راهبرد ایران در مواجهه با تغییرات ژئوپولیتیکی اقلیم کردستان عراق

راهبرد ایران در مواجهه با تغییرات ژئوپولیتیکی اقلیم کردستان عراق

کشور ایران به دلیل موئلفه های مختلف فرهنگی، ملی و دینی و با توجه به ژئوپلیتیک ژئوکالچرال و غنای سرزمینی ایران در طول تاریخ چند هزار ساله، هم محور توجه قدرت ها و امپراطوری های جهان بوده و هم جهان را مورد توجه قدرت، استقلال نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با ثبات و غنی خود قرار داده است. بنابراین می توان گفت هنوز هم ژئوپلیتیک فرهنگ غنی منبعث از مذهب و ملیت ایرانی علاوه بر این که محیط خارج از مرزهای کنونی را تحت تاثیر خود قرار می دهد از محیط منطقه ای به ویژه حوزه فلات ایران بزرگ که از تاجیکستان تا دریای مدیینترانه و از قفقاز تا بحرین گسترده است، تاثیر مستقیم می گیرد.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۸۸۹

بازدید دیروز

۸۲۵

بازدید ماه

۶۱۸۷

بازدید کل

۹۱۹۲۵۰۵

افراد آنلاین

۱۲۰

راهبرد ایران در مواجهه با تغییرات ژئوپولیتیکی اقلیم کردستان عراق

تاریخ:۱۳۹۳/۰۵/۲۳

راهبرد جمهوری اسلامی ایران
در مواجهه با احتمال تغییرات ژئوپولیتیکی در اقلیم کردستان عراق


نویسنده: روزبه پارساپور

مقاله ارسالی به فراخوان دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه

مقدمه
کشور ایران به دلیل موئلفه های مختلف فرهنگی، ملی و دینی و با توجه به ژئوپلیتیک ژئوکالچرال و غنای سرزمینی ایران در طول تاریخ چند هزار ساله، هم محور توجه قدرت ها و امپراطوری های جهان بوده و هم جهان را مورد توجه قدرت، استقلال نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با ثبات و غنی خود قرار داده است. بنابراین می توان گفت هنوز هم ژئوپلیتیک فرهنگ غنی منبعث از مذهب و ملیت ایرانی علاوه بر این که محیط خارج از مرزهای کنونی را تحت تاثیر خود قرار می دهد از محیط منطقه ای به ویژه حوزه فلات ایران بزرگ که از تاجیکستان تا دریای مدیینترانه و از قفقاز تا بحرین گسترده است، تاثیر مستقیم می گیرد. لذا ضروری است که ایران با دقت و اخذ سیاستی منسجم در این حوزه راهبردی که امروزه از همه سو مورد یورش قدرتهای نامشروع و تروریست های بین المللی قرار گرفته، حضور و نفوذ کافی داشته باشد تا با تعامل با دولتها و مردم منطقه همبستگی خاصی را رقم بزند که این کشورهای مشترک المنافع که هزاران سال در حوزه جغرافیایی ایران بشمار میرفته اند، امروزه زیر سلطه عوامل بیرونی و نا امنی حاصل از آن قرار نگیرند. کشور عراق مهم ترین بخش از این حوزه ژئوپولیتیکی بشمار میرود که پدیده نوظهور و خطرناک فدرالیزم در آن اگر همراه با نیات عوامل متخاصم ایران از مسیر اصلی خود به سوی هدف های از پیش تعیین شده منحرف و فضای ایرانی را از نظر محیطی انسانی و ایدئولوژیک تحت تاثیر قرار دهد، به طور طبیعی چنین حرکتی متعارض با اصول قواعد و مقررات حاکم بر کشور ما قرار می گیرد و به عنوان تهدید محور منافع ملی یعنی امنیت داخلی و منطقه ای را از نقطه تعادل خارج کرده و در مسیر بحران قرار خواهد داد.

