرفی نسبت به امور سیاسی از عدم آموزش وآگاهی سیاسی ناشی می شود. ادعای بی طرفی درسیاست، ادعایی است ضد میهن دوستی. زیرا میهن دوستی از دخالت فعال درسیاست جدا نیست. میهن دوست ، طرف و هدف دارد و نمی تواند نسبت به جریانات سیاسی بی طرف بماند واین طرف وهدف ، نجات و سعادت مردم است. در هم آمیختن دانش، فرهنگ واخلاق سیاسی با بازیگری های سیاسی یکی از عوامل سیاست گریزی است.

طاق بحران؛ هلال بحران (Arc of crisis)
برژینسکی مشاور امنیت ملی حکومت کارتر در سال1979 از یک طاق بحران نام برده است که از شاخ آفریقا و مصر تا هند امتداد دارد. به اعتقاد وی، سرنگونی رژیم محمد رضاشاه، روی کمانه ی شمالی این طاق بحران، یعنی ایران، ترکیه، پاکستان وافغانستان ( کشور هایی که بین شوروی سابق منطقه ی اقیانوس هند وخلیج فارس قرار گرفته اند) تاثیر می گذارد که خود باعث اتخاذ تصمیمات مهم درسیاست خارجی امریکا می گردد: مثل کوشش برای وادار کردن مصر واسراییل به نزدیکی هرچه بیشتر وتقویت پیوند های نظامی میان پاکستان، ترکیه، یمن ( شمالی) ودیگر کشور های عربی ضد شوروی سابق به منظور توسعه ی الگوی همکاری منطقه ای.

آتلانتیک گرایی (Atlantism)
اصلاح ژئوپولیتیکی که از جنبه ی تاریخی وجغرافیایی به بخش غربی تمدن جهان، از جنبه ی نظامی – راهبردی به کشورهای عضو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی ( ناتو) ودر درجه ی اول به ایالات متحده ی امریکا، ازجنبه ی فرهنگی به شبکه ی خبری واطلاعاتی امپراتوری ها- رسانه های غربی، از جنبه ی اقتصادی- اجتماعی به نظام بازار به عنوان شکل مطلق زندگی اقتصادی گرایش دارد. هدف اتلانتیک گرایان، راهبرندگان تمدن غرب و پیروان آن ها در کشورهای دیگر جهان، قرار دادن نوع بشر تحت کنترول اجتماعی ، اقتصادی والگوهای فرهنگی تمدن غربی است. آن ها سازندگان نظام نوین جهانی شمرده می شوند که در آن، یک اقلیت ثروتمند جمعیت کره ی زمین از همه ی امکانات ومواهب بهره می برند که به بیلیون طلایی golden billion معروف اند.

آتاشه؛ وابسته (Attache)
عنوان وابسته به پایین ترین مقام در اعضای یک ماموریت دیپلماتیک اطلاق می گردد. ولی اغلب برای انجام وظایفی خارج از امور ساده ی دیپلماتیک نیز عنوان وابسته داده می شود. که در این صورت، وظایف خاص آن ها بعد از عنوان وابسته ذکر می شود: مثل وابسته ی نظامی، وابسته ی فرهنگی، وابسته ی بازرگانی، وابسته ی مطبوعاتی.

اقتدار طلبی؛ قدرت گرایی؛ استبداد طلبی؛ فرمان پرستی؛ مرجع باوری (Authoritarianism)
1- آیین مبتنی بر هواداری از سرسپردگی محض به مرجع اقتدار و مخالفت با آزادی فرد.
2- حکومتی که درآن، آزادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت که معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان یا متنفذان متمرکز است، قرار گیرد.
3- شیوه ای در اداره وحکومت که به موجب آن ، کارها بیشتر از روی دستورات بی چون وچرا وتهدید به مجازات صورت می گیرد و در آن از مشورت واقناع افراد اثری نیست.

ادامه در دانلود...