مصاحبه با هفته نام پیام ساختمان و تاسیسات
تاریخ:۱۳۹۱/۰۷/۰۵

مصاحبه با هفته نام پیام ساختمان و تاسیسات
متن مصاحبه اردیبهشت ماه 1391 که با تاخیر منتشر گردیده است
*چگونه شد كه به فكر راه اندازي مركز مطالعات بين المللي خليج فارس افتاديد؟
با عرض سلام و تبریک و تهنیت به مناسبت 10 اردیبهشت روز ملی خلیج فارس و همچنین تشکر و قدردانی از هفته نامه وزین پيام ساختمان و تاسيسات که این فرصت را در اختیار مرکز مطالعات خلیج فارس قرار دادند. در اواخر سال 1387 بنده به همراه دو تن از اعضای مرکز مطالعات خلیج فارس که در حال حاضر عضو هیات موسسین بشمار میروند کلیه مسائل سیاسی، تاریخی و امنیتی خلیج فارس و تقابل کشورهای عربی با ایران بر سر نام حقیقتی این منطقه را مورد توجه داشتیم و به دقت بررسی میکردیم. زیرا خلیج فارس از دیدگاه تاریخی یکی از مهم ترین مراکز تمدنی بشمار میرود. این منطقه محل ظهور تمدنهای بزرگ جیرفت و بین النهرین و پارس است. تمدنهایی که پایه گذار شهرنشینی در جهان شناخته شده اند. بیش از 7000 سال شهرنشینی در سواحل این دریا ثبت شده است و ادیان کهن و بزرگی همچون اسلام و زرتشتیت از همین منطقه برخواسته است. خلیج فارس 60% از انرژی دنیا را در خود ذخیره دارد و امروزه 40% از نفت دنیا از طریق این دریا و تنگه هرمز به خارج صادر می شود. بیش از ۸۵% از این صادرات وارد بازارهای آسیایی شده که در این میان ژاپن، هند، کره جنوبی و چین مقاصد اصلی این انرژی هستند. 50% به اروپا و 30% به آمریکا صادرات میشود و همچنین حدود 30% منابع گاز دنیا در خلیج فارس ذخیره می باشد. از اینرو خلیج فارس یک منطقه منحصر به فرد تاریخی، اقتصادی و سیاسی می باشد.
اقدامات خصمانه کشورهای اروپایی و آمریکایی به حمایت و تبعیت از دولتهای مرتجع عربی به واقع جنگ نرم وسیعی بر علیه هویت و تاریخ کشور ما بشمار میرفت که عواقب درازمدت آن فراتر از به چالش کشیدن یک نام تاریخی بود، زیرا طرح استعماری تغییر نام خلیج فارس ضربه های سنگینی به هویت، انسجام و امنیت ملی می زد و در دید کلان عمق استراتژیک و قدرت نظامی سیاسی دفاعی ایران در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه را متزلزل میکرد. به باور ما خلیج فارس تنها یک نام جغرافیایی نیست و در پشت تغییر این نام عواقب ناگواری نهفته است که بایستی به دقت آنرا بررسی نمود. سناریو تغییر نام خلیج فارس چند سالی بود که توسط چند موسسه آمریکایی و اروپایی به حمایت از سناریوی عربی به شکل وسیعی گسترش پیدا کرده بود، در سال ۱۳۸۳ خورشیدی با اقدام موسسه آمریکایی نشنال جئوگرافی به اوج خود رسید، متاسفانه چند سال بعد از آن هم یعنی در سال ۱۳۸۵ مسئولان موزه "لوور" پاریس واژه مجعول خلیج را به جای "خلیج فارس" استفاده کرد، هر چند که این دو موسسه با اعتراض سیستماتیک و گسترده ایرانیان در سراسر دنیا مواجه شده و در مدت کوتاهی با عذرخواهی، تحریفات صورت گرفته را تصحیح کردند، اما این اقدامات نشان از اتحاد شوم عربی-غربی که با پشتوانه دلارهای نفتی شکل گرفته بود داشت و نیازمند طرحی جدی جهت مقابله به مثل با این جبهه گسترده ضد ایرانی را ضروری ساخت.
