جایگاه ویژه نبردهای نامتقارن در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران
تاریخ:۱۳۹۰/۰۵/۲۵

جایگاه ویژه نبردهای نامتقارن
در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران
روزبه پارساپور
ماهنامه خلیج فارس و امنیت
مرکز مطالعات خلیج فارس
چکیده
استقرار پایگاههای نظامی ناتو و ایالات متحده آمریکا در کشورهای اطراف ایران منجمله: بحرین، قطر، عربستان، امارات، افغانستان، عراق، قرقیزستان، اردن و... ضرورت تدوین استراتژی منظمی را جهت مقابله با این هجمه وسیع به منطقه راهبردی خاورمیانه فراهم نموده است. جمهوری اسلامی ایران بنا به ماهیت وجودی خود به عنوان کشوری که در مرکز این منطقه حساس قرار دارد و این پایگاهها در اطراف آن مستقر شده است و همچنین بارها از سوی ایالات متحده تهدید به حمله نظامی شده است، موظف به دفاع از سرزمین و نظام جمهوری اسلامی و باورهای اعتقادی و ملی این کشور می باشد. ایالات متحده تنها در شش کشور عربی منطقه یعنی قطر، عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و عمان بیست و یک پایگاه نظامی در اختیار دارد، برخی از آنان در حریم مرزهای ایران واقع می باشد و هم اکنون از بزرگترین مراکز تامین و تجهیز ارتش آمریکا در منطقه محسوب می شوند. پنتاگون پس از سال 2001 وجوه قابل توجهي را با هدف ساخت، تجهيز و گسترش پايگاههاي نظامي زميني و دريايي آمريكا در منطقه خاورمیانه و به ویژه در خليجفارس و مناطق نزديك به آن اختصاص داده است. اين مساله در مطبوعات جهان همیشه با اغماض نگريسته ميشود. ايران طی سه دهه گذشته با حضور نيروهاي نظامي آمريكا در منطقه خاورمیانه و خليج فارس مواجه بوده و از سوي ديگر به دلیل تحرمیهای ناعادلانه از دسترسی به تسليحات و تجهيزات نظامي مدرن روز دنیا منع شده است، لذا در تلاش است با بومی سازی تسلیحات نظامی و رسیدن به خودکفایی در بخش دفاعی و توسعه تواناييهاي جنگي نامتقارن و قدرتمند، كمبود جنگافزارها و فناوريهاي نظامي خود را جبران و خنثي كند. در راستای همین سیاست های ضد ایرانی، ایالات متحده در تلاش بوده است که ايران را در محاصره نيروهاي نظامي خود در منطقه خليج فارس قرار بدهد و به همین جهت با استقرار پایگاههای دریایی و زمینی و هوایی و در اختیار گذاشتن پیشرفته ترین تسلیحات نظامی خود به همسایگان عرب جنوبی ایران این کشور را تابع نظرات خود نماید. متاسفانه کشورهای نفت خیزی که بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان می باشند و در ردیف کشورهای مطلقه و ضد مردمی هستند چندین دهه از متحدین استراتژیک ایالات متحده بوده اند که با موج بیداری اسلامی در این کشورها زمزمه های سرنگونی سران فاسد این کشورها مهیا و زمینه استقرار حکومت های مردمی ایجاد شده است. جمهوری اسلامی ایران با قرار گرفتن در میان چنین همسایگانی و پس از 33 سال از گذشت انقلاب اسلامی و با پشت سر نهادن یک جنگ خونین ۸ساله در حالی که به صورت پیوستته از سوی نیروهای فرا منطقهای و منطقه ای تهدید میشود استراتژی دفاعی خاصی را برای دفاع از خود سامان دهی کرده است. چنان که از قراین و شواهد استنتاج میشود دکترین دفاعی ایران در حال حاضر بر مبنای ۴ رکن بازدارندگی راز امیز، گسترش جنگهای نامتقارن،ضربه متقابل موشکی واجبار دشمن به جنگ زمینی استوار است. در این مقاله به صورت مختصر اهمیت نبردهای نامنظم را در دکترین دفاعی ایران مورد بحث قرار میدهیم.