کلید واژه: ژئوپولیتیک، تجزیه عراق، استقلال کردستان، امنیت منطقه ای، خاورمیانه جدید

تروریسم و نا امنی عامل ملت سازی و تولید کشورهای جدید؛
شرایط امروز خاورمیانه حکایت از اجرایی شدن نظریه "هرج و مرج سازنده" کاندولیزا رایس دارد. اعلامیه آن زمان خانم رایس تأییدی بود بر وجود یک "نقشه راه نظامی" برای خاورمیانه به ابتکار انگلیس، امریکا و اسرائیل. این پروژه، که سال‌ها بود در مرحله طراحی و برنامه‌ریزی قرار داشت، عبارتست از ایجاد هلالی از بی‌ثباتی، هرج و مرج و خشونت که از لبنان، فلسطین و سوریه آغاز شده و تا عراق، ایران و مرزهای افغانستان یا ساخلو نظامی ناتو ادامه خواهد داشت. منطقه ای که "جغرافیای امنیتی ایران" نیز نامیده میشود. سخنرانی چندسال پیش خانم رایس (وزیر خارجه پیشین امریکا) در موضوع "خاورمیانه جدید" که در اسراییل ایفاد شد، حکایت از اهداف آمریکا برای ناامنی در خاورمیانه و در نهایت ایجاد یک سیستم نوین جهانی بر اساس منافع ایالات متحده داشت. به نظر پرفسور مارک لواین (Mark Levine) نومحافظه‌کاران و نولیبرال‌های طرفدار جهانی‌سازی و بسیاری از جمهوری خواهان به برنامه هرج و مرج سازنده برای خاورمیانه به شدت علاقمند هستند و آنرا هم راستا با طرح خاورمیانه جدید آمریکا میدانند. وضعیت بحرانی امروز کشورهای خاورمیانه، شباهت زیادی به اروپای شرقی و مرکزی دارد، به ‌خصوص در سال‌هایی که به جنگ جهانی اول ختم شد. با پایان یافتن جنگ جهانی اول مرزهای کشورها در شبه جزیره بالکان و اروپای شرقی و مرکزی از نو ترسیم و پیاده شد. این منطقه دورانی از طغیان، خشونت و مناقشه را قبل و بعد از جنگ جهانی تجربه کرده، این اتفاقات حاصل دخالت مستقیم سرمایه‌ها و منافع خارجی در این مناطق است، دقیقا مشابه وضعیتی که امروز در خاورمیانه با آن مواجه هستیم. به عبارتی متاسفانه خاورمیانه توسط قدرت‌های خارجی به بشکه ای از باروت تبدیل شده که در آستانه انفجار و فروپاشی می باشد و بنظر میرسد اگر دولت نوری مالکی در عراق (که همچون بشار اسد توسط غرب محکوم به جنگ با تروریست ها شده است) نتواند پیروز نبرد با داعش شود، نا امنی و درگیری فرقه ای سراسر خاورمیانه را فرا خواهد گرفت تا به همان نظم نوین جهانی که آمریکا به دنبالش است برسد، ولی مشخص است که این پروژه نیز مانند دیگر طرح های آمریکا همچون لشگر کشی برای استقرار دموکراسی در حمله به لیبی، عراق، افغانستان و حمایت از تروریسم در سوریه منجر به ویرانی گسترده، نا امنی و قتل عام میلیون ها انسان بی گناه خواهد شد.

شناخت تعارضات و شکاف های اجتماعی در عراق؛
عراق امروزی کشوری است که بعد از سالها کشمکش بین ایران و عثمانی و بعدها انگلیسی ها در سال ۱۹۲۱ میلادی تشکیل شد و در سال ۱۹۳۲ اعلام استقلال کرد و به دلیل عدم پارامترهای انسجام و هویت ملی همیشه محور نا امنی و چالش های منطقه ای بوده است. بعد از جنگهای جهانی اول انگلیسی ها ضمن اشغال عراق فضای آن کشور را امنیتی نموده و با وعده های استقلال به عرب ها و کردها عملا عراق را با کمی شدت و ضعف وارد جنگ های فرقه ای کردند که این نبردها تا امروز ادامه داشته است. از آنجایی که دولتهای مرکزی اعم از پادشاهی و نظامی علیرغم اکثریت شیعی همگی عرب سنی بوده اند و باز هم این سنگ بنا توسط انگلیسی ها از وقتی که فیصل را از سوریه به عراق منتقل کردند (۱۹۲۱ میلادی ) گذاشته شد، لذا طوایف و اقوام عراقی در مسیر اعمال حاکمیت دولتهای مرکزی از حقوق یکسانی برخوردار نبوده اند و بعثی ها نیز به دلیل داشتن اشتراکات ایدئولوژیکی با حاکمان وهابی عربستان سعودی و پشتیبانی انها، همواره خود را وارث ابدی تاج و تخت عراق می پنداشتند، اما طی سالهای اخیر با تغییر توازن قدرت در عراق، بازماندگان حزب بعث با حمایت برخی شیوخ خلیج فارس دست به ایجاد اخلال و نا امنی در دولت قانونی شیعه این کشور زدند و به تازگی نیز لشگر تروریستی عظیمی به نام داعش را راهی عراق کردند تا ضمن ایجاد جنگهای فرقه ای و شیعی و سنی، زمینه تجزیه عراق را فراهم سازند.