لذا بهمراه همکاران با بررسی و مطالعه زیاد موضوع طراحی و راه اندازی یک مرکزی دائمی جهت دفاع از نام خلیج فارس در عرصه بین المللی را پیگیری کردیم. خوشبختان ظرفیت چنین کاری در ایران بالا بود و مردم ما نسبت به نام خلیج فارس حساسیت ویژه ای دارند. پس از یک ماه تلاش جهت شناسایی مراکز خلیج فارس شناسی جهانی به آمار مهمی دست پیدا کردیم. مهم ترین دستاوردهای این تحقیق پی بردن به این مسئله تاسف بار بود که کشوری مانند ایران که متولی اصلی خلیج فارس و تاریخ و منابع و سواحل آن است و قدرت برتر نظامی این منطقه بشمار میرود، هیچ مرکز تخصصی خلیج فارس شناسی ندارد و تنها سه مرکز خارجی به اصطلاح خلیج! شناسی وجود دارد که یا فاقد کمترین اطلاعات علمی مرتبط با خلیج فارس هستند یا مسئول جعل تاریخ و هویت سازی بر پایه دروغ و ایران زدایی از خلیج فارس. این مراکز به شرح زیر بودند:
1- مرکز مطالعات خلیج شناسی (اسرائیلی) / The Center for Gulf Studies
http://gulfc.haifa.ac.il/
مرکز فوق با اندیشه های صهیونیستی و ضدایرانی تشکیل شده است و حتی از بکار بردن نام حقیقی خلیج فارس نیز خودداری نموده است. این مرکز از دیدگاه مطالعات علمی و سیاسی و امنیتی خلیج فارس بسیار ضعیف و کمترین اطلاعات منطقه ای خلیج فارس در آن مشاهده نمی شود.
2- مرکز الخلیج للدراسات الاستراتیجیه / Gulf Center for strategic Studies
www.gcss-eg.org
این مرکز عربی با بودجه های چندین میلیون دلاری دفاتری در بحرین و مصر و امارات و انگلستان دارند و با انگیزه ایران زدایی از خلیج فارس تاسیس شده است. این مرکز هیچ تحقیقاتی در خصوص اسناد و مدارک و نام خلیج فارس انجام نداده و علیرغم نام مطالعات استراتژیک خلیج اثری هم از تحقیقات راهبردی خلیج فارس در آن دیده نمی شود و تنها با چاپ کتب مختلف و همایش ها و مجلات جهت مصرف بودجه های کلان خود بسنده کرده است.
3- مركز الخليج للأبحاث / Gulf Research Center
www.grc.ae
این مرکز در سال 2002، در حوزه فرهنگي و تاريخي با هزينه چند ميليون دلاري در اميرنشين دبي با نام «مرکز الخليج للابحاثات» يا همان مرکز تحقیقات خليج راهاندازی شد. اين مرکز با بهره از ظرفيت نويسندگان و مورخان عرب در همه کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس و در بعد گستردهتر خود، اتحاديه عرب و حتي بهره گرفتن از اساتيد مربوط به اين حوزه در کشورهاي اروپايي و آمريکا، اقدام به تاريخ سازي و تاريخ نويسي جعلی در حوزههاي گوناگون مطالعاتي مربوط به خليج فارس کردهاند و این یک واقعیت است که سرمایه گذاری امیرنشین دبی در حوزه خلیج فارس در زمینه های سیاسی و تاریخی و گردشگری تاحدود زیادی موفق بوده است.
* سالهاست كه از ضرورت راهاندازي اين مركز صحبت مي شود فكر نميكنيد مقداري دير شده باشد؟
بله متاسفانه کم کاری ما ایرانیان در زمینه صیانت از میراث فرهنگی و معنوی مان در خلیج فارس، سرمایه گذاری در خصوص راه اندازی نمایشگاهها و مراکز تخصصی خلیج فارس شناسی داخلی و خارجی و همچنین تقویت زیرساخت های صنعتی در شهرهای ساحلی و توسعه گردشگری سواحل غیرقابل انکار است. متاسفانه سازمانهای دولتی با پتانسیل مالی قوی و دانشگاهای سراسر کشور نیز با ظرفیت علمی بالا و در اختیار داشتن دانشجویان علاقمند، هیچ گامی در جهت رفع این خلع برنداشتند. اما به هر صورت این مرکز باهمت ملی و تلاش پژوهشگران مطالعات منطقه ای و علوم سیاسی راه اندازی و بیش از 3 سال است که مشغول به دفاع از منافع استراتژیک کشور در خلیج فارس و منطقه می باشد.