کلید واژه: نبرد نامتقارن، عملیات چریکی، دکترین دفاعی ایران، استراتژی سپاه، جنگ افزار
درآمد:
در جهان پر تلاطم کنونی امنیت و توانایی حفظ و دفاع از ان به یکی از پر رنگ ترین مسایل فراروی کشورهای مختلف بدل شده است و در این میان هر کشور با توجه به توانایی های جنگ افزاری ٬نیروی انسانی٬توان اقتصادی٬ویژگی های ژئو پولتیک و مولفه های فرهنگی به تدوین و به کار گیری سبک ویژه ای از دکترین امنیت ملی در حوزه دفاعی میپردازد. امام خميني(ره) با انقلاب اسلامي سال 1357، نظام دوقطبي خير و شر را تبيين نمود، که در آن آمريکا قطب شر، و ايران قهرمان قطب خير در جهان است. اقدامات ضدبشری آمریکا طی چند دهه گذشته به ویژه بر علیه ملت ایران یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در این تعیین مرز بشمار میرود. پس از وی امام خامنه ای راه وی را ادامه دادند و در همین راستا محمود احمدی نژاد ریاست جمهوری ایران نیز بر مواضع ضد بشری آمریکا در جهان تاکید دارد. لذا سه دهه فشار و تحریم و جنگ نرم حاصل این تقابل بشمار میرود. اما فشارهاي آمريکا به تهران، تاکنون هيچ تغييري در سياست خارجي اين کشور ايجاد نکرده است. با اینهمه پس از واقعه 11 سپتامبر علیرغم لشگرکشی کشورهای غربی به خاورمیانه قدرت منطقه ای ایران رشد صعودی پیدا کرده است و امروزه ایران به عنوان یکی از قدرتهای موشکی جهان و مهم ترین کشور در عرصه جنگهای نامتقارن بشمار میرود. این مسئله که چرا و به کدام دلیل بایستی در راه دفاع از آرمانهای یک کشور نبرد پارتیزانی را در پیش پرفت مقوله ای است که به مختصر به آن اشاره خواهد شد.
باتوجه به تحریمات سی سال گذشته، ایران بجای آنکه همه توان خود صرف افزایش توان نظامی کلاسیک و ایجاد عمق دفاعی بیشتر نماید، با تغییر تاکتیک بجای افزایش تلاش در جهت افزایش ظرفیتهای متعارف دفاعی، منجمله ایجاد نیروی هوایی مدرن و کار آمد، سیستم جامع هشدار دهنده رادار و تدارک دفاع ضد موشکی و همچنین نیروی دریایی کلاسیک مدرن، نقاط ضعف حریف را در منطقه و جهان شناسایی و تمام پتاسیل خود را معطوف نابودی این نقاط ضعف قرار داده است. بر مبنای این دکترین نظامی، جمهوری اسلامی ایران در کنار نبردهای کلاسیک زمینی،هوایی و دریایی، به ابزار و شیوه های جنگ نامتقارن با ارتشهای کلاسیک مدرن رو کرده و نقاط آسیب پذیر حریف را در تیر رس خود قرا داده است. اتهام تلاش ایران برای دست یافتن به سلاحهای غیر متعارفی را در کنار تلاش برای تدارک ناوگان قایق های فوق تندرو موشک انداز در خلیج فارس میتوان در چهار چوب همین دکترین قرار داد. بموجب این استدلال، کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس در خانه ای شیشه ای زندگی میکنند که علیرغم خرید تسلیحات بیش از 50 میلیارد دلاری از غرب در مقابل این رویکرد احتمالی در جنگ با ایران توان مقابله نخواهند داشت. آشکار است که ایران با وجود تحریم های پیش رو در جنگهای کلاسیک هوایی در مقابل برخی کشورهای منطقه منجمله عربستان سعودی که دارای بیش از 400 هواپیمای جنگنده است از توانایی کمتری برخوردار است. از این 400 جنگنده سعودی ها بیش از 280 فروند همواره در شرایط حداکثر آمادگی برای عملیات بسر میبرند. عربستان دارای 110 فروند هواپیمای تورنادو و 160 فروند هواپیمای F15 در شرایط عملیاتی است. عمر متوسط این هواپیماها در حدود یک سوم هواپیماهای نظامی جمهوری اسلامی است. بعلاوه بحرین و امارات و عمان (دیگر اعضاء پیمان دفاعی خلیج فارس) بروی هم حدود 130 فروند هواپیمای F16 آماده عملیات در اختیار دارند. امارات عربی مستقلا دارای 62 هواپیمای میراژ 2000 فرانسوی است. کویت نیز دارای 39 فروند هواپیمای F18 جنگنده است. (رادیو فرانسه، اوت 2010)
