مصاحبه: تحلیل روابط ایران و شیخ نشین های خلیج فارس
تاریخ:۱۳۹۳/۱۲/۲۷
بررسی روابط تهران و شیخ نشین های خلیج فارس در سال 93
مسعود رضایی قائممقام مرکز مطالعات خلیجفارس تقابل ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس را تقابلی ژئوپلتیک خواند و گفت: این تقابل به نحوی نیست که بر سر یک میز نشست و آنها را قانع کرد، زیرا آنها تضادهای ساختاری دارند.
به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، سال جاری شمسی در حالی رو به پایان است که شاهد تحولات و رخدادهای بزرگی در سطح منطقه بودیم. کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز از این تحولات به دور نماندند. مقامات بحرین بارها تلاش کردند تا بحران داخلی خود را به ایران نسبت دهند. برخی کشورها نظیر کویت و بخصوص عمان سعی در داشتن روابطی با ثبات و به دور از حاشیه با ایران داشتند و در این سال شاهد سفر امیر کویت به تهران بودیم. برخی کشورها نظیر امارات متحده عربی هم تلاش کردند از وضعیت موجود به سود خود بهره برده و بحثهای تکراری نظیر جزایر سه گانه را در نشستهای شورای همکاری خلیج فارس دوباره به پیش کشیدند. قطر نیز که تا پیش از بحران سوریه روابط سیاسی خود با ایران را تا سطح مقامات ارشد افزایش داده بود، به یک باره کنار کشید و وارد جرگه عربستان شد تا به خیال خود حکومت اسد را خیلی سریع سرنگون کند که البته این رویا رنگ واقعیت به خود نگرفت.
در راستای بررسی بیشتر روابط ایران و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، گفتوگویی را با «مسعود رضایی» قائم مقام مرکز مطالعات خلیج فارس داشتیم که حاصل آن از نظر خوانندگان میگذرد.
****
* زاویه گرفتن سیاستهای ایران و قطر از یکدیگر اجتناب ناپذیر بود
فارس: روابط خارجی ایران و قطر تا پیش از بحران سوریه در حال توسعه و گسترش بود، اما با بحران سوریه این روابط سرد شد. ارزیابی شما از سیاست خارجی ایران در قبال قطر طی سال گذشته چیست و آیا این امکان وجود داشت که مسیر دیگری را طی کرد تا به سطح روابط آسیبی نرسد؟
رضایی: قطر یکی از کشورهای مهم حاشیه خلیج فارس است. درست است که از لحاظ وسعت جغرافیایی چندان بزرگ نیست، اما ذخایر انرژی این کشور میتواند رفتارهای متعارف و گاهاً نامتعارف را برای مقامات این کشور در خاورمیانه رقم بزند و قدرت مانور آنها را بالا ببرد.
یکی از مواردی که میتوان به آن اشاره کرد، موضوع حمایتهای گاه و بیگاه حاکمان سابق و فعلی این کشور از جریانات سلفی و وهابی در منطقه است. هدف آنها گسترش حوزه ژئوپلتیکی خود در منطقه خاورمیانه است که در همین راستا هر قدر این جریانات سلفی و وهابی در منطقه گسترش یابند، امنیت ما به خطر میافتد. ماجرای سوریه و تقابلات منطقهای باعث زاویه پیدا کردن نگاه ایران و قطر در خصوص تحولات منطقهای شد و این موضوع اجتناب ناپذیر بود، زیرا ایران هیچگاه نمیتوانست رفتارهای تعجببرانگیز قطر در منطقه را تحمل کند. میتوان در بین همان کشورهای عربی منطقه نیز اعتراضات به رفتارها و منش سیاسی قطر را مشاهده کرد. سال گذشته در همین ایام بود که کشورهای امارات، بحرین و عربستان سعودی سفرای خود را از قطر فراخواندند.
