ناوهای سفارشی عربستان؛ کاربردها و پیش بینی ها
تاریخ:۱۳۹۴/۰۸/۰۵
ناوهای سفارشی عربستان؛ کاربردها و پیش بینی ها
زمان رضاخانی*
جدی ترین کاربرد چهار ناوچه کلاس فریدم که عربستان سعودی به آمریکا سفارش خرید داده است، می تواند علیه همسایگان کوچکِ این کشور باشد و این واقعیت، ضرورت تنش زدایی و همکاری میان کشورهای منطقه را بیش از پیش آشکار می کند. رسانه های غربی به تازگی از پذیرش درخواست ریاض برای خرید چهار فروند ناوچه آمریکایی خبر داده اند. سفارش 11 میلیارد دلاری ریاض در کاخ سفید تایید شده و بعید است کنگره نیز بخواهد جلوی آن را بگیرد.
نخستین چیزی که در این معامله جلب توجه می کند، قیمت گزاف آن است. تارنمای «دیفنس نیوز» نوشته است این چهار ناوچه، از نوع پاسناوهای موسوم به کلاس آزادی (Freedom-Class) در آمریکا خواهند بود. همین تارنما توضیح داده است که در معامله ریاض و واشنگتن، 4.3 میلیارد دلار هزینه ناوها خواهد بود که با احتساب هزینه های آموزش و لوازم یدکی و پشتیبانی های فنی، کل قرارداد به 11 میلیارد و 250 میلیون دلار خواهد رسید.
نکته اینجاست: بهای هر فروند از پاسناوهای کلاس آزادی در آمریکا 369 میلیون دلار است و به نظر می رسد واشنگتن کلاه گشادی بر سر ریاض گذاشته و ریاض نیز به هر دلیلی، این معامله را پذیرفته است.
اما دومین نکته، کاربرد پاسناوهای خریداری شده از آمریکا است. پیش از آنکه درباره کاربرد این کشتی های جنگی اظهار نظر کنیم، باید بدانیم که پاسناو (frigate) چیست. اصولا ناوهای جنگی را بر اساس اندازه شان دسته بندی می کنند. ناوهای هواپیمابر، بزرگترین ناوهای جهان هستند و چنانکه از نامشان پیداست، وظیفه اصلی آنها جا به جاییِ انبوهی از جنگنده ها به مناطق دوردست و عملیاتی است. نبردناوها که ناوهایی غول پیکر بودند، به دلیل چابک نبودن و بزرگی بیش از اندازه، کنار گذاشته شده اند. رزمناوها، ناوهایی بزرگ به طول حدود 170 متر هستند که بیشتر برای عملیات پدافند هوایی در دوردست استفاده می شوند. «ناوشکن» ناوی جنگی و بسیار چابک است که سلاح برتر و عامل قدرت دریایی برای ارتش ها به شمار می رود. ناوشکن ها چیزی بین 100 تا 150 متر طول دارند و به مدرن ترین سلاح های رزم دریایی مجهز هستند. بسیاری از ناوشکن ها امکان حمل تعدادی بالگرد نیز دارند. پس از ناوشکن ها، پاسناوها هستند که با ناوشکن ها کمابیش هم اندازه اند، اما از نظر تجهیزات و کاربرد، به گونه ای طراحی شده اند که توان پاسوَری دارند؛ یعنی ناوچه های محافظ هستند. از پاسناوها برای محافظت از ناوهای بزرگتر (مثلا ناوهای هواپیمابر) استفاده می شود.چیزی که عربستان دارد می خرد، در ردیف پاسناوها تعریف شده است. اکنون می توان کاربردهای احتمالی این پاسناوها را بررسی کرد.
کاربرد علیه رژیم صهیونیستی
قوانین جاری در ایالات متحده آمریکا، به دولت اجازه نمی دهد سلاح هایی به کشورهای عرب بفروشد که از نظر کیفیت، برتر از سلاح های رژیم صهیونیستی باشد. مبانی حقوقی این وضعیت که در اصطلاح، قانون «برتری کیفی» نامیده می شود، در پیوندهایی که زیر مقاله ارجاع شده (1 و 2) قابل دسترسی است.
درست به همین دلیل است که جنگنده های F-15 رژیم صهیونیستی، یک سر و گردن برتر از F-15های عربستان هستند.بنابراین، ریاض می تواند مطمئن باشد ناوچه هایی هم که از ایالات متحده تحویل خواهد گرفت، از نظر تجهیزات و امکانات، ضعیف تر از ناوچه های اسرائیلی الیات، لاهاو و هانیت خواهند بود.افزون بر این، دولت ها و نمایندگان کنگره آمریکا از هر دو حزب حاکم بر این کشور، در سال های پس از جنگ سرد، بارها تاکید کرده اند که حفظ امنیت رژیم صهیونیستی را بر خود فرض می دانند. بدین ترتیب، با سابقه ای که از دولت ریاض داریم، بعید به نظر می رسد عربستان بخواهد خود را مقابل آمریکا قرار دهد.
کاربرد علیه ایران
مسلما چهار ناوچه نمی تواند تهدیدی برای نیروی دریایی راهبردی ایران باشد. جمهوری اسلامی ایران علاوه بر استفاده از ناوچه های کهنه کار الوند، البرز و سبلان، ناوشکن های مدرن جماران و دماوند را نیز در سال های اخیر عملیاتی کرده و ناوشکن های بسیار مدرن سهند و سینا هم بزودی عملیاتی خواهند شد. به علاوه، چندین ناوشکن کلاس موج (مانند جماران) و ناوچه های کلاس کمان و پیکان نیز در دست ساخت است.
