خلیج فارس حوزه قدرت کریمخان زند
تاریخ:۱۳۸۸/۰۷/۱۰
خلیج فارس حوزه قدرت کریمخان زند
روزبه پارساپور
در سال 1163 هجری کریم خان زند به پادشاهی ایران رسید. او در آغاز فرمانروایی با مدعیان زورمندی روبرو شد و بدین سبب فرصت توجه به به امور حیاتی خلیج فارس و جزایر این دریا را نیافت.در زمان پادشاهی کریمخان زند بخشهای بسیاری از سرزمینهای ایران پیکره اصلی ایران را تشکیل میدادند که مدیریت و رهبری قدرتمند او موجب همبستگی ملت ایران و عدم نفوذ بیگانگان و متجاوزان را فراهم ساخته بود که متاسفانه امروزه چنین نیست و بسیاری از این سرزمینهای ایران با دسیسه های استعمار روس و انگلیس از ایران تجزیه شدند. نیمی از پاکستان (اقوام ایرانی بلوچ)، نیمی از ترکمنستان و ازبکستان (اقوام ایرانی تاجیک و ترکمن) بخشی از عراق و شیعیان و کردهای عراق، سرزمینهای آران، شروان، ارمنستان، گرجستان، داغستان و قفقاز، بحرین و بخشی از حوزه جنوبی خلیج فارس قسمتهایی از ایران دوره کریمخان زند است که بخشی از سرزمین ایران بزرگ محسوب میشدند.
روابط پادشاه دلاور زند با استعمار انگلیس از دیگر دولتهای اروپایی گرمتر بود، اما خاصه در آغاز پادشاهی، قادر به حمایت از ایشان نشد.چنانچه در محرم سال 1173 هجری (15 اکتبر 1759 میلادی) چهارکشتی جنگی فرانسوی تجارتخانه انگلستان را در بندر عباس گلوله باران کرد، و پس از آنکه کارکنان کشتی تجارتخانه را تاراج کردند و به آتش کشیدند، شانزده تن نگهبان آنرا به اسیری گرفتند و بردند.گرچه کشتیهای فرانسوی دوهفته پس از اینکه از بندرعباس بیرون رفتند، اما انگلیسیان از استقرار امنیت خلیج فارس و بندرهای مربوطه چنان ناامید شدند که در سال 1177 هجری (مارس 1763 میلادی) مرکز تجارت خود را از بندر عباس – یادگاه شاه عباس کبیر صفویه ، به بصره منتقل کردند.هلندیها بلافاصله پس از حمله فرانسویها مرکز تجارتخانه خود را از بندرعباس به بصره که در آن روزگار بخشی از امپراتوری ترکان عثمانی بود منتقل کردند.
انتقال مرکز تجارت هلند و انگلیس از ایران به خاک بصره، ضربه شدیدی به بازرگانی ایران وارد کرد. از اینرو پادشاه زندیه با همه گرفتاریهای داخلی به جبران آن مصمم شد. شرکت هند شرقی، استعمار انگلیس را به گشایش تجارتخانه ای در بندر بوشهر تشویق کرد و تجارت در این بندر را علاوه بر امتیازات دیگر منحصرا به ایشان واگذار نمود (اواخر سال 1176 هجری برابر با 1763 میلادی) و به شیخ بوشهر فرمان داد عمارتی مجهز در باغی وسیع برای کمپانی هندشرقی انگیس بسازد. این باغ و عمارت بعدها محل کنسولگری انگلیس در بوشهر شد.
در سال 1167 هجری برابر با 1753 میلادی بارون نیفوزن Baron Kniphouson مدیر تجارتخانه هلند در بصره با دو کشتی کوچک و پنجاه نفر جزیره خارک را اشغال کرد و در آنجا یک قلعه نظامی و یک مرکز تجاری معتبر برای صید و خرید و فروخت مروارید دایر کرد.مقارن این احوال میرمهنا یکی از اعراب تابع ایران بزرگ حاکم بندر ریگ بود. او چون کریمخان را سرگرم جنگ با بیگانگان و گردنکشان داخلی دید، از سر غرور دعوی خودسری و آغاز دست اندازی به شهرهای مجاور کرد.صادقخان بیگلربیگی فارس، برادر مادری کریمخان عده ای را به سرکوبی او فرستاد. میرمهنا به جزیره خارگو گریخت، از آنجا به جزیره خارک رفت، هلندیها را از آنجا بیرون کرد و اموالشان را غارت نمود.از این زمان نیرو و غرور میرمهنا فزونتر شد و راهزنی آغاز کرد. شهریار دلاور زند، زکیخان زند را به دستگیری او فرستاد. میرمهنا به بصره گریخت. در آنجا کشته شد و دو جزیره خارک و خارکو دوباره به سرزمین ایران بازگشت.