*سازمان شما يك نهاد مردم محور است نحوه استقبال عمومي چگونه بود؟
علیرغم اینکه ما یک مرکز مردم نهادیم و در بسیاری فعالیت ها با محدودیت مواجه هستیم ولی به دلیل ضعف کشور در این حوزه و نیاز دستگاههای دولتی، علمی و فرهنگی به استفاده و همکاری با مرکز ما، طبیعی است که استقبال مردمی و دولتی به الطبع چشمگیر و مثبت باشد. سال گذشته ما موفق به دریافت لوح تقدیر از وزارت امور خارجه، تندیس افتخار از وزیر فرهنگ و ارشاد و لوح سپاس از وزارت فرهنگ و ارشاد شدیم. در طرح ملی پاسداری از خلیج فارس که یک طرح پدافند غیرعامل بشمار میرود، نیز بیش از هزار نفر به عضویت مرکز ما درآمدند و اعلام آمادگی کردند در صورت نیاز کشور به دفاع از خلیج فارس و اعلام جنگ کشورهای متخاصم بر علیه ما از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند بود. این مسائل همگی نشان از استقبال ملی از چنین مرکزی است که امید است با توکل به خداوند منان این وظیفه تاریخی را با موفقیت به سرانجام برسانیم.
* انعكاس منطقهاي ايجاد مركز مطالعات خليج فارس به خصوص در بين سران كشورهاي عربي چه بود؟
کشورهای عربی علیرغم تصوری که میشد بر علیه مرکز خلیج فارس جبهه گیری کنند چنین نشد. برای مثال ما طی دو سال گذشته به سفارت خانه های قطر، کویت، امارات، عمان و... دعوت شدیم و مورد استقبال سفرا هم قرار گرفتیم. حتی سال گذشته ما در سفارت عمان در جمع مهمانان عربی و اروپایی زمانی برای سخنرانی گرفتیم و آقای سیدعباس مجتهدی مشاور ارشد مرکز یک سخنرانی مناسبی را ایراد کردند که بارها به نام خلیج فارس و ضرورت همگرایی میان کشورهای دوست و برادر منطقه تاکید کردند و در پایان سخنرانی هم مورد استقبال و تشویق مهمانان قرار گرفتن و یا طی صحبتی بنده با سفیر کویت داشتم ایشان بر نام خلیج فارس تاکید میکرد و این نشان از عمق واقعیت تاریخی دارد که در هر زمان برگ برنده ما ایرانیان بشمار میرود.
البته شواهد و قرائن و تجربیات ما در مرکز مطالعات خلیج فارس حکایت از آن دارد که کشورهای همسایه عربی به خودی خود تنها وسیله ای هستند برای رسیدن به اهداف قدرتهای بزرگ و استعماری دنیا. یعنی مردم مسلمان عرب باوجود اختلافهای تاریخی که میان عرب و عجم وجود دارد، تمایل چندانی برای تقابل با ملت بزرگ ایران ندارند. آنها بر قدرت برتر نظامی و سیاسی و گستره نفوذ فرهنگی شیعیان در خاورمیانه واقف هستند و میدانند که هرگونه تضاد و تقابل و جنگ با ایران در عمل میتواند موج ویرانی اقتصادی و سقوط دولتهای غیردموکراتیک عربی که بیداری اسلامی آنها را نسبت به گذشته تضعیف نموده است را موجب شود. لذا متاسفانه دولتهای عربی تنها ابزاری برای دو قدرت استعمار انگلیس و آمریکا شده اند که تفرقه و انشقاق در خلیج فارس را تقویت کنند تا حضور ناوگان جنگی این کشورها در خلیج فارس دلیل موجهی داشته باشد و به اصطلاح به آنها در منطقه مشروعیت بخشند. از این رو کشورهای عربی منطقه به خوبی از مرکز مطالعات خلیج فارس استقبال کردند و در بیشتر مراسم ها و ضیافتهای ملی خود اعضای مرکز ما را دعوت میکنند و تمایل دارند حسن نیت خود را به ما القا کنند.
