پرسپولیس نخستین ناو جنگی معاصر در دریای پارس

پرسپولیس نخستین ناو جنگی معاصر در دریای پارس

پرسپولیس نخستین ناو جنگی معاصر در دریای پارس

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۶۱۴

بازدید دیروز

۷۰۸

بازدید ماه

۱۳۲۲

بازدید کل

۹۱۸۷۶۴۰

افراد آنلاین

۶۰

 

پرسپولیس نخستین ناو جنگی معاصر در دریای پارس


در دوره‌ قاجار، زماني‌ که‌ ناصرالدين‌ شاه‌ با مداخلات‌ بي‌ رويه‌ دو دولت‌ متجاوز و استعمارگر روس‌ و انگليس‌ مواجه‌ گرديد، تصميم‌ گرفت‌ تا روابط خود را با دولت‌ آلمان‌ گسترش‌ دهد; شايد از اين‌ طريق‌ از نفوذ دوکشور مذکور بکاهد. ناصرالدين‌ شاه‌ در سفرهاي‌ اول‌ و دوم‌ خود به‌ اروپا در سالهاي‌ 1873 م‌ / 1290 ه' .ق‌ و 1878 م‌ / 1295 ه' .ق‌ از کشور آلمان‌ بازديد کرد و مذاکراتي‌ با ويلهلم‌ اول‌امپراتور آلمان‌ و بيسمارک‌ صدر اعظم‌ توانمند آن‌ کشور انجام‌ داد. وي‌ در ضمن‌ اين‌ مذاکرات‌، علاقه‌ خود را به‌ گسترش‌ و تقويت‌ روابط دو کشور ابراز داشت‌. در زمان‌ اقامت‌ ناصرالدين‌ شاه‌ در آلمان‌ عهدنامه‌ مودت‌ و تجارت‌ و سير کشتي‌ها بين‌ ايران‌ و آلمان‌ در 11 ژوئن‌ 1873 م‌ / 1290 ه' .ق‌ به‌ امضاء رسيد.1

در سال‌ 1883 م‌ / 1301 ه' .ق‌، عليقلي‌ خان‌ مخبرالدوله‌ عازم‌ برلين‌ گرديد. وي‌ حامل‌ نامه‌هايي‌ از طرف‌ ناصرالدين‌ شاه‌ براي‌ وليعهد آلمان‌ و بيسمارک‌ بود.هدف‌ از نگارش‌ اين‌ نامه‌ها توسعه‌ روابط بين‌ دو کشور، تأسيس‌ سفارتخانه‌ در پايتخت‌هاي‌ يکديگر، ساخت‌ راه‌ آهن‌ توسط کمپاني‌هاي‌ آلماني‌ و استخراج‌ معادن‌ ايران‌ زير نظر مهندسين‌آلماني‌ بود; که‌ متعاقب‌ ارسال‌ آن‌ نامه‌ در سال‌ 1885 م‌ / 1303 ه' .ق‌ دو دولت‌ تصميم‌ به‌ ايجاد روابط سياسي‌ و تأسيس‌ سفارتخانه‌ در پايتخت‌هاي‌ يکديگر گرفتند. متعاقبا ميرزا رضاخان‌گران‌ مايه‌ (مؤيدالسلطنه‌) از طرف‌ ناصرالدين‌ شاه‌ به‌ عنوان‌ اولين‌ سفير ايران‌ در آلمان‌ عازم‌ برلين‌ گرديد و گراف‌ فن‌ برانشويک‌ نيز به‌ عنوان‌ ايلچي‌ مخصوص‌ و وزير مختار امپراطور آلمان‌به‌ ايران‌ آمد و به‌ تأسيس‌ سفارتخانه‌ در تهران‌ مبادرت‌ ورزيد.2


شايان‌ ذکر است‌ که‌ رابطه‌ ايران‌ و آلمان‌ بعد از دومين‌ سفر ناصرالدين‌ شاه‌ به‌ اروپا گسترش‌ بيشتري‌ يافت‌، تا آنجا که‌ دو کشور روابط کامل‌ ديپلماتيک‌ برقرار کردند.3
در سال‌ 1885 م‌ /1303 ه'..ق‌ ناصرالدين‌ شاه‌ باتوجه به اینکه انگلستان و روسیه در امور داخلی ایران دخالت مستقیم داشتند و موجب تجاوزات گسترده ای به تمامیت ارضی ایران شده بودند تصميم‌ گرفت‌ تا نسبت‌ به‌ خريد ناو جنگي‌ از آلماني‌ها و استقرار آن‌ در بوشهر اقدام‌ نمايد. وي‌ صنيع‌ الدوله‌ را مأمور انجام‌ اين‌ کار کرد. آنگاه‌ ساخت‌ اين‌ کشتي‌هادر بندر برمن‌ آغاز گرديد.4