انسجام و اتحاد ملت عراق همیشه مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران قرار داشته و منافع ما در تداوم کشور یکپارچه عراق که از اکثریت قاطع کردها و شیعیان همسو با ایران تشکیل شده است قرار دارد. اما طی سالهای اخیر با عملیاتی شدن طرح آمریکایی- عربی گسترش جنگ و نا امنی در محور مقاومت (ایران، عراق، سوریه، لبنان) مشکل جمهوری اسلامی ایران سلطه امنیتی قدرت های فرامنطقه ای و گسترش اندیشه های تروریستی وهابی گری در عراق و تحمیل خواسته های نا مشروع آنها و ایجاد هرج و مرج و نا امنی در این کشور شده است که این اهداف می تواند اوضاع امنیتی و ملی ایران را تحت تاثیر نامطلوب خود قرار دهد و فدرالیزم عراق را در جهت تجزیه این کشور سوق دهد. لذا در صورت عدم موفقیت دولت عراق در مبارزه با تروریست های داعش که در عراق نفوذ چشمگیری نیز پیدا کرده اند، میتواند یک چالش امنیتی بالقوه برای جمهوری اسلامی ایران کلید بخورد، لذا ضروری است یک مکانیزم پایدار بر اساس منافع و اشتراکات ملی و دینی ایران در  مناطق کردنشین، شیعیان و علویان سوریه و عراق تدوین گردد.

شناخت تعارضات و شکاف های اجتماعی در سطح عراق گام اول در جامعه شناسی سیاسی این کشور است. در عراق امروزی تنوع قومی از بیرون شکل نگرفته است بلکه این تنوع از درون بوده و قومیت ها علاوه بر مذهب در نژاد نیز متفاوت می باشد. اصولا عراق را مجموعه ای از قبایل نسبتا توسعه نیافته کردهای اصالتا ایرانی تبار و شیعیان وابسته به ایران و سنی های وابسته به سعودی ها تشکیل داده اند که این طوایف در ابعاد اختلاف برانگیز مذهبی نژادی بر سر منابع قدرت سیاسی و اقتصادی با یکدیگر رقابت دارند. استقرار حکومت فدرال در کشور قومی و چند ملیتی عراق یکی از عوامل بی ثباتی و انشقاق ملی در این کشور بشمار می رود.

فدرالیزم پیش درآمد متلاشی شدن کشورهای قومیتی؛
فدرالیسم از ریشه لاتین foederation به معنای اتحاد یا قرارداد، یک مفهوم سیاسی است که در آن گروهی از واحدها (ایالات، استان‌ها، کشورها و ملل…) با یکدیگر متحد شده‌اند و به نمایندگی از آن‌ها یک حکومت مرکزی به وجود می آید. اصطلاح فدرالیسم همچنین برای توصیف یک سیستم حکومتی به کار می‌رود که در آن حق حاکمیت، مطابق قانون اساسی بین یک قدرت حکومت مرکزی و واحدهای سیاسی تشکیل دهندهٔ آن (مانند ایالت‌ها یا استان‌ها) تقسیم شده‌است. کشور های دارای ساختار فدرال، عموماً طی شکل گیری ابتدایی و بنیان گذاری یا اتحاد چند منطقه (همچون آلمان یا ایالات متحد آمریکا) یا طی شکل گیری مجدد، مثلاً پس از جنگ یا فروپاشی (چون عراق یا روسیه) به این صورت شکل گرفته اند. در حقیقت تا به حال هیچ کشور یک پارچه و موجود در صحنه بین الملل، روش کشور داری خود را برای تقویت حضور اقوام و یا دموکراتیزه کردن ساختار کشور، به سیستم فدرال تغییر نداده است. همچنین بالا بردن سطح خدمت رسانی به استانها، فدرالیسم محسوب نمی‌شود. سیستم حکومتی فدرال در جهان پیوسته برای جلب رضایت ملتها، ایالت ها، اقلیت های استقلال طلب و خود مختار، جهت آسان سازی شکل گیری کشوری جدید یا پایداری و دوام کشوری نوسازی شده و یا اتحاد چندین ملت با یکدیگر عرضه گردیده است.