*در جلسات مركز مطالعات عموما از چه مسائلي صحبت مي شود؟
ما میدانیم که شرایط ایران در منطقه و جهان شرایط بحرانی و حساسی است. زیر کشور ما در محاصره پایگاههای نظامی آمریکا قرار دارد و تحریم های جهانی هم هر روز وسیع تر می شود. لذا عزم ملی برای حفظ استقلال معنوی و سیاسی کشور و صیانت از مرزهای دریایی خلیج فارس و هویت ملی آن بیش از هر زمان دیگر ضرورت پیدا میکند. طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی احساس عدم امنیت بکند و از اهرم انسداد تنگه هرمز استفاده کند، ایران و آمریکا بر سر نحوه مدیریت و سازماندهی امنیت منطقه خلیج فارس و خاورمیانه با یکدیگر اختلاف شدیدی دارند. دلیل اصلی آن این است که ایران نمیخواهد همچون برخی رژیمهای خودکامه عربی پیرو سیاستهای استعماری آمریکا و انگلیس باشد و با تاراج منابع خود سیل تسلیحات نظامی را وارد کشور کند. لذا باتوجه به شرایط موجود کشور اولویت مطالعات مرکز با مسائل روز خاورمیانه و خلیج فارس است. اعضای گروه باتوجه به رصد کامل خبرگزاری های فارسی و عربی و انگلیسی منطقه ضمن برخورداری از تجربه کافی در آنالیز و تحلیل شرایط ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی منطقه، طرح ها و مقالات پژوهشی و سیاست کلی مرکز را بر اساس چالشهای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی که کشور را تهدید میکند تهیه و تدوین میکنند و به تناسب نوع خطر و شرایط حاکم رفتار میکند. در مجموع رایزنی های گروه شامل روشهای پاسخ به اطلسهای جعلی که نام واقعی خلیج فارس را ذکر نمیکنند، تحلیل های سیاسی و راهبرد ملی کشور در تشویق انقلابهای عربی، گرایش به همگرایی هرچه بیشتر میان مردم ایران و بحرین، تشویق ملتهای منطقه جهت بسترسازی برای خروج نیروهای آمریکایی از خلیج فارس، توسعه ملی خلیج فارس و سواحل و جزایر آن و... می باشد.
*با توجه به قابليتهاي فراوان خليج فارس، كدام بخش كمترمورد توجه قرار گرفته است؟
ما بارها و بارها تاکیده کرده ایم که خلیج فارس منطقه ای با قابلیت های ویژه اقتصادی است که میتواند تامین کننده نیازهای کل کشور باشد و این پتانسیل به حدی چشم گیر و بالقوه است که میتواند با مدیریت و استفاده بهینه از آن، جایگزین مناسبی برای درآمدهای نفتی باشد که امروزه کشور را از اتکا به تولید داخلی و اقتصاد آزاد دور نگه داشته است. بنظر بنده مهم ترین مسئله ای که در خلیج فارس نادیده گرفته شده است قابلیت منحصر به فرد جزایر ایرانی و توسعه صنایع و گردشگری خلیج فارس است. امروزه سواحل خلیج فارس با کمبود امکانات اولیه پذیرای مسافران داخلی است و گردشگران خارجی نیز از این منطقه محروم هستند. جزایر ما توسعه نیافته است و بجز جزیره کیش و تاحدودی هم قشم، همه جزایر با فقدان امکانات اولیه روبرو هستند. متاسفانه اشتغال و آب آشامیدنی مهم ترین دغدغه های مردم ساکن در این جزایر بشمار میرود.