این تسلیحات مدرن در مقابل نبردهای نامتقارن جمهوری اسلامی میتواند کارآیی خود را به سادگی از دست بدهد. از این رو استراتژی شلیک صدها فروند موشک از سوی ایران در دقایق اول جنگ به این پایگاه ها بهترین راهکار برای مقابله با این تسلیحات مدرن کشورهای عربی است. البته مقامات ایران همیشه به کشورهای عربی منطقه با رویکرد دوستی متقابل نگریسته اند، اما باتوجه به پیشینه خصومت تاریخی این کشورها با ایران که در جنگ با عراق نیز نمونه هایی از آن آشکار شد، نمی توان بروی چنین دوستی تاکید کامل داشت. لذا در صورت به مخاطره افتادن منافع ملی ایران در خلیج فارس و حمله نظامی به کشور نه تنها دومین منبع انرژی جهان صادرات خود از خلیج فارس را قطع خواهد کرد بلکه باقی شرکا و رقبای تجاری نفتی عرب خود را نیز باخود در این چالش بزرگ انرژی در جهان همراه خواهد ساخت. خلیج فارس امروزه با مستقر شدن بیش از یکصد ناو جنگی آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و... همچنین گشایش پایگاههای دریایی،هوایی و زمینی کشورهای مذکور در شیخ نشین های خلیج فارس به یکی از کانونهای بحران و محور تسلیحاتی جهان تبدیل شده است. چنین حضور گسترده شناورهای بیگانگان در یک دریای محدود هزاران کیلومتر، دورتر از مرزهای جغرافیایی این کشورها تنها نشان از اهداف استعماری و تسلط بر منابع انرژی غرب بر این منطقه دارد. تسلط و چپاول منابع نفتی خلیج فارس، حمایت از اسرائیل، گسترش بازار تسلیحاتی در قبال دریافت نفت، مهار قدرت روبه رشد جمهوری اسلامی ایران در منطقه، تنها به دلیل پایه های سست مردمی و غیردموکراتیک این شیخ نشین ها و وابستگی شدید حکمرانان عرب به غرب موجب گردیده است که زمینه را جهت استقرار چندین کشور غربی در منطقه خاورمیانه مهیا سازد. (پارساپور،1389، ص18)
از میان کشورهای حوزه خلیج فارس کویت شش پایگاه در اختیار نیروهای آمریکایی گذاشته است ، که علیرغم مساحت اندک خود بیشترین امکانات را دردسترس آمریکایی ها در منطقه قرار داده است . این پایگاه ها در شهرها و مناطق دوحا ، کابالز، آرنیجان ، احمد الجابر ( هوایی ) ، علی سالم ( هوایی ) و مینا الاحمدی ( دریایی ) قرار گرفته اند و در جریان حمله ی نیروهای آمریکا به عراق از یک نقش محوری در حمله و پشتیانی نیروهای ارتش آمریکا برخوردار بودند . بعد از کویت ، قطر بیشترین پایگاه ها را در اختیار نیروهای ارتش آمریکا قرار داده است که تعداد آن ها تا قبل ازجنگ عراق پنج پایگاه اعلام شده بود . این پایگاه های پنج گانه ی نظامی در سال های اخیر بارها و بارها از سوی ارتش آمریکا برای انجام مانورهای نظامی و همچنین حمله به عراق مورد استفاده قرار گرفتند . آخرین باری که این پایگاه ها به طور گسترده به فعالیت در آمدند به تابستان سال 2006 باز می گردد که در ماجرای جنگ سی و سه روزه ی حزب الله و اسرائیل بارها و بارها مقادیر کلانی از امکانات و تجهیزات نظامی را به اسرائیل منتقل کردند و عملا به مهم ترین مرکز پشتیانی اسرائیل در خلیج فارس تبدیل شدند . اگرچه قطر نيروي هوايي ندارد ليكن دولت اين كشور در سال 1996 اقدام به ساخت پايگاه هوايي العديد با هزينهاي بالغ بر يك ميليارد دلار كرد. هدف از اين اقدام كاملا مشخص بود: «جذب ارتش آمريكا.» در سپتامبر سال 2001 ميلادي روند فرود و پرواز هواپيماهاي نظامي آمريكا از اين پايگاه شروع شد و پيش از آن كه سال 2002 ميلادي شروع شود تانكها، نيروهاي زرهي، زاغههاي مهمات، تجهيزات پيشرفته ارتباطي و ساير ادوات ارتش آمريكا به علاوه هزاران نيروي نظامي در اين پايگاه و اطراف آن استقرار يافته بودند. دولت قطر در سال 2005 با اختصاص 400 ميليون دلار مركز فرماندهي و كنترل پيشرفتهاي احداث كرد كه با توجه به عدم پيشبيني نيروي هوايي در ارتش اين كشور عملا توسط آمريكاييها مديريت ميشود. دولت قطر به تنهايي بار مالي گسترش زيرساختهاي نظامي ارتش آمريكا در اين كشور را بر دوش نكشيده و پنتاگون هم طي يك دهه گذشته بودجههاي كلاني را صرف گسترش و ارتقاي تاسيسات نظامي قطر كرده است.