فدراليسم از مصاديق دموكراتيزاسيون نيست، بلكه نوعي از انواع گوناگون اداره كشور در جهان امروز است و تجربه نشان داده است که يكي از بدترین نوع فدرالیزم ها، نوع فدرال قومی است که انسجام ملی یک کشور را از همگرایی به سمت واگرایی و سپس تجزیه و انشقاق عمومی هدایت میکند. همچنین کشورهایی غیرتوسعه یافته متعددی از سیستم فدرالیزم استفاده میکنند که یا متلاشی شدن یا در آستانه تجزیه شدن قرار دارند؛ چکسلواکی فدرال از جمهوری‌های چک و اسلواکی تشکیل شده بود که در سال ۱۹۹۳ از هم جدا شدند. جمهوری فدرال یوگوسلاوی نیز در سال ۲۰۰۶ با اعلام استقلال مونتنگرو رسماً متلاشی شد. قانون اساسی ۱۹۶۰ قبرس بر اساس فدرال بود اما اتحاد یونانی‌ها و ترک‌ها به سرانجام نرسید و همیشه در حال اختلاف هستند. جمهوری متحد تانزانیا شامل زنگبار و تانگانیکا،ا جمهوری فدرال کامرون، پاکستان فدرال، عراق فدرال، بوسنی هرزه گوین، اتیوپی، سودان جنوبی، نیجریه، کلمبیا، و... که در ردیف عقب افتاده ترین کشورهای هستند، همگی از سیستم فدرال استفاده میکنند ولی هیچ کدام به دموکراسی دست نیافتند و درگیر جنگهای داخلی و نا امنی سیاسی و اقتصادی نیز هستند که به عنوان مثال هر لحظه انتظار میروند مناطق بلوچستان پاکستان و کردستان عراق و... اعلام استقلال کنند. لذا تشکیل مناطق فدرال در جغرافیای اطراف ایران که از ناامن ترین مناطق جهان بشمار میرود و به صورت سیستماتیک کشورهای سلطه گر همواره تلاش دارند برای دسترسی به منابع نفتی و راهبردی خود، آنها را زیر چتر نفوذشان قرار دهند، یک خطر بالقوه برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.

کردها بازماندگان تمدن دیرینه ایران زمین در خاورمیانه؛
اما به راستی مردم کردستانات چه هویتی دارند و آیا یک ملت واحد محسوب می شوند یا قومی ایرانی تبار که بعد از جنگهای ایرانی و عثمانی سرگردان مانده اند؟ در دوره‌های متعدد تاریخی، منطقه کردستان بخشی از ایران ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی بوده است. در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق را ناحیه آسورستان یا دل ایرانشهر می‌نامیدند و آثار متعدد بجا مانده از فرهنگ و تمدن ایران در عراق امروزی همچون هترا و مدائن و....  حکایت از این واقعیت دارد. بیشتر بخش شرقی منطقه امروزی کردستان عراق در زمان ساسانیان در استان شادپیروز قرار داشت. پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی می‌نویسد: "کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند." سرزمین کردستان (در عراق، سوریه و ترکیه) مجموعا یکی از ایالات ایران بوده‌است. اما در جنگ چالدران (۱۵۱۴ میلادی) بر اثر شکست ایران در برابر امپراتوری عثمانی بخش بزرگی از کردستان از ایران تجزیه شد و به اشغال امپراتوری عثمانی درآمد. عثمانی ها سالها بر بخش جداشده سرزمین کردستان از ایران، فرمان‌راندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی عثمانی ها متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای کوچک و بالکان تدریجاً تقسیم و یا مستقل گردیدند. بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار می‌گیرد. اما فرهنگ ایرانی همچون نوروز، جشن آتش، مشاهیر و احترام به اسطوره های باستانی ایران چنان در کردستانات رایج است که هر بیننده ای را مبهوت این یکسان بودن موئلفه های ملی میکند. شایان ذکر است پیش از اشغال آسیای مرکزی و قفقاز توسط روسیه، زبان پارسی همچنان در این مناطق زبان اصلی ادبی بود. آسیای مرکزی همانجایی است که زبان پارسی نو در آن شکل گرفت. حتی فراتر از اینها به اعتراف استعمار انگلستان، پیش از اشغال عراق توسط بریتانیا در سالهای ۱۹۱۸-۱۹۳۲ میلادی و اعمال ممنوعیت‌ها، در کردستان عراق زبان فارسی متداول بوده است.  (سرزمین ایران در دانشنامه ایرانیکا)