* در فضاي مسموم تحريم ها عليه ايران بهترين راهكار حفاظت از هويت و منافع منطقه خليج فارس كدام است؟
امروزه با گسترش تحریم های همه جانبه غرب و سیاه نمایی سیاسی و فرهنگی بر علیه ایران در جهان، به راستی مصلحت درازمدت کشور ما نیست که به درآمد نفتی تکیه داشته باشیم و در مقابل این هجمه سنگین سکوت اختیار کنیم. این نکته که وابستگی به نفت بایستی قطع شود بارها و بارها از سوی تئورسین ها و مقامات سیاسی و فرهنگی کشور تذکر داده شده است ولی متاسفانه تا امروز هیچ اقدام عملی برای تحقق آن صورت نگرفته است. بنظر بنده یکی از راهکارهای اصولی مقابله با تحریم ها و روشهای بنیادین در بهبود وضعیت اقتصادی کشور در عرصه تقابل ایران و غرب، استفاده از ظرفیت عظیم گردشگری ایران در جهان است زیرا گردشگری میتواند وسیله ای جهت توسعه درازمدت خلیج فارس و ماندگاری نام آن در جهان شود. در گزارش تاسف بار مجمع جهانی اقتصاد در بخش توریسم، تاکید می کند که رتبه ایران، از همه کشورهای خاورمیانه هم پایین تر و در ردیف های آخر گردشگری جهان قرار دارد. در این آمار ایران رتبه 114 جهان را به خود اختصاص داده است! به همین دلیل است که با توجه به جمعیت کشور، بیشترین آمار تورهای خارجی در دنیا و خروج سرمایه های ملی متعلق به کشور ما است. آمارهای تکان دهنده ایران در عرصه گردشگری جهان به واقع میتواند نشان از ضعف مدیریتی ما در این حوزه جهانی باشد. متأسفانه ایران با داشتن حدود سه هزار کیلومتر مرز آبی در سواحل دریای خزر، عمان و خلیج فارس، مالکیت بر حدود 30 جزیره کوچک و بزرگ که هر کدام همچون مرواریدی ارزشمند میدرخشد، دارا بودن طیف وسیعی از چشماندازهای طبیعی، تنوع آب و هوایی، چشمههای آب معدنی، تملک بزرگترین دریاچه جهان، سابقه تمدن چند هزار ساله، داشتن جاذبههای تاریخی متعدد به ثبت رسیده در کنوانسیون میراث جهانی یونسکو، وجود اماکن مذهبی متعدد و ظرفیت عظیم مالکیت معنوی بر جشن جهانی نوروز، تنها کمتر از یک درصد از بازار گردشگری جهان را به خود اختصاص داده است. ایران با ثبت 13 اثر ماندگار خود در یونسکو (چغازنبیل، تخت جمشید، میدان نقش جهان، تخت سلیمان، ارگ بم، پاسارگاد، گنبد سلطانیه، بیستون، کلیساهای ایرانی، سازه های آبی شوشتر، بازار تبریز، آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و باغهای ایرانی) در لیست برترین کشورهای جهان در میراث جهانی یونسکو بشمار میرود. لذا توسعه گردشگری دستاوردهای مهمی برای ما خواهد داشت که برخی از آنها به شرح زیر می باشد:
- تقویت جایگاه ایران در نظام بینالملل و توسعه روابط با کشورهای مختلف
- رونق سرمایه گذاری خارجی
- آشنایی مردم جهان با خلیج فارس و اثبات عملی نام آن توسط صنعت توریسم.
- ذخیره نفت و انرژی های فسیلی برای نسلهای آینده
- ایجاد فرصتی مناسب جهت جهانی سازی اندیشه های حق طلبانه شیعیان
- مرمت و احیای میراث تاریخی در حال تخریب باستانی
- حفظ و ارتقای محیط زیست و جاذبههای طبیعی کشور
- مقابله عملی با تحریم های سیاسی و اقتصادی غرب
- حل مشکل بیکاری در شهرستان ها و روستاهای کشور
- افزایش رشد اقتصادی کشور
- گسترش بازار صنایع دستی ایران به جهان
- کاهش چشمگیر واردات کالاهای بی کیفیت از چین
- مقابله با تبلیغات منفی غرب در رسانه های جهانی و بهبود چهره سیاسی و فرهنگی کشور
در خصوص مقابله با هجمه وسیع به نام خلیج فارس در رسانه های گروهی و سازمانهای مختلف جهانی واکنش و اقدامات شما چه بوده است؟
مرکز مطالعات خلیج فارس "PGSC" به عنوان بزرگترین مرکز خلیج فارس شناسی پیشرو و هماهنگ با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان فعالیت های بین المللی خود در دفاع از نام تاریخی خلیج فارس و مقابله با نامهای جعلی را به تناسب شرایط موجود شدت بخشیده است. مجموعه ای از اقدامات هدفمند توسط بخش امور بین الملل مرکز، جناب آقای سید عباس مجتهدی مشاور ارشد مدیرعامل مرکز مطالعات خلیج فارس در این خصوص صورت گرفت. در جهت دفاع از منافع کشور و هویت ملت بزرگ ایران مراکز مهم و تعیین کننده در خصوص نامها و نقشه های جغرافیایی در سطح جهان شناسایی و مورد عملیات دفاع مستند و تثبیت نام خلیج فارس صورت گرفت. مراکزی همچون:
• بزرگترین و معروف ترین موئسسه جغرافیایی جهان NATIONAL GEOGRAPHIC و انتشار کتاب انگلیسی پاسخ به نشنال جئوگرافی.