بحرین نیز چهار پایگاه نظامی را در خاک و جزایر خود به آمریکایی ها واگذارکرده است که از جمله ی آن ها می توان به پایگاه دریایی المنامه ، پایگاه لجستیکی المحرق و همچنین نقاطی که ناوهای یواس اس واشنگتن و یواس اس آبراهام لینکلن مستقر شده اند اشاره کرد . این پایگاه ها هم اکنون از مهمترین پایگاه های آمریکا در منطقه ی خلیج فارس محسوب می شوند که در مواقع حساس از سوی نیروهای آمریکایی مورد استفاده قرار خواهند گرفت . عربستان سعودی با سه پایگاه ، عمان دو پایگاه و امارات با یک پایگاه هوایی درمنطقه الظفره ، از دیگر پایگاه های مهم نظامی آمریکا در خلیج فارس محسوب می گردند که این توانایی را به آمریکایی ها بخشیده اند که در سراسر منطقه به گونه ای زنجیروار متحرک باشند و عملیات های نظامی این کشور را در منطقه ی خلیج فارس تحت پوشش قرار دهند . (فاریابی، 1387، ص 2)
لذا نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، یکی از نیروهایی است که در خلیج فارس به حالت آماده باش مستقر می باشد و آماده دفاع از کیان کشور و آرمانهای انقلاب اسلامی در برابر این هجمه سنگین پایگاهای نظامی آمریکا در حوزه خلیج فارس هنگام هرگونه تجاوزات احتمالی است. نیروی دریایی سپاه(ندسا) به پیشنهاد محسن رضایی و فرمان امام خمینی(ره) و به فرماندهی حسین علایی در سال ۱۳۶۴ تشکیل شد و در زمان جنگ با شناورهای آمریکایی در خلیج فارس تجربه های مهمی برای خود اندوخته کرد. همچنین به سرعت با استراتژی قایقهای موشک انداز تندرو در عملیات های مختلف جنگ از جمله والفجر ۸ فتح اسکله الامیه و درگیری با نیروی دریایی آمریکا توسط نادر مهدوی در مهر ۱۳۶۶ وهمچنین گشتهای پراکنده در خلیج فارس و تنگه هرمز آرام آرام به یک نیروی دریایی تاثیرگذار در منطقه تبدیل گشت. هم اکنون ندسا دارای قایق های فوق سریع کلاس عاشورا طارق و ذوالجناح موشک انداز میباشد که آماده برای نبردهای دریایی پارتیزانی با شناورهای بیگانه در خلیج فارس می باشد. فرماندهان سپاه بارها اعلام نموده است که برای هر شناور جنگی نیروهای متخاصم در خلیج فارس یکصد قایق موشک انداز تندرو که همزمان به سوی هدف حرکت میکنند در نظر گرفته شده است. بدون تردید نیروی دریایی سپاه که مسئولیت امنیت دریایی خلیج فارس را بر عهده دارد با ایدئولوژی و میراثی که از انقلاب اسلامی به یادگار دارد هرگز حضور نامشروع کشورهای متخاصم در اطراف آبهای ایران که در گذشته از هیچ اقدامی بر علیه کشورمان فروگذار نبوده اند را تاب و تحمل نمیکند و درصورت آغاز درگیری، این دریا را به کانون بحران های نظامی و جنگهای چریکی تبدیل خواهد نمود. استراتژی ندسا بر پایه استفاده از قایقهای تندرو و زیردریاییهای کوچک انداز، موشک های ساحل به دریا، مینگذاری، عملیات کماندویی و چریکی و در صورت نیاز تخریب سکوهای نفتی کشورهای همسایه ای که بر علیه ایران اقدام نمایند، پی ریزی شده است. این که ادعا می شود سپاه پاسداران بزرگترین ارگان نظامی جهان است که همزمان توانایی اداره جنگهای کلاسیک و غیرکلاسیک را دارد اغراق نیست و چنین توانمندی در این نهاد جمهوری اسلامی دیده میشود.