همانطور که زبان فارسی برای اهالی آذربایجانی آن سوی رود ارس زبانی تاریخی و ادبی بشمار میرفته، وجود هزاران دیوان شعر فارسی و شاعر بزرگ کلاسیک فارسیگو نیز نشانگر ملی و بودن این زبان در آن مناطق دارد در کردستانات نیز همین وضعیت مشابه موجود بوده و بسیاری از ادبا و شعرا و دیوانها به زبان فارسی سروده شده اند. برای نمونه چهار کتاب برجسته کردها در رابطه با تاریخ و فرهنگ کردی به زبان فارسی است(شرفنامه بدلیسی، سیر الاکراد، حدیقه ناصریه، تحفه ناصری، حدیقه امان الهی) برجسته‌ترین این کتابها شرفنامه بدلیسی است که در قلمرو ترکهای عثمانیان نوشته شده است.

اما در دوره صفویان با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی اولین کاری که ایشان کرد، رسمی کردن مذهب شیعه‌گری بود تا مقابل امپراتوری متجاوز عثمانی جدا از مسئله نظامی به صورت ایدئولوژیکی نیز ایستادگی کند و استقلال کشور و ملت ایران حفظ گردد. لذا بنظر میرسد این مسئله موجب رنجش کردها که اکثرا سنی مذهب بودند شد و در نتیجه تاحدودی به ایران بی اعتماد شدند. سلطان سلیم با شکست دادن شاه اسماعیل در جنگ چالدران کردها را وارد عرصه نوینی کرد به طوری که پس از شکست شاه اسماعیل ۲۵ حکمران کرد به دولت عثمانی گرویدند و از این زمان مسئله مرزها جزء عوامل اختلاف ایران و عثمانی بود. پس از پایان جنگ و فروپاشی امپراتوری عثمانی، دولت انگلیس خود را در تمام سرزمینی که امروزه به نام کشور عراق می‌شناسیم، یکه تاز می‌دید و به دنبال اتخاذ روشهایی بود که به کمک آنها اقتدار و نفوذش را در منطقه هر چه بیشتر مستحکم کند. برای این کار نیز از کارگزارن بسیار ورزیده و با اطاعتش سود می‌جست که هر یک به عنوان تحت پوششی، سالها در آن مناطق زیسته بودند وبا جزئیات ساختارهای اجتماعی و اعتقادی و اخلاقی آنجا آشنایی داشتند. امروزه در هویت ایرانی کردها تقریبا همه مورخین و ایرانشناسان متفق القول اعتقاد دارند که کردها بخشی لاینفک از ملت بزرگ و تاریخی ایران هستند. ولادمیر مینورسکی ایران‌شناس، مورخ و کردشناس بنام میگوید: در زمان پس از حمله اعراب، لغت قومی کرد برای تیره‌های قبایل گوناگون ایرانی‌تبار و ایرانی‌شده بکار میرفت. (Minorsky 2007)

ولادمیر الکسیویچ ایوانف می‌گوید: نام کرد در سده‌های میانه (کم و بیش از سده پنجم میلادی تا شانزدهم میلادی) نامی بود که بر همهٔ رمه‌گران و کوچ‌گران ایرانی اطلاق می‌شد. (Wladimir Iwanov 1940، 42)

حمزه اصفهانی مینویسد: « کانت الفرس تسمی الدیلم الاکراد طبرستان کما کانت تسمی العرب اکراد سورستان» یعنی پارسیان، دیلمیان را کردهای طبرستان میدانستند، چنانکه اعراب را کردهای سورستان.  (تاریخ سنی ملوک الارض)

از لحاظ تاریخی و فرهنگی، کردستان بخشی است از آنچه که امروز با عنوان ایران بزرگ شناخته می‌شود. کردها به زبان ایرانی شاخه شمال غربی تکلم می‌کنند که با زبان پارسی خویشاوندی نزدیکی دارد. (زبان کردی در دانشنامه ایرانیکا)