طی دو هفته گذشته کشته شدن 21 قبطی مصری در لیبی از سوی داعش را شاهد بودیم و مصر واکنش طبیعی از خود نشان داد، قطر در عین تعجب دیگر کشورها نسبت به پاسخ مصر اعتراض کرد که چرا داعش را مورد حمله قرار داده و سفیرش را از قاهره فراخواند که این حرکت موجب شد تا دولت لیبی قطر را به عنوان یکی از بزرگترین حامیان تروریسم در منطقه معرفی کند.
فارس: راه دیگری برای ادامه روابط گرم گذشته با قطر وجود داشت؟
رضایی: راه دیگری نمیشد در پیش گرفت، به جز سیاست موجود که در سوریه، عراق و یمن در پیش گرفته شد.
قرار است جام جهانی 2022 در قطر برگزار شود که به نوعی میتواند یک خطر از بعد ژئوپلتیک برای ما محسوب شود. قطر با صرف هزینههای هنگفت در واقع جام جهانی را از فیفا خرید و به نوعی سعی کرد همه امکانات خود را بسیج کند تا این هدف میسر شود. یکی از کشورهایی که تلاش زیادی برای تحریف نام خلیج فارس دارد همین قطر است که از طریق شبکههای دیداری و شنیداری خود آن را دنبال میکند و ممکن است این سیاست را در بازیهای جام جهانی نیز دنبال کند و ما باید مراقب این قضیه باشیم.
*روابط با کویت نه چندان خوب نه چندان بد
فارس: کویت یکی از کشورهایی است که به جز در دوره جنگ تحمیلی تلاش کرده سیاست خارجی متعادلی با ایران داشته باشد و به نوعی پس از عمان متعادلترین کشور شورای همکاری خلیج فارس در قبال ایران است. ارزیابی شما از روابط دو کشور طی یکسال گذشته چیست؟
رضایی: روابط با کویت نه چندان بد و نه چندان خوب بوده است. فراز و نشیبهایی بوده، اما روابط ما با کویت بسیار بهتر از وضعیت ما با سایر کشورهای خلیج فارس بوده، چرا که کویت در خصوص گروههای تروریستی نگاه حمایتگرانه نداشته و اگر حمایتی از داعش میبینیم از بدنه اجتماعی کویت است و نه حاکمان آن. بهتر است که ایران به دلیل اینکه نیاز به افزایش حضور در منطقه دارد، روابط خود با کشورهایی از جمله کویت را افزایش دهد و به نوعی پس از این افزایش روابط، نفوذ خود را گسترش دهد و از هیأت حاکمه کویت بخواهد که شیوخ حامی داعش و گروههای تروریستی در منطقه را تحت فشار قرار دهند تا حمایتشان را کاهش دهند. هر قدر بتوانیم سطح روابط سیاسی خود را با کشوری مثل کویت افزایش دهیم، به منافع ملی کمک میشود.
* امارات به دنبال حضور بیگانگان در خلیج فارس است
فارس: در خصوص امارات، علیرغم اینکه از نظر اقتصادی روابط گستردهای با این 7 شیخ نشین داریم، اما از نظر سیاسی هر از چندی مسائلی به خصوص در مورد جزایر سه گانه که غالباً با شانتاژ کشورهای دیگر است، مطرح میشود. سیاست خارجی ایران در قبال این کشور طی سال گذشته چگونه بوده است؟
رضایی: امارات در آن حوزه ژئوپلتیکی منطقه خاورمیانه قرار دارد که نگاهی واگرایانه را دنبال میکنند. نگرش امارات این نیست که مجموعهای امنیتی از کشورهای منطقه شکل بگیرد تا مشکلات منطقهای را خود کشورهای منطقه حل کنند. امارات و عربستان نگاه واگرایانه داشته و تمرکزشان بر حضور کشورهای بینالمللی از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه است.