روند اخیر ایران در توسعه و تولید تسلیحات و جنگ افزار نمایانگر اولویت های نامتقارن تشکیلات نظامی این کشور است. ایران اخیراً سلاحهای بیشماری را برای تضعیف حضور آمریکا در خلیج فارس تولید کرده است که شامل موشکهای ساحل به دریا، قایقهای سریعالسیر، هواپیماهای دوربرد بدون سرنشین، قایقهای پرنده و خودروهای آبی خاکی میشود. در گزارشی دیگر که در ایران منتشر شد آمده است: نیروی دریایی ایران تصمیم به ایجاد سپر موشکی دفاعی در حدفاصل 2400 کیلومتری خط ساحلی ایران گرفته و از آن به عنوان یک استراتژی مناسب برای حفظ کشور از حمله دشمنان یاد کرده است. این در حالیست که هر یک از این سیستمها مستقل از دیگری عمل خواهد کرد و به رادار مرکزی وابسته نیستند. دیگر پیشرفتهای نیروی دریایی ایران جهت به چالش کشاندن حضور آمریکا در خلیج فارس، قایقهای جنگی سریعالسیر ذوالفقار و سراج1 هستند که هر دو تولید انبوهی دارند و قابلیت پرتاب اژدر و موشک را نیز دارند. ایران در اوایل سال 2010 میلادی از هواپیماهای جنگی بدون سرنشین "کرار " و "رعد "، که برد آنها از هزار کیلومتر تجاوز میکند و می تواند با کنترل از راه دور اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار دهد، پردهبرداری کرد. (فارس، 1389، ص5)
تعریف نبرد نامتقارن
نـبـرد نـامـتـقارن تعاریف متعددى دارد و یکى از آن تعاریف عبارتست از رویارویى دو قدرت نـاهـمـطـراز و غـیـر متوازن که طرف ضعیف تر ضمن اجتناب از مواجهه با نقاط قوّت طرف مـقـابـل با تکیه بر عوامل قوّت خود نقاط ضعف دشمن را مورد حمله قرار دهد. در این تعریف چند عنصر تعبیه شده است. طرف برتر در عین داشتن قـدرت داراى نـقـاط ضـعـف خـاصـى اسـت . شناسایى نقاط قوت و ضعف دشمن و شناسایى امکانات قابل افزایش جبهه خودى و تکیه بر آن امکانات و بهره گیرى از تکنیک و تاکتیک و مـسـائل مـخـتلف در این نبرد مجموعاً حاصل آن نبرد نامتقارن است . نمونه هاى زیادى را در گـذشـتـه و حـال داشـتـه ایم . در نبردهاى صدر اسلام کاملاً این را مشاهده مى کنیم که نوع تـاکـتـیـک هـا و تکنیکها و امکاناتى که در جبهه خودى بوده تقویت شده و زمینه پیروزى را علیرغم نابرابرى و ناهمطرازى فراهم کرده است .(سعیدی ، 1386، ص 2)
نمونههایی از جنگ نامتقارن:
نبردهای پارتیان