بنا بر اين‌ مدتي‌ بعد ايران‌ يک‌ کشتي‌ 600 تني‌ به‌ نام‌ پرسپوليس‌ و يک‌ کشتي‌ 250 تني‌ به‌ نام‌ شوش‌ از دولت‌ آلمان‌ خريداري‌ کرد و سفارش‌ چند کشتي‌ ديگر را هم‌ به‌ کارخانه‌هاي‌ کشتي‌سازي‌ برلن‌ داد.
مخبر السلطنه‌ مي‌نويسد که‌ برادرش‌ مرتضي‌ قلي‌ خان‌ مأمور اين‌ خدمت‌ شده‌ و کارخانه‌ آلماني‌ متعهد شده‌ بود که‌ کشتي‌ بسيار خوبي‌ در حدود سفارش‌ تهيه‌ نمايد. از اسناد و مدارک‌ تاريخي‌چنين‌ بر مي‌آيد که‌ ساختار کشتي‌، نظامي‌ ـ تجاري‌ و داراي‌ پنج‌ توپ‌ و بيست‌ و پنج‌ تفنگ‌ بود.

کشتي‌ پرسپوليس‌ اولين‌ ناو جنگي‌ بود که‌ دولت‌ ايران‌ وارد دریای پارس (خلیج فارس) نمود. در آغاز کارکنان‌ و خدمه‌ اين‌ کشتي‌ از صاحب‌ منصبان‌ نيروي‌ دريايي‌ آلمان‌ بودند. بعد از مدتي‌ چند نفر ايراني‌ که‌از امور دريانوردي‌ اطلاعاتي‌ داشتند، سکان‌ داري‌ کشتي‌ را به‌ عهده‌ گرفتند. همانگونه‌ که‌ روزنامه‌ مظفري‌ مي‌نويسد اولين‌ رئيس‌ ايراني‌ اين‌ کشتي‌ جناب‌ احمد خان‌ دريابيگي‌ بود که‌ ازروساي‌ قشون‌ و از شاگردان‌ پياده‌ نظام‌ مدرسه‌ دارالفنون‌ به‌ شمار مي‌رفت‌ و به‌ دليل‌ لياقتي‌ که‌ از خود ابراز داشته‌ بود، به‌ رياست‌ کشتي‌ پرسپوليس‌ منصوب‌ گرديد.

امور مکانيکي‌ کشتي‌ به‌ عهده‌ فردي‌ به‌ نام‌ اندروس‌ بود. اندروس‌ به‌ مدت‌ 16 سال‌ مسئوليت‌ اداره‌ مکانيکي‌ کشتي‌ پرسپوليس‌ را بر عهده‌ داشت‌، تا اينکه‌ در دوره‌ مظفرالدين‌ شاه‌ مسؤولين‌حکومتي‌ تصميم‌ گرفتند براي‌ تنظيف‌ و تعمير کشتي‌ مذکور آن‌ را به‌ بمبئي‌ روانه‌ نمايند. بر اساس‌ گزارش‌ روزنامه‌ مظفري‌ در آن‌ زمان‌ مبلغ‌ نود هزار روپيه‌ صرف‌ تعمير آن‌ کشتي‌ شد.5
بعد از احمد خان‌ دريابيگي‌ رياست‌ کشتي‌ براي‌ مدتي‌ به‌ سالار معظم‌ حکمران‌ کل‌ بنادر و در غايت‌ به‌ آقاي‌ متين‌ السلطنه‌ نايب‌ اول‌ گمرکات‌ بنادر خليج‌ فارس‌ و امير البحري‌ کشتي‌پرسپوليس‌ واگذار گرديد.
تعداد کارکنان‌ اين‌ کشتي‌ قريب‌ يکصد نفر بود که‌ شامل‌ صاحب‌ منصبان‌، ملوانان‌ و ديگر کارکنان‌ کشتي‌ مي‌شد.