به نظر دانشمندان زبان شناس و شرق شناس قبایل ماد و پارس همیشه از یک ریشه مشترک بوده اند و هر دو به یک گویش سخن می‌گفته‌اند. تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی، معتقد است که زبان مادی بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان داشته، اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. پروفسور ن. مکنزی نوشته است که در نظر اول می‎توان انتظار داشت که منظور از زبان مادی زبان کردی است. معتبرترین زبانشناس زبان کُردی ولادیمیر مینورسکی نیز همین نظر را تایید می‌کند:
«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳)

مادها در سال ۶۱۲ پیش از میلاد مسیح امپراتوری ایرانی ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی ایران بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، چهارده قرن سپری شده‌است. در این مدت طولانی سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمین‌های دیگری که به سرزمین ماد ملحق شده‌اند؛ از حیث نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شده‌اند و قدرت سیاسی به دست افراد مختلفی که زبان آنها با زبان مادها متفاوت بوده‌است، افتاده‌است. هر حکومتی هم که برسر کار آمده زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کرده‌است. در اوضاع واحوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کم رنگ شده و رو به افول نهاده بوده‌است، این جابه جایی درقدرت نمی‌تواند از تأثیر نهادن بر این بنیادها برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کرده‌است که طی آن، سلطهٔ سیاسی بر یک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین باعث شده‌است. امروز ردپای تأثیر جابه جایی در قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد به وضوح می‌توآن دید. به عکس در بخشی از غرب سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده مانده‌است. بلکه تسلط مادها وضعیت نژادی و زبانی برخی از سرزمین‌هایی را که بعداً به قلمرو مادها ملحق شد، تغییر داده و به مسیر توسعهٔ مادی کشانده‌است و به موازات بخش غربی قلمرو خود، آنها را توسعه داده‌است. بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. (Demoscope. Demoscope. 2012)

لذا اسناد و مدارک ایرانی بودن اکراد چنان واضح است که جای تردیدی برای محققین و پژوهشگران باقی نمیگذارد. لذا تحولات چند هفته اخیر در عراق باعث شده است که ناظران بین المللی به منطقه اقلیم کردستان عراق  تمرکز کنند، زیرا پس از ورود تروریست های داعش به عراق در ژوئن 2014، کردها ضمن وارد شدن نبرد مستقیم با داعش، عدم علاقه خود به همکاری با دولت مرکزی را نیز نشان داده و حتی در اولین گام شهر کرکوک که سالها مورد مناقشه بود را اشغال کردند و به سازمان ملل درخواست برگزاری رفراندوم در این استان را  ارائه دادند. همچنین در اقدامی تامل برانگیز، آقای بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق نیز در مصاحبه با CNN اعلام کرد که زمان تعیین حق سرنوشت کردها به عنوان ملتی مستقل فرا رسیده است. (خبرگزاری کردپرس ۱۳۹۳/۴/۴ )

لازم به یادآوری است که در اوایل ژوئن ۲۰۰۴ یک نامه سری بین رئیس بازنشسته واحد ضدتروریستی سابق سیا در استانبول و معاون اطلاعاتی اش با این مبنا رد و بدل می شود که منابع موثق ترک اشاره کرده اند که گسترش حضور اسرائیلی ها در کردستان بیش از هر چیز دیگر متوجه ترکها است زیرا آنها تشکیل یک دولت مستقل کرد را تشویق می کنند و خطر اصلی متوجه ترکیه است و بعد ایران. اما ترکها پس از تغییرات ژئوپولیتیکی در خاورمیانه و شکست جبهه آمریکا، اروپا، ترکیه، قطر و عربستان در مقابل جبهه ایران، چین، روسیه و محور مقاومت در ماجرا جنگ سوریه، امروز دیگر به خوبی واقف هستند که سنخیت فرهنگی، تاریخی و نژادی بین ترکها و کردها وجود ندارد و به همین دلیل پس از اعلام خودمختاری کردستان سوریه، حزب عدالت و توسعه ترکیه نیز در چرخشی آشکار از سیاست های گذشته ترکیه، اعلام کرد در صورت تشکیل کشور مستقل کردی در شمال عراق، ما آنرا به رسمیت خواهیم شناخت. درخواستی که بنظر میرسد بیشتر شبیه به یک معامله اقتصادی کلان بین اقلیم کردستان عراق و ترکیه جهت در اختیار گذاشتن منابع طبیعی اقلیم به ترکها انجام شده است. اما شواهد و قرائن نشان میدهد که پازل تجزیه کشورهای منطقه در حال تکمیل شدن است و متاسفانه عدم اتخاذ سیاست راهبردی و ملی مشخص از سوی ایران در جذب فرهنگی و سیاسی مردمان ایرانی تبار کرد عراق، سوریه و ترکیه، موجب شده است که حتی امروزه رژیم صهیونیستی ضمن گسترش پایگاه های اطلاعاتی و امنیتی خود در اقلیم کردستان، با وقاحت تمام ضمن نفوذ در منابع علمی و خبری، به صراحت کردها را دارای پیوند ژنتیکی با یهودیان اسرائیل می داند!!! به طور مثال در گزارشی آمده است:
پس از مطالعات ژنتیکی نتایج جالبی که از مطالعات ژن‌شناختی حاصل شده‌است قرابت توارثی کردان و یهودیان است. برای نمونه نژاد یهودیان به کردان نزدیک‌ترند تا به عربها. ( مطالعات ژنتیکی، 2001)