پس از فتح ایران به دست اسکندر مقدونی و مرگ او، ایران به سلوکوس سردار مقدونی رسید و رسما کشور به اشغال نیروهای غربی درآمد؛ نخستین برخورد او با همسایگان ایران در مرزهای جنوب شرقی روی داد که نتیجه آن واگذاری بخش خاوری ایران به چاندراگوپتا پادشاه هند از سلسله مائوریا بود. در حدود۲۸۱ پیش از میلاد اقوام بربر(به گفته منابع یونانی) به شمال شرقی ایران یورش بردند و شماری از شهرها از جمله چند مهاجرنشین یونانی را ویران ساختند. نظام هلنیان واحد های پولی را تغییر و معماری های ایرانی را به سبک معماری مغرب زمین گرایش دادند. لذا آثار مخرب این اشغال در درازمدت بر پیکره کشور نمایان میشد. اشکانیان نخست روش جنگی سلوکیان را برای بیرون راندن این سلسله به کار بستند و پیادهنظام سنگین اسلحه و سوارهنظامی مرتب پدید آوردند ولی به زودی این روش را کنار گذاشته و شیوهٔ دیرینهٔ پارتیزانی خود را به کار بردند. در این شیوه پیادهنظام تنها برای نبرد در بلندیها استفاده میشد و سوارهنظام نیروی اصلی سپاه را تشکیل میداد. سوارهنظام اشکانی به نیزهداران سبکاسلحه و سواران سنگیناسلحه تقسیم میشدند. سواران سبکاسلحه ماهرترین تیراندازان زمان خود بودند. سواران سنگیناسلحه زرهی داشتند که سرتاپای ایشان را میپوشانید و اسبانشان نیز چنین زرهی داشتند. از آنها برای درهم شکستن صفوف دشمن و از سواران سبکاسلحه برای پشتیبانی و نیراندازی از دور استفاده میشد. شیوهٔ مخصوص اشکانیان و به خصوص سواران سبکاسلحهٔ ایشان شیوهٔ جنگ و گریز بود.
نبردهاى صدر اسلام
در صدر اسلام جنگ ها و غزوات زیادى پیش آمد که در بسیارى از آنها پیروزى با جبهه اسلام بود. آیـا ایـن نـبـردها متقارن بود یا نامتقارن و چه عواملى باعث شد که پیامبر در نبردها پیروز شود؟ دلیـل اصلى وارد شدن ضربه به لشکر اسلام در جنگ احد کاهش معنویت بود. چونکه آنها تـارک نـمـاز نـشـدنـد، از خط نبى مکرم اسلام خارج نشدند. بلکه فقط آن سنگر و سلسله مراتبى را که پیامبر فرموده بود این فرمان را اجرا کنید و این سنگر را حفظ کنید آن معبر ورودى و خـروجـى را نـگـهدارید، ولى آن عده که مسئولیت حفاظت آن معبر را برعهده داشتند، وقـتـى دیدند جبهه باطل عقب نشینى کرده و غنایم جنگى را بجاى گذاشتند، گفتند: سهم ما چـه مـى شـود، در هـمـیـن شـرایـط حـسـاس بود که معنویت کاهش پیدا کرد و علاقه به دنیا جایگزین شد. کـاهـش مـعـنـویـت در روحـیـه یـک رزمـنـده در هـنـگـام مـبـارزه یـعـنـى غافل شدن از مسئولیت سنگین و توجه داشتن به ظواهر دنیا مى باشد و آن اینکه در وسط کار یک مرتبه یادش مى افتد که سهم ما از این غنائم چه مى شود؟ آن وقت بود که جبهه حق ضربه سنگینى خورد. بـا یـک بـررسى اجمالى آمار مقایسه اى سه جنگ صدر اسلام متوجه خواهید شد که وضعیت جبهه حق و باطل چگونه بوده است .