* اماراتیها میدانند با طرح بحث جزایر سهگانه ایرانی چیزی عایدشان نمیشود
روابط اقتصادی ما به دلایل خاصی گسترش یافته که امارات نیز از آن سود بسیاری برده، اما هر زمان که ایران در عرصه بینالملل دچار چالش اقتصادی و سیاسی شده است، امارات از موقعیت سوءاستفاده کرده و شروع به ابراز نظر غیرمنطقی میکند.
ما در خصوص جزایر سهگانه هیچ بحثی با آنها نداریم. قراردادی در سال 1971 بسته شده شیخ شارجه که تحت تابعیت بریتانیا بود آن را پذیرفت. در این قرارداد، مسئله ابوموسی مطرح بود که حاکمیت ایران بر این جزیره تضمین شده و تنب بزرگ و کوچک نیز به هیچ عنوان در آن قرارداد مطرح نشده است. این موضوع صرفاً یک شانتاژ سیاسی است و اماراتیها هم میدانند که از این موضوع چیزی عایدشان نمیشود، اما هر زمان که احساس میکنند ایران در بعد بینالمللی دچار یکسری تضییقات و مشکلات شده است، سعی میکنند از این اهرم برای فشار بر کشورمان استفاده کنند، زیرا دیدگاهشان در مسائل منطقه با دیدگاه ایران متفاوت است.
کشوری مانند امارات که یک کشور گلخانهای بدون تاریخ و سابقه است نیاز به حضور نیروگاههای بیگانه به منظور حفظ امنیت و کیان خود دارد و به دلیل این تضاد ژئوپلتیک سعی میکند از موضوع نام خلیج فارس و پیش کشیدن بحث جزایر سه گانه، ضدیت نگاه خود با ایران را پیش بکشد و زنده نگه دارد.
* جبهه مشترک ایران و عمان
فارس: روابط ایران با عمان را چطور ارزیابی میکنید؟
رضایی: مقامات عمانی همواره عنوان میکنند که عمان و ایران دو کشور تاریخی در خلیج فارس بودهاند و سایر کشورهایی که در قرن 20 به وجود آمدهاند، هیچ یک قدمت این دو کشور را ندارند. عمانیها عنوان میکنند که روابط مثبت و دوستانه بین ایران و عمان همواره باعث شده که آنها مورد استهزای کشورهای عربی از جمله عربستان قرار بگیرند.
عمانیها اباضی مذهب هستند که فرقهای از اهل سنت است و تضاد شدیدی با وهابیت و سلفیگری دارد. این مسئله میتواند ابزاری باشد که ایران بیش از پیش خود را به عمان نزدیک کند تا از بعد مسائل عقیدتی در جبهه مشترکی علیه وهابیت قرار بگیرند که منطقه را دچار آشوب کرده است.
*وزنه عمان در مذاکرات هستهای در آینده روشنتر خواهد شد
فارس: در خصوص روابط ایران و آمریکا، عمان تلاش داشته که نقش میانجی را ایفا کند. برخی میگویند که عمان وزنه قابل توجهی در نظام بینالمللی ندارد و بهتر است روی کشورهای دیگر برای میانجیگری کار شود، نظر شما چیست؟
رضایی: عمانیها در این خصوص خودشان پیشقدم شدند، زیرا به این تحلیل رسیده بودند که میتوانند بین ایران و آمریکا فضای گفتوگو را ایجاد کنند و درخواست کردند و سیاست خارجی ما نیز از این وضعیت استقبال کرد. عمان نه میتواند آنچنان قوی باشد و نه آنچنان غیرسازنده و بنده نسبت به سازندگی این نقش بدبین نیستم.
فارس: این موضوع به جز اینکه نقش عمان را در مسائل بینالمللی افزایش میدهد چه سودی برای ایران خواهد داشت؟
رضایی: عمان به عنوان تنها دوست ایران در خلیج فارس هر قدر که دارای وزنه سیاسی شود میتواند به عنوان یار ایران باشد و از حیث برای ایران مثبت ارزیابی میشود. تصور میکنم در آینده وزنه عمان در این بین و به خصوص مذاکرات روشنتر خواهد شد.