این در حالی است که انتشار نتیجه چنین تحقیقات دروغینی در راستای ملت سازی و بر علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران شکل میگیرد. مقامات کردستان عراق پیش از این بدون هماهنگی و دریافت مجوز از دولت مرکزی عراق با همکاری ترکیه اقدام به صادرات غیر مستقیم نفت به اسرائیل نیز کرده بودند و استقبال ترکیه و اسرائیل از تولد کشوری جدید به نام کردستان در مرز با ایران که منافع آنها را تامین کند بدون جذابیت اقتصادی هم نیست.

نتیجه گیری
متاسفانه شطرنج سیاسی عراق به‌نحوی است که در این سرزمین، برخلاف شیعیان که از حمایت کامل ایران و سنی‌ها نیز از حمایت کامل عربستان برخوردار هستند، کردها از حمایت چندان مناسب کشورهای منطقه برخوردار نیستند، کردها فاقد پشتوانه یک قدرتمند منطقه‌ای هستند این در حالی است که بایستی حامی اصلی کردها جمهوری اسلامی ایران باشد و نگذارد چنین خلع قدرتی در منطقه شکل بگیرد. این مسئله، کردها را به سوی همکاری استراتژیکی و کسب پشتیبانی فرامنطقه‌ای با آمریکا و اسرائیل و تشکیل دولت مستقل کردی سوق داده و این مسئله کاملاً بر علیه منافع ملی و امنیتی ایران در مدیریت جغرافیای سیاسی کاملاً پیچیده چندقومی ما بشمار می آید. شرایط بحرانی امروز در خاورمیانه، از گسترش تروریسم در سراسر محور مقاومت گرفته تا تلاش قدرتهای سلطه گر برای ایجاد جنگهای فرسایشی شیعه و سنی در منطقه و خطر تجزیه کشورهای خاورمیانه، مجموعه اتفاقاتی است که به صورت زنجیر وار در جهت منافع استعمار، رژیم صهیونیستی و فرقه وهابیت در خاورمیانه در حال شکل گیری است. امروزه دنیا، کشور ایران را با توجه به موقعیت ویژه ژئوپولیتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و استقلال سیاسی در خاورمیانه به عنوان قدرت برتر می شناسد. لذا پیشینه چندین هزار ساله حضور قدرتمند و باثبات ایران در سراسر منطقه، بالطبع باید موجب گردد هرگونه تغییرات و نظم نوین منطقه ای با برنامه ریزی و تایید ایران بر اساس منافع ملی جمهوری اسلامی ایران شکل بگیرد. شواهد حکایت از آن دارد که غرب تلاش میکند هرج و مرج فراگیر را در منطقه حاکم کند و شرایط خاورمیانه را به دوران اروپای شرقی و مرکزی در سال‌هایی که به جنگ جهانی اول ختم شد نزدیک کند تا پس از سالها درگیری ویرانگر بین ملتهای منطقه و فروش تسلیحات نظامی گسترده به آنها و همچنین غارت منابع طبیعی نفت و گازی، در نهایت کشورهای کوچک قومی و زیر سلطه از بطن خاورمیانه جدید متولد کند. لذا جمهوری اسلامی ایران با استفاده کامل از ظرفیت های متعدد خود باید به صورت کاملا سیستماتیک وارد حوزه جغرافیایی پیرامونی منطقه شود و مدیریت تغییرات ژئوپولیتیکی را در دست بگیرد تا ضمن اینکه مانع از هرگونه تغییرات قومیتی گردد، وارد نبرد با تروریسم بین المللی حاکم در عراق و سوریه شود و آنها را که خطری بالقوه برای موجودیت ایران و امنیت منطقه بشمار می آیند ریشه کن نماید و هویت ایرانی اسلامی را که موجب صلح و امنیت پایدار است برقرار نماید. گسترش کمربند تروریستی در مرزهای ایران، در راستای همین ملت سازی از قومهای منطقه است. ایران برخلاف ترکیه و اسرائیل هرگز کشوری مستقل از قومیتی ایرانی به نام کردها را نمیتواند به رسمیت بشناسد زیرا عواقب به رسمیت شناختن اقوام ایرانی تحت عنوان مجعول ملتی مستقل، در حکم نقض حاکمیت تاریخی و ملی و هزاران سال انسجام اقوام ایرانی است که در آینده عواقب منفی ژئوپولیتیکی، امنیتی، ملی و هویتی آن بسیار گسترده تر از تصور خواهد بود. در همین راستا ایران می تواند با کمک متحدین شرقی خود همچون چین و روسیه و تئورسین ها و نخبگان سیاسی داخلی، خود را برای بدترین حالت احتمالی آینده خاورمیانه آماده کند و طرح های مختلفی را جهت مواجهه با هرگونه تغییرات جغرافیایی احتمالی و حضور به موقع خود در مناطق بحرانزا و جذب اقوام پراکنده منطقه تدوین و اجرایی نماید. حضور ایران در مناطق تجزیه خیز منطقه و همگرایی نسبی به سمت ایران موجب تغییر موازنه قدرت و ایجاد صلح و امنیت پایدار خواهد شد. کشورهای قومی قبلیه ای کوچک احتمالی (مانند کردستان و شیعیستان) که غرب به دنبال ایجاد آنهاست نه تنها اگر کشوری مستقل شوند، امنیت و ثبات را به منطقه نخواهد آورد بلکه اختلافات و درگیری و توسعه طلبی هایشان با کشورهای تازه تاسیس همسایه و به ویژه ایران همچنان ادامه خواهد داشت و مجری سیاست های ابرقدرتها نیز خواهند شد. زیرا این مناطق موئلفه های تشکیل یک ملت واحد را ندارند و ایران به عنوان همسایه قدرتمند، این پاره های کوچک که بخشی از ملت تاریخی ایران بزرگ بشمار میروند را نمی تواند به رسمیت بشناسد.