• بزرگترین تولید کننده کره های جغرافیایی جهان REPLOGLE
• اولین مرجع حقوقی نامها ( بخش نامهای جغرافیای سازمان ملل)
• اطلس انگلیسی TIMES
• DORLING KINDERSLEY انگلستان
• UNIVERSITY OF OXFORD
• اصلی ترین تولید کنندگان اطلس های مدرسه ای در شبه قاره هند و ترکیه.
نتایج خلاصه ای از این فعالیت ها به شرح زیر است:
1- تثبیت و یادآوری نام خلیج فارس در NATIONAL GEOGRAPHIC ،REPLOGLE ، سازمان ملل متحد، دانشگاه آکسفورد و اطلسهای مدرسه ای شبه قاره هند.
2- کسب موفقیتی بزرگ در تغییر نظر اطلس D&K با ارائه مستندات علمی در تغییر عبارت مجهول THE GULF به PERSIAN GULF در روی نقشه های آن مرکز. این اقدام را میتوان اقدامی سازنده و گامی بزرگ از مرکز مطالعات خلیج فارس در طول سال گذشته بشمار آورد، زیراکه اهمیت این کار زمانی مشخص می شود که متوجه شویم اطلس انگلیسی D&K تامین کننده حدود 60% از اطلسهای مدرسه ای در اقیانوسیه ( استرالیا و نیوزلند) است.
3- در برخی از اطلسهای کشور ترکیه بنا بر اندیشه های امپراتوری عثمانی از نام خلیج بصره یاد می شود. مرکز مطالعات خلیج فارس با تماسهای مکرر با اطلسهای مدرسه ای ترکیه نام تاریخی خلیج ایران را یادآوری نموده است و در تلاش مستمر می باشد که نام BASRA KOFEZI به نام IRAN KORFEZI که کاربردی زیادی در نقشه های ترکیه دارد داده شود و در این راستا گامهای موثری نیز برداشته شده است.
4- مکاتبات مستمر مشاور ارشد مدیرعامل مرکز با آقای DONALD RALSON رئیس کمیته سیاستگذاری اطلس تایمز در سطح جهان جهت تغییر نام مجهول THE GULF به PERSIAN GULF که در حال حاضر وارد مرحله حساسی شده است و امید است با موفیت مرکز مطالعات که همانا موفقیت ملت ایران است همراه گردد نیز بخش دیگری از ماموریت های بین المللی مرکز مطالعات می باشد.
*از هنگام درج نام مجهول "خليج عربي" همواره واكنش هاي زيادي از طريق هموطنان داخل و خارج ابراز شد چگونه مي توان از اين قابليت ها در راستاي حفاظت از هويتهاي ملي و شكست نقشه هاي دشمنان سود برد؟
یکی از ظرفیت های بزرگ ملت ایران همین اتحاد و همبستگی ملی آنها در شرایط حساس است. امری بازدارند که مانع بسیاری از اقدامات خصمانه بر علیه کشور می شود و ضروری است که این حس تقویت و مورد بهره برداری کافی قرار بگیرد. برای مثال میخواهم به اقدام ضدایرانی دوسال پیش نیروی دریایی آمریکا اشاره کنم. نیروی دریایی آمریکا در آن سال با صدور دستورالعملی به واحدهای تابعه خود دستور داد تا از نام مجعول عربی به جای به کارگیری عبارت دقیق و کامل خلیج فارس استفاده شود و در مکاتبات و سخنرانی ها خلیج فارس ذکر نشود! این اقدام به حدی موجب انزجار ایرانیان داخل و خارج کشور شد که ظرف چند روز صفحه فیس بوک نیروی دریایی آمریکا با هزاران نامه و ایمیل و کامنت مورد هجوم ایرانیان قرار گرفت. در این پیامها آمده بود"آمريکايي ها عذر خواهي کنيد... هزاران سال است که خليج فارس، خليج فارس است و همچنان خليج فارس باقي خواهد ماند" يا آنکه " چگونه مي توان به جهاني اعتماد کرد که به سادگي تاريخ را تحريف مي کند؟ و خليج فارس هميشه خليج فارس است" و... نيروي دريايي آمريکا در همين زمينه با ارسال بيانيه اي اعلام کرد، طی چند روز پس از این دستورالعمل چهار هزار لينک اعتراضي به صفحه اين نيرو در فيس بوک ارسال شده است و همچنان سيل گسترده اين لينک ها و تماسها ادامه دارد و ما از ایرانیان خواهش میکنیم برای رعایت قوانین صفحه نیروی دریایی از گذاشتن پیام خودداری کنند. البته پس از این ماجرا نیز کاردار سوئیس در تهران به وزارت امور خارجه احضار شد و مراتب اعتراض شدید ایران اعلام شد. خب چنین واکنش سیستماتیکی یکی از پتانسیل های ایران در جهان است که جنبه بازدارندگی دارد. این نقاط قوت به برکت وجود ریشه دار یک ملت در دل تاریخ است زیرا آنزمان که آمریکا و اروپایی وجود نداشت، ایرانیان درس علم و اخلاق و شهرنشینی به دیگر مردمان میدادند و این پتانسیل و این روحیه ملی بنظر من بایستی در همه سازمانها و نهادهای رسمی و غیر رسمی کشور هرچه بیشتر تقویت شود و به صورت یک قانون درآید تا بهمراه ظرفیت معنوی روحیه شهادت طلبی که در نزد ما ایرانیان وجود دارد در خدمت دفاع از هویت بزرگ ملت ایران که متولی تاریخ و تمدن و ارزشهای معنوی جهان است قرار گیرد.
* بد نيست به منافع مشترك كشورهاي منطقه هم اشاره كنيم، حل و فصل مسالمت آميز اين مسئله چگونه امكان پذير است؟
جای تردیدی نیست که اساس هر اتحاد در هر دو گروه بندى منطقهاى و بين المللى بين كشورها وجود منافع مشترك ميان آنهاست. لذا مقدمترين انگيزهاى كه كشورها را به گردآمدن در پيمان ها و اتحاديهها اعم از سياسى، نظامى و امنيتى و اقتصادى ترغيب مىكند حفظ بهتر منافع در شرايط اتحاد و همبستگى و نيز كسب توان دستيابى به منافع بيشتر است. حال اين منافع مىتواند به وابستگى متقابل منتهى شود يا وابستگى يك طرفه و يا وقتي در تضاد و تعارض است منجر به واگرايى خواهد شد. يكي از مهم ترين مناطقي كه تقريبا در طول صد سال اخير بحران ها و تنش هاي فراواني را پشت سر گذاشته است منطقة خليج فارس است. منطقه اي كه مطمح نظر تمامي بازيگران بين المللي قدرت است . از آن جا كه خليج فارس منطقهاى است متعلق به كشورهاى ساحلى آن ، طبعاً فقط آنها حق دارند نسبت به كم و كيف نظام امنيتى و مدیریت آن تصميم بگيرند و آن را به مرحله اجرا بگذارند. لذا اين منطقه بايد عارى از هرگونه حضور قلدرمابانه قدرت هاى بيگانه باشد و بايد به يك منطقه صلح واقعى تبديل شود. بنظر من مشکل اصلی واگرایی در خلیج فارس در منافع آمریکا و انگلیس نهفته است، یعنی تا وقتی منافع این کشورها در خلیج فارس برقرار است و حکام عربی خلیج فارس هم فاقد مشروعیت مردمی هستند و بدون آرا و نظر مردم به صورت مورثی روی کار هستند این واگرایی همچنان تداوم دارد.
جدا از مسئله نفت که طلای سیاه نام گرفته و اقتصاد آمریکا و ژاپن و چین و هند و کره جنوبی و.. را متکی به خود کرده است، گاز هم مورد توجه بریتانیا می باشد و با اقتصاد آن کشور گره خورده است. لورد وست، فرمانده سابق نیروی دریایی بریتانیا و مشاور سابق امنیت ملی این کشور در زمان نخستوزیری گوردون براون گفته بود، در صورتی که تنگه هرمز بسته شود هزینههای بسیاری متحمل بریتانیا خواهد شد که یکی از آنها کاهش واردات گاز طبیعی است که میتواند کشور را به یک بحران جدی وارد کند. وی همچنین گفته بود چنین مسالهای بیشک تاثیری شگرف بر اقتصاد بریتانیا خواهد گذاشت و قیمت جهانی نفت و گاز را نیز به طور بیسابقهای افزایش خواهد داد. در این راستا فایننشال تایمز نوشت: در صورت بسته شدن تنگه هرمز واردات گاز بریتانیا از قطر که با عبور از این تنگه حاصل میشود و نسبت به سال 2010 در حدود 67 درصد افزایش یافته است با چالش جدی مواجه خواهد شد و ضربات سهمگینی به اقتصاد بیمار بریتانیا وارد خواهد آورد.