*انقلابیون بحرین نیازمند حمایت بیشتر ایران/وابستگی بحرین به آل سعود
فارس: در خصوص بحرین، این کشور طی سه سال گذشته دچار تحولاتی شد و اعتراضات مردمی کماکان در این کشور به گوش میرسد و حاکمان این کشور همواره تلاش کردهاند ایران را مداخلهگر در این تحولات بدانند. ارزیابی شما از روابط دو کشور چیست؟
رضایی: بحرین به آل سعود به شدت وابسته است و دیدیم که در آغاز تحولات که به انقلاب 14 فوریه معروف شد، نظامیان سعودی وارد خاک بحرین شدند و طبق گفته انقلابیون، این کشور را اشغال کردند. پس از رفراندوم کذایی در سال 1349 و جدا شدن بحرین از کشورمان که خطای راهبردی رژیم پهلوی بود، این کشور به نوعی در حوزه ژئوپلتیکی عربستان قرار گرفت و حکومت سعودی تلاش کرد در آنجا دست بالا را داشته باشد و این کار را از طریق کمک به نظام سیاسی و حکام این کشور دنبال کرد، اما این موضوع با منافع ملی ما در تضاد بود. حداقل 60 درصد مردم بحرین شیعه هستند و اساساً در منطقه خاورمیانه تمام شیعیان، ایران را به عنوان برادر بزرگتر خود میبینند و این انتظار را دارند که ایران از آنها حمایت کند. البته مقام معظم رهبری عنوان کردند که ایران در بحرین دخالت نکرده و اگر دخالت میکرد اوضاع چنین پیش نمیرفت. جدا از حمایتهای معنوی که صورت گرفته و به نظرم باید گسترش یابد، تا به نوعی این موضوع در خاورمیانه که ایران برادر بزرگ شیعیان منطقه است به اثبات برسد.
حکومت بحرین با این مسئله به طور طبیعی مشکل دارد و تلاش میکند تا این ضعف خود را به نوعی جبران و برای ایران مشکل آفرینی کند.
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی چندی پیش اعلام کرد که یکی از گروههای تروریستی که در شرق کشور متلاشی شد، از سوی بحرین حمایت میشد که این خبر مهمی است. بحرین در موقعیتی نیست که دست به چنین بلندپروازیهایی آن هم در مقابل کشور با عظمت ایران بزند. تصور میکنم که این روابط کجدار و مریض ادامه یابد و بهتر است به نوعی ایران حمایت معنوی خود از جریان انقلاب 14 فوریه بحرین را افزایش دهد.
* بحرین راهی جز تمکین اراده آمریکا، انگلیس و عربستان ندارد
فارس: عنوان شد که ناوگان دریایی انگلیس در بحرین مستقر شده، ارزیابی شما از این تحرک جدید چیست؟
رضایی: این موضوع را نمیتوان تحرک بحرین دانست، زیرا این کشور یک کشور گلخانهای است و حتی یک کشور مستقل هم نیست. استعمار انگلیس پس از 50 سال این فضا را دید که دوباره وارد خلیج فارس شود و به نوعی در این راستا از بحران نهایت استفاده را کرده است. در حالی که ناوگان پنجم دریایی آمریکا نیز در این کشور مستقر است، جای تعجب دارد که نظامیان آل سعود و نیروهای انگلیسی نیز وارد شدهاند تا یک منطقه جغرافیایی بسیار کوچک را محافظت کنند که نشان میدهد، اساساً بحرین فاقد یک ساختار بر مبنای یک حاکمیت ملی است و این مشروعیت مردمی را ندارد که از خودش دفاع کند.