ﻣﻨﺎﺑﻊ:
1- سرزمین ایران در دانشنامه ایرانیکا:
http://www.iranicaonline.org/articles/iran-i-lands-of-iran
2- V. Minorsky, Encyclopedia of Islam: "We thus find that about the period of the Arab conquest a single ethnic term Kurd (plur. Akrād ) was beginning to be applied to an amalgamation of Iranian or iranicised tribes., "Kurds" in Encyclopaedia of Islam". Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007. Brill Online. accessed 2007.

3- Wladimir Iwanov:"The term Kurd in the middle ages was applied to all nomads of Iranian origin".(Wladimir Ivanon, "The Gabrdi dialect spoken by the Zoroastrians of Persia", Published by G. Bardim 1940. pg 42(

4- زبان کردی در دانشنامه ایرانیکا:
http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-language-i according to which Kurdish, following a select number of isoglosses, was relatively close to Persian In effect, this questioned the “traditional” view holding that Kurdish, because of its differences from Persian, should be regarded a “NW-Iranian” language (

5- Bois, Th.; Minorsky, V.; Bois, Th.; Bois, Th.; MacKenzie, D.N.; Bois, Th. “Kurds, Kurdistan.” Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2009. Brill Online.”The Kurds, an Iranian people of the Near East, live at the junction of more or less laicised Turkey”

6- "Всероссийская перепись населения 2010 г. Национальный состав населения Российской Федерации". Demoscope. Demoscope. Retrieved 4 July 2012.
7- خبرگزاری کردپرس ۱۳۹۳/۴/۴
http://kurdpress.ir/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=65259

8- مطالعات ژنتیکی:
Nebel et al, “The Y Chromosome Pool of Jews as Part of the Generic Landscape of the Middle East," AJHG, Vol. 69, 2001, 1095- 1112



دیدگاه خود را بیان کنید