نیروی دریایی ایران در آن سال هایی که حوزه فعالیتش خلیج فارس و دریای عمان بود، در مدت چند ماه نیروی دریایی دشمن را بکلی نابود کرد و ارتش صدام تا پایان جنگ با نیروهای زمینی و هوایی می جنگید. امروز حوزه عملیاتی نیروی دریایی ایران از سواحل مکران تا خلیج عدن، اقیانوس هند و دریای سرخ را دربر می گیرد و به همان نسبت بر تجربه عملی این نیرو نیز افزوده شده و بعید است چهار ناوچه بتواند چیزی را در این زمینه تغییر دهد.
افزون بر این، نیروی دریایی ایران، حفظ امنیت آب های خلیج فارس و دریای عمان را دستکم به خاطر منافع اقتصادی و راهبردی ایران، فریضه خود می داند و کشورهای پیرامون، اگر معادلات منطقه را بدرستی محاسبه کنند، باید در حفظ امنیت آب های منطقه با ایران همکاری کنند. این موضوع هم احتمال کاربرد ناوچه های یادشده علیه ایران را ضعیف تر می کند.
کاربرد علیه همسایگان
عربستان سعودی با شماری از همسایگان کوچکتر خود مانند قطر، رقابت سیاسی و منطقه ای دارد و با شماری دیگر، مانند امارات متحده عربی، درگیر اختلاف های ارضی است. اختلاف ارضی عربستان و امارات، به منطقه ای با نام «خور العدید» (Khawr al Udayd) مربوط است. این منطقه در اصل، بخشی از ابوظبی بود؛ اما زمانی که کشور امارات متحده عربی با پیوستن پنج امیرنشین به یکدیگر تشکیل شد (1971)، عربستان کنترل این منطقه را در اختیار گرفت. مقام های دو کشور در سال 1974 قراردادی امضا کردند که حق مالکیت خورالعدید و منابع نفت و گاز آن را به عربستان واگذار می کرد. این توافق، هرگز در مجلس امارات تصویب نشد و تا امروز هم از سوی امارات به رسمیت شناخته نشده است. افزایش شکاف قدرت میان ریاض و ابوظبی، طبعا عربستان را در موضعی قرار می دهد که به سود امارات نخواهد بود.
اما امارات، کشوری نیست که بیشترین ضربه را از بر هم خوردن توازن قوا با ریاض متقبل می شود. در واقع، قطر را باید بازنده اصلی سیاست های ریاض دانست. رهبران قطر در دهه های اخیر کوشیده اند تصویری مدرن و انعطاف پذیر از یک شیخ نشین عرب ارایه کنند. برنامه های نوسازی در قطر، تاسیس شبکه الجزیره و پشتیبانی از اخوان المسلمین در مقابل وهابیون را در همین راستا می شود ارزیابی کرد. همین سیاست ها سبب شده است تا دوحه بارها تا سرحد قطع رابطه با ریاض، بحرین و ابوظبی پیش برود. در واقع اگر پایگاه هوایی ایالات متحده در ابونخله نبود، احتمالا عربستان تاکنون کشور کوچک قطر را بلعیده بود. چند سال پیش هم اعلام شد که قطر حتی حاضر است در مقابل حفظ امنیت کشورش، همه هزینه های نیروهای آمریکایی در خاک خود را تقبل کند. هفته گذشته نیز تارنمای «ورلد تریبون» نوشت با توجه به اختلافات درون شورای همکاری خلیج فارس، قطر می کوشد تا با سرمایه گذاری 35 میلیارد دلاری در شرکت های آمریکایی، با یک تیر، دو نشان اقتصادی و امنیتی را بزند. (4)
عمان که خود را به عنوان کشوری اعتدال گرا و مستقل از عربستان معرفی کرده است، دیگر سرزمینی خواهد بود که طبعا از ماجراجویی های نظامیِ عربستان خوشنود نخواهد شد.
واکنش مناسب
برای کشورهایی که در معرض تهدید ریاض قرار می گیرند، گزینه های فراوانی وجود دارد. یکی از این گزینه ها، گسترش همکاری های نظامی و امنیتی با قدرت های فرامنطقه ای است که البته این کار، هزینه های جانبی خود را دارد. گزینه دیگر این است که دولت های یادشده، همکاری هایشان را با کشورهای نیرومند منطقه گسترش دهند. طبعا ایران یکی از این قدرت های منطقه ای است. تهران می تواند همزمان با گسترش روابط خود با کشورهای جهان در دوران پساتحریم، زمینه را برای توسعه پایدار در روابط اقتصادی، سیاسی و بویژه امنیتی با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز فراهم آورد.در واقع، قطر و دیگر کشورهای مستقل منطقه، انگیزه های فراوانی هم برای بهبود روابط با ایران دارند. یک تحلیلگر عرب روز شنبه در تارنمای العربیه وابسته به ریاض، نوشت: تمایل قطر به نزدیک شدن به ایران، نگران کننده تر از مداخله نظامی مسکو در سوریه است! (5)
* کارشناس حوزه بین الملل
ارجاع ها:
(1): http://militaryedge.org/israels-qualitative-military-edge-legislative-background/
(2): تضمین برتری نظامی اسرائیل - وزارت خارجه آمریکا:
http://www.state.gov/t/pm/rls/rm/176684.htm
(3): http://www.presstv.com/detail/2012/12/01/275512/amr-moussa-reveals-qatar-offer-to-us/
(4): مقاله ورلد تریبون:
http://www.worldtribune.com/qatar-pledges-huge-investment-in-united-states-as-part-of-iran-alliance/
(5): مقاله العربیه:
http://english.alarabiya.net/en/views/news/middle-east/2015/10/24/Russia-s-intervention-in-Syria-Is-it-all-bad-.html