جدای از آنکه از نظر جغرافیایی در حد و اندازه کوچکی است، پشتوانه مردمی نیز ندارد و راهی ندارد جز اینکه در برابر اراده ملوکانه انگلستان، آمریکا، فرانسه و عربستان سر تعظیم فرود آورد و سیاستهای آنها را دنبال کند.
* کشورهای حاشیه خلیج فارس اعتماد به نفس لازم برای برقراری ثبات خود را ندارند
فارس: کشورهای حاشیه خلیج فارس علیرغم تأکید مکرر ایران مبنی بر تشکیل سازمانی برای حفظ امنیت منطقه توسط خود کشورها، ترجیح میدهند از بیگانگان در این راه استفاده کنند. چرا این راه را در پیش گرفتهاند و سیاست جمهوری اسلامی ایران در این خصوص چگونه باید باشد؟
رضایی: در سال 1980 مجموعه کشورهای حاشیه خلیج فارس، شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل دادند اما به دلیل تضادهایی که در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این ممالک وجود دارد، معمولاً متفرق هستند و اعتماد به نفس لازم برای آنکه ثبات را خودشان برقرار کنند، ندارند. نه عربستان، نه بحرین و نه امارات چنین نیستند و به همین دلیل آنها نیاز به یک حمایت بیرونی حتی در حد معنوی از آن سوی خلیج فارس دارند.
* تقابل ایران با کشورهای خلیج فارس یک تقابل ژئوپلتیک است
در خلیج فارس شاهد 2 رویکرد ژئوپلتیک هستیم. یکی رویکرد ایران که مربوط به همگرایی میشود، چرا که با تاریخ کهن خود دارای این اعتماد به نفس است که خودش میتواند سرنوشت خود را تضمین کرده و پیش برود، اما سایر ممالک این منطقه به دلیل خاصیت گلخانهای و شیشهای بودن، نیاز اجتنابناپذیری به حمایت بیرونی دارند که متأسفانه همیشه کشورهای استعماری هستند.
تقابل ایران با این کشورها یک تقابل ژئوپلتیک است و طوری نیست که بتوان بر سر یک میز نشست و آنها را قانع کرد، زیرا آنها تضادهای ساختاری دارند و موضوع انرژی است که این کشورها را حفظ کرده و با صرف هزینههای هنگفت کارهای محیرالعقول انجام میدهند و جام جهانی میخرند و نیروهای بینالمللی نظامی را میزبانی میکنند، تا به این ترتیب کمبودهایی را که در خود میبینند به نوعی مرتفع کنند و این تضاد قابل حلی حداقل در آینده نزدیک نیست.
* به ساکنان جزایر ایرانی توجه بیشتری شود
فارس: چه پیشنهادی برای دستاندرکاران سیاست خارجی در قبال حوزه خلیج فارس دارید تا منافع بیشتری متوجه کشور شود؟
رضایی: نام خلیج فارس خارج از مسائل ملی به مقولات اعتقادی هم مرتبط میشود. زمانی که امپراتوری صفویه در ایران در تقابل با امپراتوری عثمانی بود، عثمانیها تلاش کردند تا نام آن را به خلیج بصره تغییر دهند و این مسئله را در برخی نقشههای ترکیه میبینیم که از نام مجعول خلیج بصره استفاده میکند، در حالی که ترکیه هیچ مرز جغرافیایی با خلیج فارس ندارد.
حقیقتاً جزایر ما وضعیت اقتصادی نامناسبی دارند و سطح زندگی هموطنان ما در این جزایر بسیار پایین است. اگر این هموطنان سفری به آن سوی آبهای خلیج فارس داشته باشند، در بازگشت به ایران چه توشهای برای همشهریهای خود خواهند داشت. به این موضوع باید به عنوان یک مسئله امنیت ملی توجه شود و باید سطح اقتصادی این جزایر را ارتقاء دهیم تا شاخص توسعه انسانی که مسائل رفاهی و آموزشی است، در حدی باشد که اگر هموطن ما از این جزایر به آن سوی خلیج فارس رفت، احساس کمبود یا ناامیدی نکند.