انگلیسی ها آنهمه امتیازاتی را که شهریار ایران به ایشان داده بود خوارمایه گرفتند و ناسازگار ماندند. کریمخان درصدد تلافی برآمد. در بهار 1187 هجری برابر با 1773 میلادی طاعون سختی در بصره ظاهر شد و بیش از نیمی از مردم این شهر با کشت. انگلیسیها از بیم واگیری بیماری هرچه پول و کالا داشتند در کشتی نهادند و راهی بمبئی شدند. کشتیهای ایرانی راه را بر آنها بستند. یکی از آن دو کشتی به تصرف نیروهای ایران در آمد و دو نفر از کارکنان آن اسیر شدند.در همین سال عمر پاشا حاکم بغداد به زائران ایرانی آزار و اذیت فراوان روا می داشت.بغداد که در بسیاری از دوره های تاریخی بخشی از ایران محسوب میشده است و نام این شهر نیز ایرانی می باشد به اشغال ترکان عثمانی درآمده بود.شاه ایران از توهین های حاکم ترک بغداد به ایرانیان به خشم آمده و در اواخر سال 1188 هجری صادقخان برادر خود را با سی هزار سپاه برای تسخیر بغداد و بصره راهی غرب ایران کرد.
نیروی دریایی و زمینی در ماه صفر 1198 به کنار اروند رود رسیدند. انگلسیها که در طول تاریخ از دشمنان سوگند خورده ایرانیان بوده و هستند در آن زمان دو کشتی جنگی را برای یاری حاکم ترک بصره راهی جنگ با ایرانیان نمودند. به این حال ارتش دلاور ایران از اروند رود گذشتند و بصره را محاصره نمودند. کار محاصره 13 ماه زمان برد. سلطان عثمانی از خطر ایرانیان اندیشید و جمعی از سرکردگان پاشایان ترک ولایتهای تابع امپراتوری خود را به یاری حاکم بصره فرستاد. با اینحال سودی نداشت و کمک امام احمد امیر مسقط که در ماه جمادی الاخر سال 1189 هجری با چند کشتی جنگی و 12000 سپاهی برای رفع محاصره بصره توسط نیروهای ایرانی راهی اروند رود کرد ولی نتوانستند مانع از اقدامات ایران شوند. سلطان عثمانی چون در این کار درماند درصدد جلب رضایت خاطر شاهنشاه زند برآمد، سر عمر پاشا را که به زائران ایرانی آزار و اذیت میرساندند را موجب خشم ایرانیان و پادشاه ایران را فراهم ساخته بود از تن جدا نمود و به ایران فرستاد. کریمخان زند سفیر سلطان عثمانی را به گرمی و مهربانی پذیرفت اما وی را چندان در دربار خویش نگه داشت تا صادقخان بصره را گشود و سلیمان آقا حاکم آنجا را اسیر کرد و به شیراز فرستاد (در بهار سال 1190 هجری).
فرمانده سپاه ایران پس از چهار ماه اقامت در بصره سرکردگی را به علی محمدخان زند سپرد و خود راهی شیراز شد.پس از اینکه بصره به دست ایران اداره شد، انگلیسیها مرکز تجارت خود را دگر باره به بوشهر منتقل نمودند. از این زمان این بندر از نو اعتبار بسیار یافت و بندر بصره در مقام دوم اهمیت فراوان پیدا کرد.در سال 1191 هجری زمانی که علی محمد خان زند در بصره بود، عده ای از اعراب منتفچ بر او شوریدند. علی محمدخان زند به سرکوبی آنها رفت ولی سپاه ایران ناآگاه به باتلاق کشانده شده و عده ای کشته شدند.علی محمدخان هم به دست غلام خود کشته شد و باردیگر بصره دچار هرج و مرج شد. شهریار زند دگربار صادقخان را به آنجا فرستاد. اوهمه شورشیان را از میان برداشت، شهر آرام گشت و تا روز 13 صفر 1193 هجری که کریمخان شهریار زند درگذشت در بصره ماند. پس از عزیمت صادقخان به شیراز و خالی مانده شهر بصره از حاکمان ایرانی، سلطان متجاوز عثمانی از فرصت بدست آمده استفاده نمود و حاکمی بدانجا فرستاد و بدین گونه بصره از نو به تصرف ترکان درآمد.
متاسفانه پس از مرگ کریمخان شهریار دلاور زند میان بازماندگانش بر سر جانشینی او چنان اختلاف افتاد که جسد چنین پادشاه بی باک و میهن دوستی چندین روز بر زمین ماند و کسی وی را به خاک نسپارد. این جنگها و آشفتگیها در ایران بر سر جانشینی موجب سواستفاده اعراب حوزه جنوبی خلیج فارس که بخشی از سرزمین ایران محسوب میشدند را فراهم ساخت و آنها به نافرمانی و شورش پرداختند.از سوی دیگر گستاخی و بی باکی دزدان دریایی در دریای پارس که از سالها پیش به دزدی و غارت کشتیها میپرداختند و برخی حوادث دیگر علاوه بر اشفتگی های دولت مرکزی در ایران، موجب نفوذ دولت استعمارگر و اهریمن صفت انگلستان در ایران و آبهای خلیج فارس کشورمان را موجب گشت.