1. جنگ بدر لشکر اسلام 313 نفر، لشکر کفر 1000 نفر
2. جنگ احد لشکر اسلام 700 نفر لشکر کفر 3000 نفر
3. جنگ خندق لشکر اسلام 3000 نفر لشکر کفر ده هزار نفر
بـه اضـافـه تجهیزات و امکاناتى که دشمن در اختیار داشته ، اما در همه نبردها پیروزى بـا جـبـهـه اسـلام بـوده است . با مقدارى تفاوتها و یا در بعضى جاها فراز و فرودهایى وجود داشته است . اینها نمونه هایى از تاریخچه نبردهاى نامتقارن و مؤ لفه هایى که در آن تاءثیرگذار است مى باشد. (همان، ص 4)
جنگ آمریکا و ویتنام
مجموعه عملیات و درگیریهای نظامیای که از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی معروف به «ویتکنگ» از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد به نوعی جنگهای پارتیزانی یا نبردهای نامتقارن شناخته می شود. هدف ویتنام شمالی و ویتکنگها با تسلیحاتی نابرابر در مقابل آمریکا بیرون راندن نیروهای ایالات متحده و متحدانش از ویتنام و سرنگون کردن حکومت ویتنام جنوبی و ایجاد یک کشور واحد بود. تمام این هدفها پس از چندین سال نبرد نامنظم با آمریکا در پایان جنگ ویتنام تامین شد و کشوری که امروز جمهوری سوسیالیستی ویتنام نام دارد به وجود آمد.
بیروت 1983
عملیات استشهادی علیه نظامیان آمریکایی در بیروت نمونهای از جنگ نامتقارن است که طرف (به ظاهر ضعیف) با کمترین امکانات در حمله و تهاجم به طرف (به ظاهر قوی) با بیشترین توان نظامی، توانست با بهره گیری از نقاط ضعف دشمن، ضربه سهمگینی وارد کند. تفنگداران گردان ساحلی آمریکا آماج هدف قرار گرفتند و نتیجه استراتژیک آن خروج نیروهای آمریکایی از لبنان بود.
فلسطین اشغالی
ارتش متجاوز رژیم اشغالگر قدس با همه تجهیزات و امکانات مدرن خود و با حمایتهای اطلاعاتی _ مالی آمریکا به جنگ مردمی رفته است که تنها سلاح آنها سنگ است. دختری شهادتطلب با عملیات استشهادی به جنگ تجهیزات و امکانات دشمن میرود. نتیجه استراتژیک آن راهبرد، پیروزی و تداوم مقاومت ملت فلسطین است.
جنگ اول خلیج فارس
با توجه به توسعه میدان جنگ هشتساله بین عراق و ایران از خشکی به ساحل و دریا و آماج هدف قرار گرفتن سکوهای نفتی جمهوری اسلامی، جنگ نفتکشها، برای هدف قرار دادن توان اقتصادی عراق در خلیج فارس آغاز شد. در اثنای جنگ نفتکشها، آمریکا در حمایت از کشور عراق، کشتیهای نفتکش را تحت حمایت قرار داد و حتی در عبور از تنگه هرمز پرچم آنها را تعویض کرد. کشتی بریجتون با حضور 250 خبرنگار خارجی برای پشتیبانی تبلیغی و عملیات روانی نخستین کشتیای بود که از تنگه هرمز عبور کرد. زمانی که کشتی آمریکایی بریجتون منفجر شد در حقیقت قدرت نظامی آمریکا در افکار عمومی جهان ضربه خورد.
جنگ ایران و عراق
از جمله جنگهای نامتقارن در دهههای اخیر جنگ ایران و عراق است که دشمن با استفاده از حداکثر منابع مادی و مالی ابرقدرتها و استفاده فراوان از سلاحهای نامتعارف و با توجه به نامتناسب بودن وضعیت نظامی ایران در مقابل عراق _ که تحقق کامل ویژگیهای جنگ نامتقارن بود _ به ایران حمله کرد اما رزمندگان ایران توانستند با استفاده از روحیه شهادتطلبی، دشمن را شکست دهند.
واشنگتن حادثه 11 سپتامبر
صرف نظر از تحلیلهای مختلف از چگونگی حادثه 11 سپتامبر و تبعات آن، عملیات هوایی در قلب آمریکا با قدرت هوایی بالا که از جنگ جهانی دوم تاکنون آماج هدف قرار نگرفته بود، جنگی نامتقارن بود که مولفههای غافلگیری، خلاقیت و حداکثر بهرهبرداری از نقاط ضعف کشور هدف را، در خود پنهان داشت.
ادامه در دانلود...