همچنین میتوان در زمینه گردشگری بسیار کار کرد. امارات در حال ساخت جزایر مصنوعی است، در حالی که تعداد زیادی از 24 جزیره خلیج فارس در اختیار ایران است. قشم 2 برابر کشور بحرین است و اینها ظرفیتهای بسیار بالای توریستی دارند که متأسفانه مغفول مانده و حتی یک رستوران معمولی هم ندارند که اگر یک گردشگر به این جزایر آمد از آنها استفاده کند.
شاخصه توسعه انسانی و استانداردهای زندگی در این مناطق به امنیت ملی ما مرتبط است که دست اندرکاران کشور باید به آن توجه ویژهای داشته باشند.
روابط تهران - اردن در سال 93
«مسعود رضایی» قائم مقام مرکز مطالعات خلیج فارس و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار فارس در ارزیابی از مناسبات یک سال اخیر تهران و امان و در خصوص نقش اردن در بحران سوریه و تأثیر آن بر مناسبات امان با تهران، گفت: زمانی که موضوع بهار عربی شکل گرفت، اردن در معرض حوادثی قرار گرفت که البته با تدابیری که ملک عبدالله اندیشید به سرعت فروکش کرد. نگاهی که اردن به مسائل منطقه دارد و به دلیل دوستی پادشاه سابق این کشور با عربستان، همسو با نگاه ریاض است.
وی با بیان اینکه اردن درباره سوریه نقش مخربی ایفا کرد و هدفش را نابودی حکومت بشار اسد قرار داد، یادآور شد: ولی با مسئلهای که برای خلبان اردنی رخ داد و از سوی داعش زنده در آتش سوزانده شد، جو شکل گرفته شده در جامعه اردن بر علیه نگرش وهابی - سلفی داعش شده و باعث تغییر نگاه مقامات اردنی شد و جامعه اردن ملک عبدالله را مجبور به تغییر رویه حداقل در ظاهر کرد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه ابراز امیدواری کرد که اردن رویهای که تا قبل از این جنایت در سوریه داشت را تغییر دهد.
رضایی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه اردن همچون کویت زمینه حضور و گسترش حرکت سلفیگری را دارد، آیا با این وجود باز هم اردن بر حمایت از تروریستهای سوریه اصرار دارد یا جبهه خود را از عربستان به ایران تغییر میدهد؟ گفت: اردن به هیچ وجه به خاستگاه ایران و منظومه ژئوپلتیک ایران متمایل نخواهد شد، اما مسئلهای که به نام داعش در منطقه شکل گرفته، مانند غول چراغی است که از کنترل خارج شده و هیچ چیزی جلودار آن نیست.
وی ادامه داد: اردن فاصله اندکی با داعش دارد و اگر داعش بیش از این در عراق قدرت بگیرد، امنیت ملی اردن را هم تحتالشعاع قرار میدهد و بر همین مبنا تصور نمیکنم که اردن سیاست گذشته در قبال داعش را ادامه دهد. حملات اردن اگرچه گسترده نبوده، اما نشان میدهد که نگرش گذشته نسبت به سوریه در هیأت حاکمه اردن دگرگون شده است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه در خصوص سفر ناصر جوده وزیر خارجه اردن به ایران و تاثیر آن بر روابط دو کشور نیز اظهار داشت: رسانههای دیداری و شنیداری جهان عرب روی این قضیه مانور زیادی داده و آن را یک سفر مهم دانستند. آخرین باری که یک مقام اردنی به کشورمان سفر کرده بود در سال91 برای حضور در اجلاس عدم تعهد بود که شاهزاده حسن بن طلال که عموی ملکعبدالله است به ایران سفر کرد. ناصر جوده وزیر خارجه اردن که معاون نخستوزیر است، یک شخصیت برجسته سیاسی نیز محسوب میشود که فلسطینی تبار نیز میباشد.