شايان‌ ذکر است‌ که‌ نام‌ اين‌ اولين‌ کشتي‌ جنگي‌ ايران‌ در خليج‌ فارس‌ در اسناد و مدارک‌ تاريخي‌ دوره‌ قاجار به‌ ويژه‌ در اسنادي‌ که‌ مرتبط با فعاليت‌هاي‌ در يايي‌ حکمرانان‌ بنادر مي‌شود، به ‌وفور ديده‌ مي‌شود. در اين‌ جا به‌ نمونه‌اي‌ از آن‌ اسناد اشاره‌ مي‌نمايم‌:

در همان‌ روز خبر رسيد که‌ دريابيگي‌ از حسن‌ باکشو (بخشو) مطالبه‌ خسارت‌ و چيزهاي‌ ديگر کرد. چون‌ از او جوابي‌ نرسيده‌ ده‌ انبارک‌ را به‌ توپ‌ بسته‌ و متصرف‌ شده‌ و حکم‌ کرده‌ است‌ که‌مقدار زيادي‌ از درخت‌هاي‌ نخل‌ را که‌ قيمت‌ آن‌ تقريبا دو هزار تومان‌ بوده‌ است‌ براي‌ جريمه‌ ببرند.و نيز راپورت‌ داده‌ شد که‌ از اول‌ ماه‌ ژوئيه‌ ]ده‌ تيرماه‌[ دريابيگي‌ نظر به‌ اينکه‌ رئيس‌ علي‌ پولي‌ را که‌ دريابيگي‌ از او مطالبه‌ مي‌نمايد قبول‌ نکرده‌ خيال‌ دارد دلوار را مورد حملات‌ خود قرار بدهدو به‌ پرسپوليس‌ کشتي‌ فرمان‌ داده‌ در همان‌ روز حرکت‌ و از طرف‌ دريا با او همراهي‌ نمايد.6

کشتي‌ پرسپوليس‌ که‌ معمران‌ بوشهري‌ از آن‌ به‌ نام‌ پاچم‌پوليس‌ ياد مي‌کردند، سالها در کنار ساحل‌ عباسک‌ به‌ گل‌ نشسته‌ بود. گاهي‌ اوقات‌ صيادان‌ بوشهري‌ با قايق‌هاي‌ خود در کنار آن‌کشتي‌ بزرگ‌ پهلو مي‌گرفتند و به‌ صيد ماهي‌ مشغول‌ مي‌شدند.

پيکر عظيم‌ الجثه‌ اين‌ ناو بزرگ‌ در آن‌ زمان‌ که‌ هنوز ديوار نامتناسب‌ اداره‌ بنادر و کشتيراني‌ منظره‌ زيباي‌ ضلع‌ شرقي‌ بوشهر (روبروي‌ محله‌ جبري‌) را مسدود نکرده‌ بود، ديدني‌ و پر رمز و رازمي‌نمود. شايد کمتر شهروند بوشهري‌ اطلاع‌ داشت‌، که‌ اين‌ کشتي‌ اولين‌ جهاز شاهي‌ عصر ناصري‌ است‌ که‌ دولت‌ عليه‌ وقت‌ ايران‌ به‌ اين‌ بندر آورده‌ بود. بعد از انقلاب‌ اسلامي‌عده‌اي‌ سودجو و صاحب‌ زر و زور از غفلت‌ مسئولين‌ فرهنگي‌ وقت‌ بوشهر سوء استفاده‌ کرده‌ براي‌ فروش‌ پيکر آهنين‌ آن‌ کشتي‌ اقدام‌ به‌ انهدامش‌ کردند و متاسفانه بدينسان‌ بود که‌ اين‌ اثرارزشمند تاريخي‌ دوره‌ قاجار نيز به‌ ویران و نابود شد.
پانوشت‌:
-1 مهدوي‌، عبدالرضاهوشنگ‌ ،تاريخ‌ روابط خارجي‌ ايران‌، انتشارات‌ امير کبير، تهران‌، چاپ‌ چهارم‌، 1369، ص‌ 277.
-2 هدايت‌، محمدتقي‌ مخبرالسلطنه‌، گزارش‌ ايران‌، نشر نقره‌، تهران‌، چاپ‌ دوم‌، 1363، ص‌ 48.
-3 مخبرالسلطنه‌ هدايت‌، خاطرات‌ و خطرات‌، ص‌ 2.
-4 هدايت‌، پيشين‌، ص‌ 126.
-5روزنامه‌ مظفري‌، شماره‌ نهم‌، سال‌ 1320، ص‌ 52.
-6 کتاب‌ آبي‌، به‌ کوشش‌ احمد بشيري‌، نشرنو، 1363، ص‌ 40. ‏

http://www.artbushehr.ir/