اسناد تاریخی دریای پارس (خلیج فارس)
گردآوری : روزبه پارساپور
تمام متون قديمي جغرافي جهان از نقشههاي هكاتايوس و بطلميوس تا آثار جغرافيدانان و جهانگردان مسيحي و مسلمانان، شعبهاي بزرگ از اقيانوس هند را كه از جنوب ايران به موازات بحر احمر تا قلب دنياي قديم پيش رفته است، را درياي فارس ناميدهاند.دریایی که امروزه عمان نامیده میشود و قدمی تاریخی ندارد و خلیج فارس امروزی همگی در حقیقت دریای بزرگ پارس بوده است .
از سدههاي هفتم و هشتم پيش ميلاد تمام عالمان از جمله آناكسي ماندر، هكاتوس، هرودوت، اراتوستن، هيپارك، پومپوني مله، كراتس مالوس، استرابون، بطلميوس، مايكروپيوس، ايزيدورسويلي، محمدبن موسي الخوارزمي، ابوزيد بلخي، ابن سرابيون، ابن رسته، ابن فقيه، قدامه، ابن فضلان، ابن خردادبه، مسعودي، استخري، ابن حوقل، مقدسي، ناصرخسرو، ادريسي، جيحاني، فرازي، بيروني، ابن جبير، ياقوت، قزويني، مستوفي، ابن بطوطه، یعقوبی ، ابن بلخی ، حافظ، شرفالدين علي يزدي، ابوالغازي و ... درياي جنوبي ايران را تحت اسامي و عناويني نظير خليج فارس، خليج پارس، درياي فارس، بحرالفارس، بحر فارس، سينوس پرسيكوس،4 ماره پرسيكوس،5 گلف پرسيك،6 پرژن گلف (گالف)، 7 پرزشير گلف، پرسيس8 ياپرسيكوس،9 ناميدهاند.
بررسي و بازنمود اوضاع و احوال اجتماعي،سياسي و اقتصادي خليج فارس و جزاير آن پس از اسلام تا برهه تجاوز پرتغاليها و تشريح وضعيت آن از عصر صفويه تا امروز مبحثي عظيم ميطلبد كه از حوصله اين نوشتار خارج است. در ادامه به بررسي سنديت نام خليج فارس از ميان منابع تاريخي ـ جغرافيايي ايراني، يوناني، اسلامي، غربي و اسناد حقوقي خواهيم پرداخت.
در كتيبهاي از داريوش بزرگ شاه هخامنشي واژه يا عبارت « درايه تيه هچا پارسه آئي تي Draya tya hacha Parsa aity بر آبراه خليج فارس اطلاق شده است كه معناي آن « دريايي كه از پارس ميرود» است.داریوش بزرگ در این کتیبه از خلیج فارس به نام «دریایی که از پارس میآید» نام بردهاست. در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشارهای نیز به اروندرود شدهاست که در آن دوره ارونگ گفته میشدهاست:
دارنده دشتهای فراخ و اسبهای تیزرو که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمیخسبد، هرگز فریب نمیخورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر میآید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاههای آریایی را مینگرد.
سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شدهاست.
فلاويوس آريانوس (Flavius Arrianus) مورخ يوناني كه در قرن دوم ميلادي ميزيسته است در كتابش آنابازيس براي نام خليج فارس واژه « پرسيكون كااي تاس Persiko Kaitas» « خليج فارس» را به كار برده .
« استرابون Strabon» جغرافيدان معروف يوناني هم كه در نيمه قرن اول ميلادي زندگي ميكرد در كتاب خود مكرراً از همين واژه براي معرفي خليج فارس بهره برده و به ويژه تصريح ميكند كه اعراب بين درياي سرخ و خليج فارس (پرسيكون كا اي تاس) روزگار ميگذرانند.
كلوديوس پتوله ما اوس (Claudius Ptalemaeus) معروف و مشهور به بطلميوس بزرگترين جغرافيادانان عالم در قرون اوليه پس از ميلاد در قرن دوم ميلادي از آبراه خليج فارس تحت نام « پرسيكوس سينوس Persicus Sinus» ذكر كرده است كه دقيقاً به مفهوم « خليج فارس» است. در برخي منابع لاتين اين واژه به صورت سينوس پرسيكوس و « ماره پرسيكوم Mare Persicum» هم ذكر شده است كه معناي عبارت اخير درياي پارس است.
لازم به يادآوري است كه در بسياري از زبانهاي زنده دنيا نيز همين واژه سينوس پرسيكوس براي معرفي نام خليج فارس وارد شده است. چنانكه در زبانهاي : فرانسه به صورت : Golfe Persique؛ .6انگليسي Persian Gulf؛ آلماني Persischer Golf؛ ايتاليايي Golfo Persico؛ روسي Persidskizaliv؛ ژاپوني Perusha Wan؛ و تركي Farsi Korfozi ثبت شده است.
نئارخوس ، دریاسالار مقدونی که در سال 326 پ.م به دستور اسکندر مقدونی ، دریای پارس را پیمود و تا دهانه ی رود سند پیش رفت ، در سفرنامه ی خود می نگارد:
«اسکندر خیال داشت کشتی های زیاد ترتیب داده و خود از دهانه ی سند تا دریای هند و پارس سیر نماید»
در جای دیگر نوشته است :
«پس از دویست استاد راه به ریگ و از آن جا به دیلم و دهنه ی رودخانه ی اندیان آمدیم، رودخانه ی اندیان سرحد خوزستان و فارس و پس از سند بزرگترین رودخانه است ، هیچ یک از سواحلی که پیمودم مانند دریای پارس آباد و معمور نبود.»
ادامه در دانلود...