رضایی سفر جوده را یک سفر پروتکلی و دوستانه خواند که به دعوت ظریف صورت گرفت و افزود: وزیر خارجه اردن پیش از ترک امان با مهم قلمداد کردن سفر خود، گفته بود که هدف اصلی از این سفر گسترش همکاریهای دوجانبه بین تهران و امان در ابعاد گوناگون سیاسی و اقتصادی است.
وی این سفر را نشانگر عدم انفعال و پویایی سیاست خارجی کشورمان دانست و افزود: به نظر میرسد هدف سفر جوده، رسیدن به راه حلهایی برای اختلافات منطقهای است که یک سوی آن ایران و سوی دیگر آن سایر کشورهای عربی به رهبری عربستان هستند و نیز رسیدن به یک راهبرد برای پیشبرد امور منطقه که فضای منطقه کمتنش و با ثبات شود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه اردن در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس حضور ندارد، یادآور شد: اما اردن یک کشور مهم عربی است که تا پیش از فعالیتهای مخرب داعش در سوریه و عراق به دنبال سقوط بشار اسد بود و نگاهش با ایران زاویه دار است.
رضایی به پیشنهاد جوده در زمان سفر به ایران اشاره کرد که عنوان کرده بود «گفتوگوهای ایرانی - عربی بین تهران و اتحادیه عرب شکل بگیرد» و گفت: به دلیل رویدادهایی که در یمن صورت گرفته، ایران در معرض شدیدترین انتقادات از سوی کشورهای عربی قرار گرفته است. اردن به نمایندگی از سوی کشورهای عربی به ایران سفر کرده و تصور میکنم که پیشنهاد وزیر خارجه اردن در خصوص گفتوگوی ایران و عرب میتواند در فضای کنونی خاورمیانه سازنده باشد.
رضایی همگرایی و همآوایی کشورهای منطقه و مخالفت با ظهور و بروز قدرتهای فرامنطقهای را از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران دانست و افزود: ظریف هم بارها تاکید کرده که اولویت نخست دیپلماسی ایران، روابط با همسایگان است.
وی همچنین در ارزیابی از آینده روابط تهران - امان نیز گفت: اظهارات منتشر شده طی چند روز اخیر نشان میدهد که افق خوبی در روابط تهران - امان در منطقه شکل گرفته است. درست است که موضع باثبات و مشخصی از اردن طی سالهای اخیر مشاهده نشده که سیاست مستقلی داشته باشند و تا پیش از ماجرای آتش زدن خلبان اردنی شاهد همراهی اردن با مخالفان سوریه بودیم، اما بعد از آن به نوعی زلزلهای در نگرش اردن نسبت به مسائل خاورمیانه به وجود آمده که شاخصه آن ارتباط با ایران است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه ادامه داد: جوده اعلام کرد که ایران کشور مهمی است که میتواند در تحولات منطقه تاثیرگذار باشد. رسانههای عربی نیز عنوان کردند که ایران کشور مهمی است که نمیتوان در معادلات منطقهای آن را نادیده گرفت.
رضایی اردن را از نظر ایران میانجیگری خوب در حوزه کشورهای عربی خواند و گفت: این همان چیزی است که کشورهای عربی به آن احتیاج دارند. چرا که آمریکا با امضای توافقنامه احتمالی هستهای با ایران نشان میدهد که تهران را به تمامی کشورهای عربی ترجیح میدهد و اردن قصد دارد از این فرصت استفاده کرده و خود را به ایران نزدیکتر کند تا در معادلات آینده از حداقل نقش برخوردار باشد.
منبع:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931206000613
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931219000621
رضا | ۱۳۹۴/۰۵/۲۴ | |
ایول |