خب با این گنجینه منابع طبیعی فراوان اختلاف در میان ملتهای خلیج فارس بهترین راه حل برای دست یابی به منافع نامشروع آمریکا و انگلیس می باشد. زیرا تبادل انرژی این منطقه در شرایط برابر به هیچ وجهه به سود غرب نخواهد بود و اقتصاد این کشورها را به مرز سقوط خواهند کشاند. لذا با افزایش بدبینی، جو رعب و وحشت، فضای امنیتی و نظامی در خلیج فارس منافع غرب تامین می شود. تئورسین های امنیتی آمریکا به خوبی واقف هستند که اگر جو صلح پایدار در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس برقرار شود و موج وسیع فروش تسلیحات نظامی غرب که امروزه از سوی آلمان و انگلیس و آمریکا به ارزش صدها میلیون دلار به کشورهای عربی سرازیر است متوقف شود آمریکا هیمنه ابرقدرتی خود را از دست خواهد داد و حتی به مرز فروپاشی خواهد رسید.
بنظر من بهترین راه حل برای دست یابی به همگرایی پایدار در خلیج فارس استقرار دموکراسی در میان کشورهای عربی است تا آنها عملا از زیر سلطه آمریکا و انگلیس خارج شوند و شرایط برابری جهت صادرات نفت، مدیریت امنیت منطقه، ورود کالاهای غربی، خرید تسلیحات نظامی و دوستی و برادری میان ملتها ایجاد شود.
*براي بزرگداشت روز ملي خليج فارس در سال جاري چه برنامه هايي داريد؟
بدلیل ماهیت NGO بودن مرکز، متاسفانه محدودیت مالی زیادی شامل حال ما می شود و بهمین دلیل طرحها و برنامه های کلان مرکز مطالعات خلیج فارس در درازمدت قابل رویت است برای مثال:
امسال به حول قوه الهی طرح بلندمدتی داریم که مرتبط به خارج از مرزهای جغرافیایی ایران می باشد و برای جامه عمل پوشاندن به آن نیازمند مساعدت دولت و همت ملی مسئولان هستیم. این طرح در گام اول ایجاد چندین نمایشگاه بین المللی خلیج فارس شناسی در کشورهای منطقه است و در گام بعد ایجاد کرسی های خلیج فارس شناسی در دانشگاههای معتبر منطقه ای. گام سوم طرح نیز ایجاد شعبه های مختلف مرکز مطالعات خلیج فارس شناسی در این کشورها می باشد. زیرا پتانسیل خوبی در نزد دانشجویان و پژوهشگران منطقه در خصوص علاقمندی به خلیج فارس وجود دارد و این امر نیازمند توجه جدی است. در این خصوص همفکری هایی با رایزن محترم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان داشته ایم و نظرات مثبت ایشان بسیار راهگشایی ما بوده است. امیدوارم افراد و سازمانهایی که میتوانند در پیشبرد این طرح کلان ما را یاری بدهند اعلام آمادگی کنند تا زمینه آغاز آن فراهم شود. همچنین در روز ملی خلیج فارس به دعوت سازمان جغرافیایی کشور بخش کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی به همایش بین المللی خلیج فارس دعوت شده ایم و نمایشگاهی در این خصوص احتمالا راه اندازی خواهیم کرد. البته در حال حاضر در قسمت دیگر به دعوت یکی از اعضای موسسسه سیراف پارس، جهت تهیه فیلم مستندی از شکوه دریای پارس نیز مشغول همکاری هستیم تا افتخارات دریانوردی و اسناد و مدارک تاریخی به نمایش عموم گذاشته شود. از شما و نشریه وزین پيام ساختمان و تاسيسات که به خلیج فارس و مسائل پیرامونی آن توجه نمودید کمال قدردانی را دارم.